اینستاگرام شوشان
شوشان تولبار
آخرین اخبار
اینستاگرام شوشان
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۰۳۶۱
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۳۹۸ - ۲۰:۲۲
شوشان - منصور کاووسی / دانش آموخته دکتری تخصصی مدیریت بحران :
مقدمه :
امروزه به دلیل سرعت بالای تغییرات جهانی و  شرایط خاصی که دنیا  با آن مواجه شده است ، بهره گیری از علوم نوین  مدیریت بحران ، مدیریت دانش و... ، برای غلبه بر مشکلات و کاهش سطوح آسیب ها و خطرها  در اکثریت کشور ها به عنوان رکن اصلی و اساسی ساختار دولت های پیشرو و پیشتاز مورد توجه ویژه قرار گرفته است .
نگاه علمی به حوادث و بحران ها ، مدیریت کردن اینگونه رخدادها ، تضمین کننده  سلامت ، ایجاد آرامش و کاهش آسیب های ناشی از این پدیده ها که منجر به بحران شده اند ، به شکل گیری علمی میان رشته ای  به نام «مدیریت بحران» شده است تا قبل ، حین و بعد از بروز حوادث طبیعی و انسان ساز سکان فرماندهی را بدست گرفته ، از نابودی منابع مادی و معنوی جامعه ی خویش جلوگیری بعمل آورند ، اما اگر این نوع مدیریت در جامعه ای صرفا بسنده به یک اسم و نهایت سازمانی عریض و طویل ، اما بدون تخصص و کارایی با عدم قدرت پیش بینی ، پیشگیری ، آمادگی ،  مقابله و بازتوانی باشد نه تنها کمکی به مدیریت بحران آن جامعه نمی کند ، بلکه خود منجر به ایجاد بحران مدیریت می شود که آثار حاصل از این ضعف ها  و ناتوانی های مدیریت شاید سال ها قابل جبران نباشد بخصوص وقتی تلفات و آسیب های ایجاد شده نیروی انسانی و سرمایه های اجتماعی باشند. 
از منظر علمی ، مدیریت بحران یک بخش اساسی از مدیریت سازمان ها است ، قبل از تعقیب هرگونه اهداف بلند ، مدیریت بحران برای تضمین ثبات و موفقیت مستمر یک سازمان ضروری است ، اساسا سازمان هایی که در معرض بحران قرار دارند به آمادگی بیشتری در برابر بحران ها نیازمند می باشند ، زیرا مدیریت بحران موثر نیازمند یک رویکرد منظم و نظام مند مبتنی بر هوشیاری ، حساسیت مدیریتی و یک درک خوب از اهمیت برنامه ریزی دقیق و آمادگی سازمانی است .

در نظام بندی حوادث و بحران ها ، با توجه به دو عامل تلفات جانی - انسانی و میزان خسارات ایجاد شده ، بحران ها را تعریف و به دو گروه بحران های طبیعی و بحران های انسان ساز که اولی منشاء در حوادث و رخدادهای طبیعی مثل زلزله ، سیل و...... دارند و دومی شکل دهنده و بوجود آورنده ی این بحران ها انسان یا اعمال ناشی از عملکرد آنان می باشند ، مثل جنگ ، تصادفات ، ترورهای بیولوژیکی و....
اگر داده های منتشر شده در مورد کرونا ویروس را کنار هم قرار دهیم ، متوجه این نکته خواهیم شد که منشاء شکل گیری این ویروس ویرانگر و نابود کننده طبیعی نبوده ، بلکه روندی دستکاری شده و جهش یافته است که در آینده با کنار رفتن پرده ها با قاطعیت بیشتر می توان در مورد آن سخن گفت .

چرخه ی مدیریت بحران
مدیریت بحران بر چهار اصل اساسی ( چرخه ) استوار می باشد ؛
اول ؛
اصل پیش بینی و پیشگیری

