کد خبر: ۸۸۹۹۹
تاریخ انتشار:۰۵ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۹:۱۲
مديرعامل شركت ملي مناطق نفتخيزجنوب:
الزامات سرآمدی صنعت در آستانه يكصد و ده سالگی نفت
(به مناسبت 5 خرداد سالروز كشف نفت در مسجدسليمان و آغاز يكصد و ده سالگی صنعت نفت ايران).
بيژن عالي پور- مديرعامل شركت ملي مناطق نفتخيزجنوب

5 خرداد 1397 مصادف است با آغاز يكصد و ده سالگي صنعت نفت ايران؛ در چنين روزي نخستين چاه خاورميانه در ميدان نفتون مسجدسليمان به نفت رسيد و به نوعي مهمترين رويداد اقتصادي جهان در منطقه غرب آسيا را رقم زد.

اهميت پيدايش نفت در ايران  به عنوان يك نقطه عطف تا بدانجاست كه بر مبناي آن مي شود تاريخ كشور ما  را  به عصر قبل و بعد از نفت تقسيم و تعيين نمود. هرچند كه زمامداران آن زمان چندان كه بايد پي به اهميت اين مهم نبرده و تا پايان عصر قاجار نگاه حاكمان رفاه طلب به خوزستان، صرفا! از منظر بدي آب و هوا و بي توجهي به منابع عظيم طبيعي و معدني بود كه دست استعمار انگليس را براي غارت هرچه بيشتر باز مي گذاشت.

در دوره پهلوي نيز به سبب اعتماد بيش از حد به بيگانگان و سپردن عنان اختيار نفت به كنسرسيوم هاي نفتي اين غفلت تاريخي تا حد زيادي ادامه يافت و دست بيگانگان براي هرگونه تصميم گيري در حوزه استخراج ، تصفيه و صادرات نفت باز بود و متناسب با مصالح هفت خواهران نفتي صنعت بظاهر ملي شده ايران راهبري مي شد.

طلوع انقلاب اسلامي مصادف است با افول كنسرسيوم و پايان كار شركت هاي چند مليتي خارجي از ايران، از اين تاريخ عهده داري اداره امور صنعت تماماً به دست توانمند نيروهاي ايراني بوده كه بي ترديد مسئوليت ما را در قبال كم و كيف آن دو چندان كرده است. اكنون با گذشت يكصد و ده سال از عمر صنعت، و حدود 40 سال از خروج خارجي‌ها اين صنعت با فرصت‌ها و چالش‌هاي بسياري مواجه است كه غفلت و بي توجهي به آنها ممكن است نسل ما را در نگاه آيندگان مقصر و سهل انگار جلوه دهد.

اكنون پنجمين نسل از كارگزاران صنعت نفت در حساس‌ترين مقطع تاريخي كشور عهده دار اداره صنعتي هستند كه از يك سو با تحريم‌هاي گسترده امريكا ( و پيروي پنهان و آشكار اقمار اروپايي اش) و از سوي ديگر با رقبايي در بازار بين‌المللي نفت مواجه‌اند كه از هر فرصتي براي حذف و حتي دشمني با كشور ما دريغ نمي‌كنند.

اگر ورود يك رقيب جديد يعني توليد نفت از منابع نامتعارف نظير نفت شيل را هم به اين موانع و چالش‌ها بيفزاييم بخوبي متوجه خواهيم شد كه شرايط كنوني توليد و صدور نفت حداقل براي ما با هيچ يك از مقاطع تاريخي گذشته شبيه نيست. بنابراين تمامي تصميم سازان و دست اندركاران مستقيم و غير مستقيم صنعت نفت، بايد ضمن درس آموزي از  تجارب و تاريخ پر فراز و نشيب گذشته، و با تحليلي درست از شرايط و اوضاع بشدت متلاطم جهان امروز ، در تداوم توسعه و استمرار و پويايي صنعت نفت بكوشند و از تصميماتي كه آسيبي متوجه كليت صنعت چه بخش‌هاي سرمايه گذاري و سخت افزاري و چه حوزه هاي نرم افزاري و نيروي انساني نمايد، بشدت احتراز و پرهيز نمايند.

