شوشان - علی کرد

اینکه مرگ گریبان همه ما وهمه آنانی که بعدا پابه عرصه هستی میگذارند امری بدیهی است . از بدو تولد شمارش معکوس زندگی دنیوی شروع می شود . مرگ امری محتوم برای همه است اماچگونه مزدن وباچه جرگی مردن مهم است. همه این دنیاراوداع می گویند و در این امر همه مشترکند اما درچگونه مردن که آن هم ماحصل چگونه زیستن است فرق بسیار است. آیا مرگ سرخ حسین با هلاکت یزید و یزیدیان یکی است؟ کسانیکه راه سعادت و کمال و مسیر انسانیت را برگزیدند همانند مرغ باغ ملکوتند که برای زندگی و حیات جاوید بال بال میزنند. اینان چگونه زیستن را آموختند و چگونه مردن را خود می آموزند.

مرحوم آقاریار حسینی فردی بی مدعا, باوقار, متین, آرام, صبور وپرتلاش و یار قار کارگران و یاروفاداری برای اصلاح طلبان بود. فردی دردآشنا وسختی کشیده و روستایی وکشاورززاده بود . 

هیچگاه ندیدم دررفتاروگفتارش به اندازه سر سوزنی بخواهد ازخودش بگوید . تواضع از سر و رویش می بارید. درعین آرامش و متانت وصف ناپذیر پرتلاش سخت کوش وپرانرژی بود.

 بدون هیاهو تمام وجود حود را وقف جامعه کارگری میکرد. چون از مطرح شدن بیزار و درگمنامی شبانه روز کار میکرد شخصیت ایشان کمترشناخته بود و انسان های مخلص و بی ریایی چون آقایارحسینی بعدازمرگشان بهترشناخته میشوند این مشی مثال زدنی درسی برای همه ما بخصوص کسانی است که در امور سیاسی واجتماعی دستی بر آتش دارند. قبل از اینکه از گرایش سیاسی ایشان بگویم ضرورت دارد به این نکته اشاره کنم که وی در هر عرصه ای که فعالیت میکرد مشی انسانی و دینی اش غالب بود لذا در کنار فعالیت های صنفی و اجتماعی و تشکیلاتی رویکردی اصلاح طلبانه دهشت و دبیر اجرایی خانه کارگر شاخه خوزستان  یکی از موثرترین تشکلهای کشور بود. نکته جالب توجه اینکه از این مقام و موقعیت به هیچ وجه برای سخص خود و بستگان استفاده نکرد. 

آقاریار یار باوفا و عنصری بسیار اثرگذار برای اصلاحات بوده اما هیچگاه سهم خواهی نکرد و خود را طلبکار کسی وحزب و جریانی ندانست. بدون افراط و تفریط آهسته و پیوسته مسیر خود را طی می کرد و اینقد با وقار وسنجیده عمل می کرد که همگان او را دوست داشتند. آن عزیز سفر کرده فردی بی تفاوت و همرنگ جماعت نبود و درعین حال در مسیری که انتخاب می کرد محکم ایستادگی می کرد اما با رعایت اعتدال و عقلانیت و اخلاقیات. 

این روزها نه تنها جامعه کارگری ویاران اصلاح طلبش بلکه هرکسی که ایشان را می شناخت و باایشان ارتباطی داشت و شاهدرفتار و کردار این مرد خدا بود درغم او عزاداراست.

عملکرد آن عزیز درد آشنا عمل کردن به این شعر زیبا بود;

کاری بکن ای دوست که وقت رفتن

مردم همه گریان و توباشی خندان

عاش سعیدا و مات سعیدا

دوست داغدار و اصلاح طلبت