در این اصل با اعتقاد بر اینکه پیش بینی و پیشگیری مقدم بر تمام اصول می باشد ، تاکید شده است که مدیران یک جامعه باید تمام توان خویش را بکار گیرند که برای به حداقل رساندن میزان تلفات ، آسیب ها، خسارات و.... از طریق برنامه ریزی ، اطلاع رسانی ، آموزش ، فرهنگ سازی ، بالابردن سطح دانش مدیران و مردم ، رعایت اصول ایمنی ، کسب اطلاعات پایه و......نهایت تلاش خویش را برای پیشگیری از بروز حوادث به منصه ی ظهور برسانند، زیرا هزینه های پیش بینی و پیشگیری به مراتب نسبت به هزینه های حاصل از خسارت های ناشی از بحران بسیار اندک و ناچیز می باشند ، ضمن اینکه یک مدیر یا مدیران پیشرو ، با دانش و مجهز به اطلاعات روز ، قدرت پیش بینی و مانور بیشتری در برخورد با  این گونه موارد  می توانند از خود نشان دهند .
همه نیک می دانیم که مخاطرات و حوادث طبیعی و انسان ساز رو به گسترش و ازدیاد می باشند ، نگرش سنتی به مدیریت بحران که باید منتظر ماند تا حادثه ای رخ داده ، سپس وارد عمل شد با توجه به رشد و توسعه سریع جوامع و پیشرفت تکنولوژی و فناوری ، ساختاری مخدوش داشته ، میزان ضرر و زیان ناشی از حوادث را چند برابر می کند به عبارتی ساده تر در مدیریت بحران به شیوه ی سنتی در انتظار خراب شدن امور می نشینند و پس از بروز ویرانی ، سعی می کنند تا ضررهای ناشی از خرابی ها و بحران ها را محدود سازند ، اما با نگرش نوین به مدیریت روز و بهره گیری از سبک های مدیریتی بر مبنای اقتضای شرایط و موقعیت ها ، نگرش و شیوه ی مدیریت ، عوض شده ،باید  مجموعه ای از طرح ها ، اهداف و برنامه های عملی برای پیشگیری ، آمادگی ، کنترل ،،مهار و مواجهه با تحولات ، حوادث احتمالی آینده در درون و برون سازمان بر مبنای شرایط محلی ، منطقه ای و حتی جهانی تنظیم ، طراحی و عملیاتی کرده تا بتوانند در هنگام حوادث و اتفاقات واکنش مناسب نشان داده و از بروز بحران های گسترده و پیچیده جلوگیری بعمل آورند .

حال با توجه به شیوع سریع و گسترده ی  ویروس کرونا  ، سوالات اصلی این است ؛
قدرت پیش بینی و پیشگیری مدیران و متولیان سلامت جامعه، در مقابل این پدیده ی نوظهور چگونه ارزیابی می شود؟ 
آیا مدیران ارشد متولی و تصمیم گیر با توجه به منشا شکل گیری ویروس کرونا و مراوده های تجاری ، اقتصادی ،  سیاسی و..... بین ایران و چین و احتمال سرایت این ویروس به کشور اصل پیش بینی و پیشگیری را مد نظر قرار داده اند؟
شیوه ی اطلاع رسانی ، آموزش ، فرهنگ سازی و.....چگونه بوده است؟

 و ده ها سوال دیگر که می توان  با بررسی آن ها نمره ی مدیریت بحران وزارت بهداشت و درمان و سازمان مدیریت بحران کشور را تعیین کرد

دوم ؛
اصل آمادگی
در گام دوم چرخه ی  مدیریت بحران ، عقیده بر این است ، هر چند هم قدرت پیش بینی و پیشگیری سازمان یا سازمان هایی بالا باشد ، باز هم احتمال رخ دادن حوادث و تبدیل رخدادها به بحران وجود دارد ، مدیر یا مدیران کارآمد ، پیشرو ، طراح و خلاق با مجموعه اقداماتی برای افزایش توانایی  سازمان در انجام مراحل مختلف مدیریت بحران از قبیل ؛ جمع آوری اطلاعات، برنامه ریزی ، ایجاد ساختارهای سازمانی ، تشکیل تیم های واکنش ،تامین منابع مالی  ، تجهیزات و امکانات ، تمرین و مانور ، آماده سازی ، جانمایی و موقعیت یابی و.... برای هرگونه اقدام آمادگی لازم را ایجاد  می نمایند .
معمولا مدیران و سازمان هایی که قدرت پیش بینی و پیشگیری درستی از شرایط ، موقعیت ها و مسایل ندارند ، بخاطر عدم درک مناسب از اقتضای زمانی و مکانی در آمادگی ، پشتیبانی و لجستیک ناتوان ، مستأصل ، بدون برنامه و هدف می باشند. 
اگر مدیران بحران ، آمادگی لازم با دانش کافی و تخصص مناسب داشته باشند، می توانند مدیریت بحران را در مسیر اصلی قرار داده و از بروز پیامدهای ویرانگر و نابود کننده جلوگیری نموده ،  سطح آسیب ها و میزان ضرر و زیان را به حداقل کاهش دهند .
اما ، آنچه در چند روز گذشته با توجه به شیوع و گسترش ویروس کرونا در کشور رخ داده است بیانگر این نکته ی مهم می باشد که مراکز تصمیم ساز و تصمیم گیر از آمادگی لازم برخوردار نبوده و به دلیل غافل گیر شدن ، سهل انگاری و.... توان و آمادگی مناسب برای مبارزه با این بحران را نداشته دچار نوعی گنگی و سرگردانی می باشند که شاید به همین دلیل میزان مرگ و میر ناشی از این پدیده با نرم های جهانی حتی کانون شکل گیری بحران ( کشور چین ) همخوانی نداشته و روندی غیر ساختاری با پروتکل های تعریف شده به خود گرفته است.
عدم امادگی ، نبود امکانات و تجهیزات مناسب ، عدم اطلاعات مرجع و کامل علمی و.... دست بهم داده تا نوعی بحران روانی در جامعه رواج یافته و استرس ها و فشارهای مضاعفی بر مردم وارد آید .

