کد خبر: ۹۱۷۴۷
تاریخ انتشار:۲۸ شهريور ۱۳۹۷ - ۰۲:۱۰
بهره امروز ما از دفاع و ایستادگی هشت ساله
دکتر حسن دادخواه

کمتر از دو سال از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود که رژیم بعثی عراق به سرکردگی صدام حسین به مرز های غربی کشورمان یورش آورد و بخش هایی از خاک ایران را به اشغال در آورد.

گر چه وقوع جنگ و تبعات منفی آن و اقدامات مسلحانه مخالفان و معاندان انقلاب، به نوبه خود، موجب تغییراتی در گفتمان انقلاب اسلامی شد و روند آن را به خشونت و حذف یکدیگر کشاند ولی با این وجود، چهره دیگر جنگ، نمایانگر ارزش هایی است که همچنان گرانقدر باقی مانده و می تواند دستمایه ای قابل اعتماد برای همبستگی عمومی مردم قرار گیرد.

 در این یادداشت کوشش می شود تا به آمادگی های مردم در آن برهه بحرانی اشاره گردد، به امید آنکه بار دیگر و در حال حاضر، بتوان از برجستگی های اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر کشورمان در آن روزگاران، بهره جست.

حال و هوای عمومی کشور در سراسر دوران جنگ تحمیلی و دفاع مردم ایران، از آنجا که  متصل به برهه انقلاب بود، شباهت زیادی با آن داشت، آنچنانکه اداره جنگ و پیروز از آن بیرون آمدن، بخشی از جریان انقلاب و ادامه آن بود.

خلقیات مثبت و اعتماد مردم به مسئولان کشوری و گروه های مرجع ، روحیه از خودگذشتگی، حس وطن دوستی و بالیدن به ارزش های ملی و انقلابی، دستگیری از ستمدیدگان و فرودستان و.....در میان یکایک مردم به روشنی دیده می شد و همگی امیدوارانه در پی تحقق شعارهای دوران انقلاب بودند.

ناگفته نماند که حتی تا سال های پایانی جنگ، موقعیت اقتصادی و پولی و بدنه کارشناسی مدیریت کشور، در وضعیت قابل قبول قرار داشت.

بر پایه آنچه گذشت، رفتارهای مردم شامل حضور یافتن در جبهه با همه مخاطرات آن، ارسال کمک به جبهه و شکیبایی و مقاومت در برابر کمبودها و مشکلات حاصل از جنگ و قناعت طلبی، امری طبیعی و فراگیر بود.

با پایان یافتن جنگ و فروکش کردن زبانه های احساس گرایی و استقرار کامل نیروهای انقلابی در پست های کلیدی، انتظارات مردم و خواسته های رفاهی آنان از سویی و کمبود ها و تنگناهای حاصل از جنگ، از سوی دیگر، هر یک سربرآورد و چهره نشان داد.

نبود برنامه برای اداره کشور  و کمبود نیروهای زبده و با تجربه در بدنه دولت ها موجب گردید تا اعتماد عمومی مردم به یکدیگر و به مقامات کشور و انقلاب که در دوران انقلاب و جنگ به کمال رسیده بود، سست شود و رنگ ببازد.

شرایط سخت و دشوار اقتصادی و تحقق نیافتن وعده های رفاهی و کاهش قدرت مالی و پولی مردم، از سویی و بالا رفتن میزان خودآگاهی و گردش اطلاعات میان لایه های جامعه، وحدت مورد نیاز و درخواست حکومت از مردم را با چالش روبرو ساخت. 

نسل های جوان و جمعیتی که پس از انقلاب و جنگ، به ظهور رسیدند، با ذائقه و خواسته ها و ذهن و زبانی متفاوت از پدران خویش، به دنبال آرزوهایی هستند که نسل حاضر در انقلاب و جنگ، چه بسا تصور روشنی آز آن نداشتند.

با این وجود،  ارزش های سازنده ای  که از رهگذر جنگ،  با همه بلاها و پلیدی هایش، در توشه و حافظه تاریخی ایرانیان مانده است، همچنان مورد نیاز نسل های جدید و آیندگان است.

به راستی بهره امروزین ما از جنگ تحمیلی چیست؟

در پاسخ می توان گفت که اخلاقیات و سرشت ها و ویژگی هایی چون رادمردی و شیرزنی، شکیبایی و پارسایی، مصرف کم و بازده زیاد، همگرایی و دستگیری از ستمدیدگان، ترجیح منافع ملی بر منافع فردی و صنفی و حزبی، وطن دوستی و فروتنی، توجه به خرد جمعی و عقلانیت و دوری گزیدن از کینه ورزی و سخت سری از جمله خصالی است که همه ملت ها در همه برهه ها به آن نیازمندند و مردم ایران در دوران دفاع و پایداری هشت ساله، که این  صفات نیکو را در کالبد پیران و جوانان گمنام، رزمندگان و مهاجران جنگ به روشنی دیده است، بی گمان در پیمودن راه بلندی که پیش رو دارد، همچنان به آن الگوها و اسوه ها محتاج است.