اخیرا، عده ای که مدعی پاکدستی هستند به بهانه ی فسادستیزی و پیش آهنگی در گام دوم انقلاب، خود را عین نظام جمهوری اسلامی تلقی و همه ی جریانات سیاسی، رجال و بعضی از شخصیت های درون نظام را، غیر انقلابی، سازشکار و دنیاطلب دانسته و تمامیت ناکارآمدی های این چهل ساله نظام جمهوری اسلامی ایران را به گردن آنها انداخته و خود را از این ذنب لایغفر، مصون و معصوم فرض نموده و ایضا، هیچ سهم التقصیری از بابت این ناکارآمدی ها برای خود متصور نیستند و هرزگاهی هم بوسیله ی سمپات های خود در فضای مجازی و دیگر رسانه های جمعی، تحت عناوین مذهبی صدرالاسلامی دست به ترور شخصیت، متهم سازی، تسخیف، تسفیق بعضی از اشخاص و رجال درون نظام جمهوری اسلامی می زنند.

به هر تقدیر اوج این حرکت های تمامیت خواهی را می توان در قائله ی اعتبارنامه آقای تاجگردون دید، که چگونه وقتی صلاحیت این نماینده علاوه بر این که با دقت کامل در شورای نگهبان تائید گردید و ایشان به مجلس یازدهم راه یافت باز همین جماعت، بر روی رد اعتبارنامه ی این نماینده ذون کرده و آن را در دو کمیسیون تخصصی مجلس برده و با این که باز هم صلاحیت تاجگردون در این دو کمیسیون به سلامت پاس شده باز همین عده در مجلس به سرکردگی زاکانی به بهانه ی رخنه ی عوامل نفوذی در آن نهادها دوباره فراتر از قواره ی نظام جمهوری اسلامی ایستاده و رای به ابطال صلاحیت تاجگردون می دهند و معتقدند که باید اعتبارنامه تاجگردون را به صحن علنی مجلس کشاند و با امید رای گیری جناحی آن را رد کنند.

البته، آگاهان سیاسی معتقدند که اعتبارنامه تاجگردون وجه المصالح طناب کشی قدرت سیاسی درون جناحی دو طیف اکثریت مجلس شده، بدین معنی که زاکانی این شاخ و شانه ها را برای قالیباف و نادران بالا می کشد و در حقیقت چنانچه اعتبارنامه ی تاجگردون را بتواند رد نماید همه طیف های درون جناح خود را مقهور خویش می نماید و حرف زاکانی از این بابت که آنها الگوی پاکدستی و مبارزه با فساد هستند به کرسی می نشیند.

X Share

Stumble Upon Delicious Cloob

Digg

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به شوشان است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

طراحی و تولید: ایران سامانه