از طرفي صنعت نفت به درست يا غلط همچنان مهمترين مزيت اقتصادي بالفعل ايران در عرصه  بين المللي است كه علاوه بر سود آوري تجاري به حفظ جايگاه و نقش آفريني ايران در ميان  ملل و دول جهان كمك مي‌كند. مجموع ذخاير نفت و گاز ايران به گواه مطالعات دقيق مهندسي ، مقام نخست را در جهان داشته و از حيث گاز نيز جايگاه اول جهان در اختيار كشور ماست.

كساني كه با شيوه‌هاي توسعه تجارت و زمينه‌هاي سرمايه گذاري آشنايي دارند، بخوبي واقف اند كه با استفاده درست از يك چنين مزيتي، تا چه حد مي‌توان به جلب سرمايه و توسعه ساير زيرساخت‌هاي صنعتي و اقتصادي كشور كمك نمود و به اهداف بلند اقتصادي كشور جامه عمل پوشاند.

مشاهده وضعيت توسعه صنعت نفت در برخي كشورها كه سهم اندكي از ذخاير نفتي را داشته اما با ايجاد زنجيره ارزش و صدور تكنولوژي جايگاهي برتر در بازار تجارت و كسب و كار متكي به نفت دارند، بيانگر غفلت از پتانسيل ارزشمندي است كه در يكصد و اند سال گذشته در اختيار ما بوده است و حداقل براي 70 سال آينده نيز به قوت خود باقي است.

علاوه بر اين دارايي نهفته در زير زمين ، كشور ما از حيث انباشت تجربه و سرمايه انساني كارآمد، متخصص و با انگيزه نيز حرف بسيار براي گفتن دارد. نگاهي به وضعيت نيروي متخصص شاغل در اين صنعت نشان مي دهد   كه سطح دانش و تجربه بخشي مهم از آنان در تراز بين‌المللي با بزرگترين شركت‌هاي نفتي جهان قابل قياس است.

در اين بين شركت ملي مناطق نفتخيز جنوب به عنوان خاستگاه صنعت نفت و پيشگام و پيشتاز توليد نفت خام كشور، گنجينه دانش و مهد تجربه آموزي و تربيت مديران و كارشناساني است كه اين صنعت را در عبور از كوره هاي سخت گذر جنگ و تحريم هدايت و راهبري نموده و تجربه 40 سال توليد پايدار و صيانتي از ميادين نفت و گاز را در كارنامه درخشان خود دارند.

در كنار اين مزيت ها،  بخش خصوصي توانمند داخلي نيز حضور و قابليتي كم نظير دارد؛ كه هم از حيث تأمين خدمات و اجراي پروژه هاي بزرگ و از هم به لحاظ طراحي و توليد كالا و تجهيزات پيشرفته،  توان كار و رقابت در فضاي بين‌المللي را دارند. بي ترديد طي دهه هاي اخير كه دامنه تحريم‌هاي بين‌المللي به تدريج عمده بخش هاي صنعت نفت را در برگرفته و مخصوصاً بخش بالادستي را نشانه رفته، اين بخش خصوصي و سازندگان توانمند ايراني بوده‌اند كه لوازم و اسباب ادامه كار و استمرار توليد را فراهم آورده و در نقش بازوي دوم اين صنعت عمل نموده‌اند.

دانشگاه ها و مراكز تحقيقاتي سومين عنصر اثر گذار و همكار با انگيزه صنعت نفت در اين مدت بخصوص دو دهه اخير به شمار مي آيند. ايجاد دانشكده هاي مرتبط با صنعت نفت، توسعه تحقيقات در بخش هاي بالادستي و پايين دستي، ورود به عرصه هاي پژوهشي مرتبط با كيفيت افزايي توليد، افزايش ضريب بازيافت و طراحي و ساخت پيچيده‌ترين تجهيزات مورد نياز صنعت نظير مته‌ها ، سيستم‌هاي نمكزدايي نفت خام و تلمبه هاي درون چاهي تنها بخشي از نتايج درخشان همكاري بخش خصوصي، دانشگاه و صنعت است كه بي هيچ گونه اغراق مناطق نفتخيز جنوب نقش راهگشا و آغازگر و هدايت كننده اين همكاري ها را داشته است.

ما به خود مي باليم كه در يكصد و دهمين سالگرد آغاز به كار صنعت نفت ايران، بزرگترين ميادين و پيچيده‌ترين امور مرتبط با توليد را با اتكاي به توان داخلي و با راهبري و نظارت نيروهاي ايراني به انجام رسانده و اين صنعت را  با لحاظ الزامات "ملي" اداره مي‌كنيم. در عين حال از ضرورت تعامل و مراوده علمي با جهان نيز غافل نبوده، ضمن به اشتراك نهادن دستاوردهاي درون زاي علمي، از آخرين پيشرفت‌هاي تكنولوژي بويژه در حوزه هاي ازدياد برداشت و شيوه هاي نوين حفاري نيز بهره خواهيم برد.

