کد خبر: ۳۴۳۰۶
تاریخ انتشار:۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۵:۴۷
کرامات سهل ابن عبدالله شوشتری (ره)

 شوشان: ابو محمد سهل پسر عبدالله پسر یونس شوشتری (تُستَری) یکی از عارفان بزرگ ری است وی در سال 20قرن سوم قم3 قمری در شوشتر بدنیا آمد و در سال 273 یا 283 قمری در تبعید گاه بصره از دنیا رفت . سالهای نامبرده خیلی دقیق نیست زیرا نویسندگان در درستی آنها تردید دارند به هر حال ایشان را در بصره به جرم   زندقه گرفتار کردند و بر گفتار وی ایراد داشتند .

سهل یکی از متکلمان بود ؛ عطار نیشابوری در تذکره الاولیاء در مورد گفته است : سهل ابن عبدالله تستری ( ره ) ، از محتشمان اهل تصوف بود و از کبار این طایفه و درین شدوه مجتهد و در وقت خود سلطان طریقت بود و برهان حقیقت و در ریاضت و کرامات بی نظیر بود . شیخ روز بهان بقلی شیرازی در «شرح شطیحات روزبهان بقلی شیرازی ص 38» درباره سهل می گوید :

از جمله کبار مشایخ بود ، در شهرستان تصوف ، مشکات غیوب ، جاسوس قلوب  سهل ابن عبدالله تستری در علم و اخلاص و توکل و آیات و مجاهدات ثانی نداشت .

 

گویند روزی در مسجد نشسته بود ، کبوتری بیافتاد از گرما و رنج ؛ سهل گفت : شاه کرمان بمرد. چون تحقیق کردند  درست بود.

می گویند زیر آب می رفت تا وقت نماز ، بعد بیرون می آمد بدون اینکه موهای او تر شده باشند!

با اشاره او از آسمان زر می ریخت.

 

نقل است که سهل بیماری عمرولیث را درمان کرد ؛ سعدی آن را در بوستان نقل کرده ؛ عمرولیث صفاری که مدتی بیمار بود به او گفتند عارفی بزرگ به نام سهل بن عبدالله مستجاب الدعوه است ؛ از سهل دعوت کردند تا با کرامات خود امیر عمرولیث صفاری را معالجه کند ؛ وی پس از دعا او را درمان نمود ؛ عمرولیث به او پیشنهاد کرد که هرچه می خواهی بگو تا بدهم از زر و پول و مال ؛ اما سهل هیچ چیز نپذیرفت و گفت من از مال دنیا بی نیازم بعد از بیرون رفتن از کاخ شاگرد او به سهل گفت ای کاش مقداری زر از امیر می گرفتی ما که چیزی نداریم ؛ جناب سهل به او گفت : واقعا تو طالب زر هستی!پس نگاه کن ، وقتی به ریگهای صحرا نگاه کرد آن ها زر شده بودند و گفت اکنون هر چه می خواهی بردار.........!

سهل در طول 13 سال سیر و سلوک خود با دو عارف بزرگ مصاحبت داشت یکی دایی او محمد بن سوّار شوشتری و دیگری حبیب بن حمزه که راهنمایش بود .در نیمه ی قرن سوم هجری تقریبا تمام صوفیه جنوب عراق و سرزمین های مجاور آن مثل خوزستان را تحت تاثیر قرار داد و هواداران او در اصفهان ، آبادان و بصره فراوان بودند .

برگرفته از کتاب دانشوران شوشتر تالیف عبدالله بهمنش ص ۴۴