کد خبر: ۶۵۲۱۸
تاریخ انتشار:۲۶ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۷
نوشتاری از امید حلالی
کالبد شکافی سه تجمع در خوزستان ظرف دو روز
با همه فراز و فرود و شیرینی و تلخی تجمعات این دو روز گذشته اما می توان به این نکات اساسی رسید و این صورت بندی ها را به فال نیک گرفت...



شوشان/ امید حلالی

۱) 

دیروز بعد از غروب برای رسانیدن فرزندم به کلاس گذرم به کیانپارس افتاد. حساب برد آبی ها را نکرده بودم و در کلاف ترافیک گیر افتادم. با تحمل زیاد و صرف وقت و دیر رسیدن سرویس رفت را انجام دادم و به سرعت منطقه را ترک کردم تا موقع برگشت. این بار خواستم منطقه را دور بزنم و بجای اصلی از ساحلی وارد کیانپارس شوم. از پارو دولت به بعد به سمت وسایل چوبی بر جمعیت شادمان آبی ها افزوده می شد و هر یک به نوعی ابراز احساسات می کرد نسبت به برد تیم محبوب شان. از گرفتن لنگ و آفتابه در دست و به رخ کشیدن آنها که کرکری مآبانه بود تا پایکوبی دسته جمعی و نشان دادن ظرفیت های سیستمی به مثابه یک جشن دسته جمعی و خود جوش و در عین حال بی انضباط که عده ای مثل من را در راه بندان گرفتار خود کرده بود و به یکباره در مرکز یک کارناوال شلوغ و شاد گیر افتاده بودم لیکن جشن درس های خوبی داشت که منهای برخی کری های غیر ضرور و بی انضباطی ها درس آموز و تاویل برانگیز بود.

جاده ساحلی در این سال ها محلی شده برای نمود هیجانات که پلیس هم با تدبیر خوب جمعیت را بر حسب تجربه به این کانال هدایت می کند با این ملاحظه که محور خیابان اصلی کیانپارس حالتی عادی و ترافیکی روان داشته باشد و روز گذشته نیز کاملن هوشمندانه عمل کرد.

۲)

 تجمع اعتراضی امروز در مقابل استانداری اما قابل حدس و تحلیل بود. در آغاز صبح کارکنان گروه ملی صنعتی فولاد ایران در اعتراض به نگرفتن ۵ ماه حقوق به امانیه منطقه اداری اهواز آمدند و بعدازظهر هم شهروندانی که عمدتا بوسیله شبکه های اجتماعی بسیج شده بودند.

البته می توان به این دریافت کلی باور داشت که اعتراضات اجتماعی یکدیگر را شارژ کرده و بر هم تاثیر گزارده و مقوم هم هستند که دو تجمع امروز جلوی استانداری را با این فرض می توان تحلیل کرد.

خواسته ها اگرچه در تجمع نخست امروز حقوق و دستمزد کارگران سختکوش یکی از بهترین کارخانجات کشور بود که به دلایلی که افتد و دانید امروز با مشکلات عدیده مواجه است اما در تجمع دوم و عصر هنگام صدای رسای اعتراض و انتقاد به تعرض به منابع و محیط زیست خوزستان بود که شوری زمین. باران های اسیدی. خشک شدن تالاب ها و آسیب نخیلات و هجوم ریزگردها به جلگه خوزستان و ریه های شهروندان را برای خوزستانی های ذی حق به دنبال داشته است که نحوه ضعیف برخورد با بحران و بی برقی و بی آبی و قطع تلفن ها و وضعیت نامشخص تعطیلی یا برقراری مدارس و بلاتکلیفی خانواده ها مزید بر علت ناخرسندی ها و گلایه ها و نقدها شده است.

تحلیل شعارها سویه جدی انتقاد به رییس سازمان محیط زیست کشور و وزیر نیرو که در سفر به خوزستان خود را از مواجهه با رسانه ها قایم کرد و تعویض برخی مسوولان نالایق را نشانه رفته بود و نیز زمزمه ای که دارد به یک مطالبه عمومی تبدیل می شود در محاکمه عوامل دخیل در شرایط فعلی خوزستان از مدیران سابق و لاحق و نه فقط عزل آنها ...