بر اين اساس اين شركت مصمم است تا در قالب قراردادهايي كه حافظ منافع طرفين و متضمن استقلال كشور باشد با شركت‌هاي صاحب نام بين‌المللي همكاري نموده و براي افزايش كميت و كيفيت توليد از مخازن و ميادين نفتي مشاركت نمايد. در اين راستا طي دو سال گذشته بستن تفاهمنامه‌هاي متعدد با شركت‌هاي داخلي و خارجي، گرفتن پيشنهادها و نهايتاً انعقاد قرارداد با مناسب‌ترين شرايط در دستور كار اين شركت قرار گرفته و توسط تيمي از نيروهاي كارآزموده فني پيگيري مي شود.

انعقاد نخستين توافقنامه با كنسرسيوم پرگس در اواخر ارديبهشت 1397 در راستاي انجام اين مهم بود كه پس از تبديل به قرارداد، ضمن جلب سرمايه لازم براي توسعه و اجراي پروژه جامع ازدياد برداشت در ميدان نفتي كرنج، نوسازي و روزآمدي تأسيسات فرآورشي، توليد نفت اين ميدان از 127 هزار بشكه فعلي به 200 هزار بشكه در روز افزايش خواهد يافت.

در كنار همه اين مزيت ها، تلاش ها و تكاپوها براي حفظ سرآمدي از يك نكته ديگر نيز غفلت نكرده ايم و آن حوزه مسئوليت هاي اجتماعي است؛ نفت ايران برحسب اتفاق يا به دليل طبيعت اين ماده ارزشمند، عمدتاً در مناطقي توسعه نايافته و يا كمتر توسعه يافته كشف و استخراج مي شود.

اين موضوع سبب شده تا اين صنعت از همان ابتداي تأسيس فراتر از يك سازمان صرفاً تجاري عمل كند و ابتدا براي فراهم نمودن امكان استمرار كار خود و در ادامه به عنوان يك تعهد اجتماعي، كمك ها و امكانات گسترده‌اي به مناطق پيراموني ارائه دهد. رويش صنعت شهرهايي در مناطق مسجدسليمان، آبادان، هفتكل، آغاجاري، گچساران، ماهشهر و خارك در دهه هاي اوليه كشف نفت ، مصاديقي روشن از تمدني است كه به سبب پيدايش اين صنعت در محروم ترين نقاط ايران ايجاد شده و در دوره خود از پيشرفته ترين امكانات رفاهي برخوردار بوده است.

فارغ از ديدگاه ها و نقطه نظرات مثبت و منفي در زمينه نعمت يا نقمت بودن نفت و تأثيرات مثبت يا منفي آن بر جنبه ها و شئونات مختلف اجتماعي، در يك قرن گذشته صنعت نفت مبدع و مبتكر بسياري از تحولات اساسي در شيوه و سبك زندگي ساكنان مناطق نفت خيز بوده است؛ شهرسازي به سبك مدرن، ايجاد بيمارستان و مراكز درماني، باشگاه ها و مجتمع هاي ورزشي، راه هاي دسترسي، پل ها و توسعه صنعت حمل نقل، ايجاد زير ساخت‌هاي ارتباطي و از همه مهم تر ايجاد شغل و تعريف ساز وكارهاي توانمند سازي و توسعه منابع انساني مهم ترين دستاورد صنعت نفت در زمينه گره گشايي از مشكلات ريز و درشت كشور در مناطق محروم بوده است.

نفت به عنوان يك سازمان صاحب سبك، با برخورداري از نظام مديريتي خاص، ديسيپلين اداري و ساختاري سامان يافته و منظم نماد دانايي و توانايي در ايران بوده است.

از حيث فرهنگ و پرنسيپ اداري اين صنعت ويژگي ها و برجستگي هاي خاصي در فرهنگ اداري ايران پديد آورده است كه به واسطه آن نيروهاي شاغل در اين صنعت از ساير افراد جامعه قابل تمايز و تفكيك بوده اند. اين تمايز نه صرفاً از حيث برخورداري مالي بلكه به لحاظ توسعه فردي و معنوي ، افزايش مهارت و ارتقاي دانش، خبرگي و پختگي آنان در مراودات و تعاملات اجتماعي بوده و از اين حيث هم صنعت نفت زمينه ساز تحولات اساسي در شيوه و سبك زندگي و توسعه يافتگي فرهنگي در اين مناطق بوده است.

