متروپل! معروف ترین در محافل، فضای مجازی، رسانه ها، جمع های دوستانه و خانوادگی، درون تاکسی و اتوبوس، معابر و خیابان ها و هرجا که بالای یک نفر باشد، صرفا بحث متروپل بود. به گونه ای که گرانی مرغ و روغن بکلی کنار زده شد. گرانی نان و ماکارونی و دیگر اقلام نیز از زبان ها فتاده است.

آنقدر حادثه متروپل جانگداز و ناراحت کننده بود و هست و آنقدر نکته و ابهام در دلایل وقوع این حادثه وجود دارد که تا مدتها می تواند مورد گفتگو و بررسی قرار گیرد. چه بسا زوایای پنهان و مهم شخص عبدالباقی و نحوه ساخت این برج دوقلو نمایان شود، باز شاهد انواع نکته ها و مسایل توسط مردم و رسانه ها باشیم. هرچند همانگونه که در فوت یا عدم فوت عبدالباقی بحث وجود دارد، در آمار فوت شدگان نیز میان آمار رسمی و شایعه ها اختلاف فراوان وجود داشت.

فارغ از پردازش به دلایل فرو ریختن این ساختمان، اما بنظر می رسد، این حادثه همان بزنگاه بود. بزنگاهی که می توان دریافت در شرایط سخت چه کسانی تمام قد در کنارتان هستند و چه کسانی تنها نقش همراه و رفیق را ایفا کرده اند.

آری! حادثه متروپل بخوبی ثابت کرد! زبان نرم است، براحتی می چرخد، ثابت کرد نباید براحتی هر حرف و ادعایی را باور کرد. متروپل بخوبی ثابت کرد! که پایبندی به قوانین و ضوابط تا چه حد موثر و مهم است. بدین معنا که بارها هشدار داده می شود که این ساختمان بلحاظ مهندسی و استحکام ابدا شرایط اتمام و بهره برداری را ندارد، چه بسا تا قبل از افتتاح نیز فرو ریخته و خسارات مالی و جانی جبران ناپذیری را رقم بزند، که زد. اما توجه نمی شود و با روابط و گریز از قانون ساخت و ساز ادامه پیدا می کند و تبلیغات گسترده نیز بر آن اعمال می شود. صادر کنندگان مجوز و حامیان پروژه نیز کم و بیش معرفی شده اند.

حادثه متروپل ثابت کرد! نمایندگان مردم در مجلس، که با رای همان مردم به بالاترین سطح قانون گذاری در کشور راه یافته اند و از عزت و احترام بالایی در محافل و مراسم ها برخوردار شده اند و اکنون با انواع وزرا و مدیران و ... نشست برگزار می کنند، گاهی فراموش میکنند که با رای مردم و برای مردم عنوان نماینده مردم در مجلس را بدست آورده اند. لیکن در حادثه متروپل آمدند، اما دیر! آمدند اما نه برای کمک و امداد که برای اینکه بگویند، آمد، این هم عکس و فیلمش.

حادثه متروپل ثابت کرد! می توان پس از گذشت یک هفته از درگذشت ده ها جوان، کودک، میانسال و سالخورده، عزای عمومی اعلام کرد. گویی در عصر ارتباطات که اخبار ثانیه وار مخابره می شوند، به تصمیم گیرندگان خبر دیر می رسد. خبر دیر رسید که پس از یک هفته عزای عمومی اعلام می شود. قطعا دیده اید! چه جوان هایی که از دنیا رفتند. چه تازه عروس و دامادهایی! چه مادرانی که خون گریستند و همچنان ادامه دارد. سینه زنان، هلهله کنان. چنگ به صورت زنان. و آن پدرانی که کمرشان شکست. در مراسم خاکسپاری چه پدرانی که نای ایستادن نداشتند. خموده و شکسته شده اند. و آن پسر سی و چند ساله که گریه کنان، فریاد کنان و سینه زنان در میان آوار جستجو می کند همچنان. بلکه برادرش را یا بهتر است بگوییم بلکه جنازه بردارش را پیدا کند.

در واقع حوادث اینچنین که عده ای از مردم در حادثه ای دچار مرگ می شوند، فراوان بوده است، از تصادفات جاده ای تا سیل ویرانگری که وارد کشور شد. اما آنچه که متروپل را ورد زبان ها ساخته و سوز و گدازش به قلب مردم چنگ انداخته است، قطعا بدلیل اصرار بر ساخت این ساختمان نا امن بوده، اینکه هشدارهای متعدد داده می شود، احتمال فروریختن و بازی با جان مردم به کرات داده می شود، اما توجهی نشده و امروز آه و حسرتش برای همگان بجای مانده است. آه و حسرت و اشک.

حادثه متروپل ثابت کرد! خوزستان بواقع تنهاست. آبادان و خرمشهر. بدون شک از جمله شهرهایی هستند که پس از دوران جنگ به حق خود نرسیدند، دلایلش فراوانند، از جمله مدیران و مسوولینی که هیچ گاه بشکلی زیرساختی و اصولی اقدام به توسعه و رونق شهر نکردند، در واقع اولویت بر توسعه و زیبایی این دو شهر نبود. هیچ گاه با برنامه ای مدون و بلند مدت سعی در زیبا سازی شهر بی آنکه به آثار باقیمانده از جنگ آسیبی وارد شود، ایجاد نکردند. و این در حالی است که اکنون استان خوزستان رتبه اول در انحرافات مالی را ازآن خود کرده و مبلغ افزون بر 5 هزار میلیارد است. انحرافاتی که توسط سازمان بازرسی منتشر شده و نشان می دهد، عدم توسعه مطلوب استان بدلیل وجود برخی متخلفین و مفسدین اقتصادی در استان خوزستان است. که علیرغم وجود بودجه و مبالغ قابل توجه، اما هیچ عزم و اراده ای برای رسیدگی به عمران استان ندارند.

با اینحال برای مردم هر دو شهر از جمله خاطره سازترین شهرهای کشورند. از راهیان نور گرفته تا میهمانان نوروزی، آبادان و خرمشهر همواره جایگاه ویژه و خاطر انگیزی داشته و دارند، اما امروز و پس از حادثه متروپل بنظر می رسد، آنگونه که باید و در روز غم و سختی، فریاد رسی را آنگونه که انتظار می رفت، کنار خود ندیدند.

آری! حادثه متروپل بخوبی ثابت کرد.

X Share

Stumble Upon Delicious Cloob

Digg

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به شوشان است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

طراحی و تولید: ایران سامانه