شاید سوال اصلی در این مرحله این باشد که با توجه به گسترش و شیوع این ویروس در جهان با گستره ی پراکنده ، مدیریت بحران کشور و مدیریت بحران وزارت بهداشت و درمان در چه سطحی از آمادگی قرار داشته و گرفتار اصل غافل گیری نشده اند؟

سوم ؛
اصل مقابله
 در اصل سوم ، چرخه مدیریت بحران ، تاکید بر مقابله است ، یعنی انجام اقدامات و ارایه خدمات اضطراری و فوق العاده بدنبال وقوع بحران با هدف حفاظت از منابع مختلف جامعه در جلوگیری از گسترش خسارات و کاهش تعداد کمی تلفات جانی است. در مرحله ی مقابله در حوادثی که منجر به بحران شده اند بخصوص حوادث غیر طبیعی (انسان ساز) ، شناسایی دامنه ی بحران ، ریشه یابی عوامل پدید آورنده بحران ، استفاده از ابزارهای انسانی ، اطلاعاتی و فیزیکی مورد نیاز برای مقابله با بحران است .
اگر دو مرحله ی قبل چرخه ی مدیریت بحران به درستی عملیاتی شده باشند و روند اجرایی آن ها به درستی ، مناسب و علمی طی شده اند در این مرحله فرصت سوزی کمتری رخ داده و با اعمال مدیریت مناسب و کارآمد کمترین میزان خسارت و تلفات به وجود خواهد آمد .
در واقع مدیران بحران تنظیم کننده اولویت ها در شرایط اضطراری و بحرانی هستند و بر همین اساس باید منابع و امکانات خود را به شیوه ای دقیق توزیع نمایند که بتوانند بیشترین کارآیی را به ارمغان آورند . در مدیریت بحران در هنگام حوادث غیر مترقبه ، زمان و سرعت عمل در بررسی و تصمیم گیری نقش اساسی را ایفا می کند ، آنان باید در حل مشکلات و تصمیم گیری های خویش به طور سازمان یافته و سیستمی عمل نمایند .
پس برای به حداقل رساندن آثار ناشی از بلایا و بحران ها ، فراهم آوردن زمینه رشد و ارتقا مدیریت بحران الزامی می نماید ، چرا که مدیریت صحیح بحران ها به طور چشمگیری در کاهش میزان اثرات و تبعات ناشی از آن و بالطبع در کنترل خسارات و تلفات انسانی تاثیر گذار است. باید بپذیریم که هرگونه ملاحظه کاری ، مصلحت اندیشی سفارشی ، ساده انگاری، ضعف مدیریت ، عدم اطلاعات مرجع و دقیق و......بغرنجی مساله را چند برابر کرده و می تواند زمینه سازی بحرانی دیگر در دل بحران اول باشد .
با نگاهی اجمالی به روند گسترش و شیوع ویروس کرونا می توان به این مهم دست یافت که وزارت بهداشت و درمان و همچنین سازمان مدیریت بحران و نهادهای متولی در امر مقابله تا این لحظه عملکرد مطلوبی از خود نشان نداده اند و باید منتظر گذشت زمان ماند که شاید آن وقت دیگر نتوان توصیفی از وضعیت ناخوشایند کنونی ترسیم نمود .
پس می توان گفت ، دستگاه ها و سازمان های متولی در مرحله مقابله کارآیی مناسب و بالایی از خود نشان نداده اند و  اقدامات  صورت گرفته ، امکانات ،  تجهیزات و..... پاسخگوی نیازها نبوده و کفاف کنترل بحران پیش آمده را نداشته و متناسب با این گستره از مناطق درگیر طراحی و عملیاتی نشدند