امروزه انتظارات مردم از نقش شركت نفت در جامعه تغيير كرده است و همانگونه كه سازمان‌هاي تجاري مجبور شده اند با تقاضاي روزافزون براي مسؤوليتي فراتر از مسؤوليت اندك سودآوري هماهنگ شوند، شركت نفت نيز سازوكارها و ساختارهاي جديدي براي پاسخگويي به خواست جامعه تدارك ديده است.

در سطح وزارت نفت و شركت ملي نفت ايران تشكيلات منظم و منسجمي به بررسي و اجراي طرح هاي مرتبط با توسعه و آباداني مناطق پيراموني تاسيسات مبادرت مي ورزد و در سطح شركت ها تعاملات ميان نفت و سازمان هاي دولتي و نهادهاي اجتماعي به نحوي چشمگير گسترش يافته، در حوزه مناطق نفتخيز جنوب به جرأت مي توان گفت كمتر رويداد مهمي در زمينه هاي اجتماعي ، فرهنگي ، زيست محيطي و توسعه پايدار به وقوع مي پيوندد كه نفت در آن مشاركت يا همراهي نداشته باشد.

نگاهي به كارنامه چهارساله اين شركت در زمينه كمك به توسعه زير ساخت هاي آموزشي، فرهنگي، بهداشتي و زيست محيطي بيانگر اين واقعيت است.

از طرفي در درون سيستم و داخل صنعت نفت نيز طرح ها و پروژه هاي مهم و كليدي با لحاظ و اولويت محيط زيست و مسئوليت‌هاي اجتماعي تعريف و اجرا مي شوند؛ مصداق اين مدعا آخرين پروژه هاي افتتاح شده در زمينه جمع‌آوري گازهاي فلر است كه دقيقاً مبتني بر اصل استمرار توليد توام با حفظ سلامت ساكنان مناطق پيراموني تعريف و اجرا گرديده است.

گفته مي شود جامعه ديگر هزينه‌هاي اجتماعي جستجوي تك منظوره رشد اقتصادي، مانند آلودگي و محصولات مضر و محيط كاري خطرناك را تحمل نمي‌كند. از اين حيث نيز صنعت نفت اگر نگوييم سنگ تمام نهاده است ، مي توان ادعا نمود تا حد امكان تلاش خود را مصروف اين امر نموده به نحوي كه در بدترين شرايط مالي و نقدينگي از اولويت برنامه هاي زيست محيطي خود نكاسته و با پيگيري و اجراي ده ها طرح و پروژه كليدي مرتبط با جمع آوري گازهاي همراه، ثابت كرده است به مسئوليت خود در قبال اجتماع،  فراتر از مسؤوليت قراردادي و سنتي توليد و سودآوري پايبند است و افزون بر اين در برخي زمينه ها ورود صنعت نفت براي حل مشكلات حاد اجتماعي در حالي صورت مي گيرد كه اين مشكلات ناشي از كم كاري يا نارسايي ديگر مؤسسات، سازمان ها و يا نهادهاي ذي ربط بوده است.

با اميد به تداوم پيشرفت و تعالي كشور عزيز و صنعت عظيم نفت در سالي كه به فرموده مقام معظم رهبري سال حمايت از كالاي‌داخلي ناميده شده است، شركت ملي مناطق نفتخيزجنوب اميدوار و مصمم است كه علاوه بر تأمين كليه نيازمندي‌هاي خود از منابع داخلي، با تقويت و ايجاد اعتماد به نفس در شركت هاي صاحب نام ايراني انگيزه و علاقه آنها براي پيمودن راه هاي طي نشده و حتي حضور در عرصه هاي بين المللي نفت و انرژي را فراهم نمايد و در راستاي اين نگاه گام بردارد كه نفت صرفاً يك محصول و كالاي خام براي فروش و تامين ارز نيست بلكه بستر، زمينه و امكان خاصي است كه به واسطه آن مي توان شاهد شكوفايي بسياري از كسب و كارها، ايجاد و توسعه بنگاه هاي اقتصادي و رونق مراكز علمي و فناوري شد. به اميد آن روز .