کد خبر: ۹۳۴۸۵
تاریخ انتشار:۱۰ آذر ۱۳۹۷ - ۱۲:۰۰
وقتی گاوصندوق در آپارتمان هم دزدیده می شود.!
علی میلاسی - شوشان:

همکار دوران کارگری را در اداره ای دیدم.آمدنش را پرسیدم، که گفته بود؛"بعداز بازنشستگی، به کرج رفتم.سندخانه و مقداری طلا و پولم را برای اطمینان بهتر و بیش تر،در گاوصندوق خانه ی پدری-که قدیمی و سنگین و از چدن بود-گذاشتم.دزد گاوصندوق را با سندها و سرمایه ها-در روز عاشورا که خانواده برای مراسم دوساعته بیرون رفته بودند- دزدید.حال آمدم که برای گرفتن دوباره  سندها ،آگهی بزنم." 

شاید،دزدیدن گاوصندوق در آپارتمان بدون شرح باشد.اماسال هاست،که دزدی در جامعه ی شهری زیاد شده، که آزار دهنده جامعه  و درد آور خانواده ها، شده است، و دزدها هم با فکر خود، دست به دزدی های تازه ای  می زنند که برای صاحب مال و مردم جامعه، باور کردنی نیست و یا پذیرش آن کمی سخت است.دزدی ماشین، موبایل،کیف قاپی در خیابان،زورگیری در کوچه های تنگ و تاریک،دزدی از بانک ها، و... در جامعه شهری و حتی روستایی، یک کار ساده ای شده است.و مردم مال باخته و آسیب دیده هم، برای چند روزی سرگرم دادخواست و برو بیای اداری، خسته و غمگین و نا امید، می مانند.

در یک جامعه ی بزرگی، وقتی درآمد برای گذران زندگی نباشد.وقتی جمعیت بیکارها زیاد باشد و هر روز هم بیش تر شوند.وقتی جوانان یک کشور، کار، سرگرمی و تفریح شاد و سالم نداشته باشند.وقتی فقر و تنگدستی زیاد شود.وقتی بیماری و نداری، شدیدتر شود.وقتی هزینه های زندگی چند برابر درآمدها شود.وقتی تولید در یک کشور مهم به حساب نیاید.و قتی فاصله درآمد دارا ها و ندارها، از آسمان تا زمین است.وقتی ......مردم و یا جوانان آن جامعه، برای سیرکردن، سرگرم کردن، گذران زندگی،خالی کردن عقده ها و جبران کمبودهای خود، دست به دزدی می زنند.حال برایش تفاوتی ندارد که دزدیدن گاوصندوق، مال کارگری است که سرمایه 25 سال کارکرد او درونش هست، یا مال سرمایه داری است که، از حق و سرمایه ی مردم، پرشده است.

تعادل در جامعه، کار و رفاه مردم، وظیفه ی دولت و حکومت بر مردم آن جامعه است.کشور ایران هم ، دارای سرمایه ها و توانمندی های زیادی بوده و هست، که می توانست و می تواند،یک کشور با جمعیت 200 میلیون تن را به رفاه و آسایش و آرامش و عدالت برساند. حال اگر مردم ما به دزدی ، گدایی، اعتیاد،کارتن خوابی، نا امنی،بیماری، فقر، فساد، ناعدالتی، و....رسیدند، مشکل را باید در دولت و حکومت دید.در جامعه ای که فقر و فساد و دزدی، دیده می شود، از سرمایه های انسانی و مادی آن،به درستی استفاده نشده است.جامعه ای که بحران های کارگری دارد.به تولید و سرمایه ملی بی توجه است.در جامعه ای که بی اخلاقی ، درگیری و قانون گریزی، دیده می شود، خرد ، عدالت و قانون، جایگاهی ندارد. پس،برای کم کردن دزدی و فقر و ناعدالتی در یک جامعه، باید به اندیشه، و کار و تولید و قانون، پای بند شد.ایران، سابقه، دانش، سرمایه، و توانمندی، رسیدن به چنین جایگاهی را دارد.پس دولت و حکومت باید شهامت برگشت به راه اشتباه رفته را داشته باشد و شجاعت پایه ریزی، خرد و کار و تولید و قانون مداری را از خود نشان دهد، تا جامعه از دزدی و ناامنی و فقر و ناعدالتی، بدور بماند.