چهارم؛
اصل بازسازی و بازتوانی
در مرحله ی آخر چرخه ی مدیریت بحران، اصل بازسازی و بازتوانی جامعه ی آسیب دیده مد نظر قرار می گیرد، فعالیت های  این مرحله ، شامل کلیه اقدامات لازم و ضروری پس از وقوع بحران است که برای بازگراندن وضعیت عادی به مناطق آسیب دیده با در نظر گرفتن ویژگی های توسعه پایدار ، ضوابط ایمنی ، مشارکت های مردمی ، مسایل فرهنگی ، تاریخی ، اجتماعی منطقه یا مناطق آسیب دیده انجام می گیرد . وقتی صحبت از بازسازی می کنیم بیشتری فضا و شرایط فیزیکی و سخت افزاری  خسارت دیده از بحران مد نظر می باشد مثل بازسازی منازل مسکونی خسارت دیده ناشی از زلزله و......
اما هنگامی که بحث بازتوانی به میان می آید ، موضوع و مساله بسیار گسترده تر و پیچیده تر می شود، در بازتوانی هدف برگرداندن افراد آسیب دیده ، خسارت دیده ، سوگوار و بحران زده ی ناشی از حوادث می باشد که باید بعد از تنش های روانی زیاد ، استرس و فشارهای حاصل  از این بحران به چرخه ی عادی زندگی برگردند تا بتوانند مجددا نقش حیاتی خویش را در جامعه ایفا نمایند ، متاسفانه تجربیات گذشته بیانگر این واقعیت است که در مرحله بازسازی و بازتوانی مدیریت بحران سازمان های متولی موفقیتی متناسب با وظیفه ای که بر عهده گرفته اند بدست نیاورده اند ، برای نمونه بازسازی بم و سرپل ذهاب و..... و برای بازتوانی مساله ی سال گذشته چنار محمودی لردگان در اذهان مردم جامعه ساری و جاری است .

نتیجه گیری
هر نوع مدیریتی با توجه به ماهیت سارمانی و ماموریتش  همراه با چالش هایی است که ویژه و منحصر به فرد می باشند، مدیریت بحران ، مدیریتی است که با بروز حوادث ، اتفاقات ، رخدادها و.... سر و کار داشته و پتانسیل بیشتری برای چالش پذیری دارد ، بر این مبنا برای پیشرفت و رشد کشور در همه ی زمینه ها ، بخصوص فرماندهی بحران ها باید از نیروهای خلاق ، متفکر ، جرات مند ، توانا در تصمیم گیری و..... استفاده کرد ، زیرا بهره گیری از نیروهای توانمند و کارآمد در سازمان ها و نهادهای مسؤل در زمینه بحران ها در بالا بردن سطح بهره وری و راندمان اثر بسزایی دارند .
همانگونه که در متن هم اشاره شده است، متأسفانه مدیریت بحران در کشور امری مغفول و ناکارآمد نشان داده شده است ، قدرت ایجاد تناسب و سنخیت بین مراحل چرخه ی مدیریت بحران نداشته روند دور تسلسلی را در پیش گرفته اند.
وقتی کشوری همچون ایران ، در بین ملل جهان جزء ده کشور حادثه خیز بلایای طبیعی(سیل ، زلزله و.....)  و در آسیا در ردیف پنج کشور اول قرار دارد و در حوادث انسان ساز و غیر طبیعی هم وضعیتی مشابه دارد ( حوادث رانندگی و....) نیازمند مدیریتی یکپارچه و مدیریت بحران علمی است تا در قبل مدیریت ضعیف و ناتوان بحران مدیریت در جامعه حادث نشود .
نام:
ایمیل:
* نظر:
اینستاگرام شوشان
شوشان تولبار