۳) 

با همه فراز و فرود و شیرینی و تلخی تجمعات این دو روز گذشته اما می توان به این نکات اساسی رسید و این صورت بندی ها را به فال نیک گرفت که :

- جامعه خوزستانی جامعه ای زنده و پویاست چرا که احساس شادی و درد دارد. موقع پیروزی به شادی پای می کوبد و موقع تعرض به حقوق انسانی و طبیعی مسوولانه موضع می گیرد و پرسش گری و مطالبه جویی می کند.

- جامعه کارگری و صنعتی حق دارد که حقوق خود را مطالبه نماید و همه چیز در خواست هیات مدیره های دور از دسترس و عمدتا مرکز نشین یا وصل به مراکز و بعضا پناه گرفته در چتر رانت خلاصه نمی شود. جامعه کارگری از نامدیران رانت جو ضربه دیده و با آگاهی از حقوق خود به میدان آمده و باید دست رانت جویان وصل به مراکز قدرت از صنعت و تجارت و مراکز و نهادهای رقابتی کوتاه شود و با توجه به مشکلات صنایع و شرکت هایی مانند لوله سازی و گروه ملی و نیشکر هفت تپه و برخی شهرداری ها و ... با فرمول های همسان ایجاد معضل باید دریافت که بازار کار خوزستان را بیش از این بازیچه افراد ذی نفوذ و رانت جو نکرد چرا که هزینه تبه کاری آنان را مستقیما خانواده های کارگران باید بپردازند که در نهایت منجر به آسیب اجتماعی و تعارض و اعتراض خواهد شد.

- در سه تجمع صورت گرفته ظرف دو روز برای شادی و تحصن و اعتراض همه و همه بودند. منهای مرزبندی های تفکیکی سیاسی و قومی و جنسیتی و سن و سال که البته حضور جوانان پر رنگ تر بود که این اجماع را باید به فال نیک گرفت و قدر آن را دانست.

- در آخر برنامه ریزان اجتماع می بایست نقش و کارکرد رسانه ها و شبکه های اجتماعی را در برانگیزانندگی شهروندان و نهادینه کردن حس مشارکت در آنان لحاظ کنند و همچنان اصرار بر حقنه کردن جریان یک طرفه اطلاع رسانی از بالا به پایین نداشته باشند. در شرایط جدید جریان آگاهی مانند دوران تک گویی رسانه های رسمی نمودار و جهتی از بالا به پایین ندارد بلکه در این 

مدل منبعث از افکار عمومی، همه سویه و متکثر و از پایین به بالاست و در این مدل نه تنها همه چیز بر اساس خواست حاکمان نیست بلکه مدیران و سیاست گزاران می بایست خود را با خواست عمومی تطبیق دهند و سعی در اجرای مطالبات حقه عمومی کنند.
این سه تجمع در دو روز و کمتر از ۲۴ ساعت ستایش زندگی و حقوق طبیعی و انسانی بود که امیدواریم مدیران جامعه پیام آن را دریافت کرده باشند و دیگر به خود اجازه ندهند که تحت عنوان اینکه چند صباحی و دوره ای مدیر بالادستی بوده و در مدار قدرت هستند با سرمایه های بین نسلی و محیط زیستی به عنوان حقوق پایه شهروندان؛ به شکل آزمایشگاهی و آزمون و خطایی و غیر صیانتی و متعرضانه و نامتوازن برخورد نمایند.

- بر مطالب فوق بیفزایم که خاستگاه مردمی که در راهپیمایی ۲۲ بهمن و سه تجمع بر مبنای "شادی و تحصن و اعتراض" این دو روزه و به فاصله ای کم از سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی شرکت کردند واحد است و آن جامعه آگاه خوزستانی ست لذا تجمعات و خاصه تجمع عصر دوشنبه نه در تقابل با کلیت نظام بلکه در انتقاد و اعتراض به برخی رویکردها و تصمیمات رانتی و تبعیض آمیز و نامتوازن ساز و غیر صیانتی مدیرانی ست که حساب آنان اگر حتا در بالاترین مرتبه های مدیریتی و اجرایی باشند را باید از حساب کلیت نظام مورد اتفاق و اجماع و دارای مقبولیت و مشروعیت جدا کرد و آبرو و اعتبار نظام را نباید خرج مصونیت برخی مدیران نالایق و تصمیم سازان و مجریان نادان و خاین به امروز و آینده ایران و خوزستان کرد.

به امید ایران و خوزستانی آباد و آزاد و شاد