ما در حال سپری کردن یک مقطع بسیار حساس از تاریخ بشریت هستیم انسان پس از طی مراحل مختلف از علم و تمدن و کشف اسرار طبیعت توانست به انتهای قله پیشرفت و ترقی در ابعاد مختلف در این جهان بیکران برسد زیرا بشر از وقتی که شروع به زندگی کردن در این کره خاکی نموده است بر خلاف سایر موجودات در اثر فطرت خدادادی تفکر و علم آموزی و بکارگیری علم در خدمت تجربه و انتقال دادن تجربه های بدست آمده از نسلی به نسل دیگر به جایی رسیده است که در قرن حاضر میلادی موفقیت های بسیار بزرگی بدست آورده است که اگر فرض کنیم یک انسانی که در اوایل قرن پیشین زندگی می کرده و سال ها مرده است همین حالا زنده شود و این همه پدیده های نو مشاهده کند گیج و مبهوت می شود و هرگز باور نمی کند بلکه آن را خواب و خیال می پندارد.

مثلا اگر ببیند که در مدت زمان کمتر از یک ساعت انسان هزاران کیلومتر طی مسافت می کند و از شرق تا غرب و بالعکس از این شهر به آن شهر دیگر دنیا می رود هرگز چنین چیزی قبول نمی کند ‌و اگر به تلویزیون نگاه کند و تصاویر عجیب و غریب مخلوقات و اخبار اقصی نقاط جهان مشاهده کند هر گز چنین چیزی نمی پذیرد و اگر ببیند که در دست هر یک از ما انسان ها یک جعبه به اندازه کمتر از یک وجب بنام موبایل در دست دارد و در عرض کمتر از یک ثانیه با دوستش که دهها هزار کیلومتر با او فاصله دارد بصورت ویدیو کنفرانس یعنی صوتی تصویری صحبت می کند و بالعیان اورا مشاهده می کند هر گز قبول نمی کند. اگر با پدیده ای بنام اینترنت آشنا شود و هر سوال و مشکلی که دارد در هر موضوع علمی که باشد با باز کردن صفحه گوگل در عرض مدت زمان کوتاه تر از بک دقیقه با یک سرچ و جستجو اطلاعات وسیع و کامل در رابطه با آن موضوع در جلوی چشمانش ظاهر و نمایان می شوند هرگز باور نمی کند

خلاصه انسان معاصر اگر نسبت به انسان های قرون متاخر بسنجیم و مقایسه اش بکنیم از هر نظر که بگیریم از زمین تا آسمان فرق می کند اگر انسان های نخستین در هر چند هزار یا صد سال شاهد یک عصر از ابداع و نو آوری همچون دوران زندگی کردن در جنگل و بکار گیری و استفاده از سنگ در حل مشکلات زندگی و کشف آتش و آهن و بعد از آن آغاز مدنیت و شهر نشینی و بکارگیری آلات کشاورزی بوده اند از اوایل قرن گذشته یعنی قرن بیستم علم بشر چنان رو به تزاید و افزونی قرار گرفت که در هر ده سال انسان شاهد یک ابداع و نو آوری شده است همانند عصر بخار و عصر اکتشاف ماده نفت و غیره و در اواخر قرن مذکور در هر سال انسان شاهد یک ابداع و نو آوری شده است مثل شکافتن آسمان ها و کشف اسرار آنها که نقطه شروع آن سفر انسان به ماه است که بنام عصر فضا معروف شده است.

در اوایل قرن حاضر یعنی قرن بیست و یکم میلادی انسان در هر یک ماه شاهد یک نوع ابداع و نوآوری شده است که تا دهه پنجاه این قرن در هر روز شاهد یک ابداع و نوآوری خواهد شد و در پایان این قرنی که در آن زندگی می کنیم بحدی علم و دانش در زمینه کشف اسرار خلقت پیشرفت می کند که در کمتر از یک ثانیه انسان شاهد یک نو آوری و ابداع خیلی مهم و‌ محیر العقول خواهد شد بحدی که انسان هایی که در اواخر قرن حاضر زندگی خواهند کرد بحدی در علم و ابداع و نوآوری پیشرفت می کنند که اگر تاریخ زندگی ما را مطالعه کنند به ما مثل نگاه مان به انسان های نخستین که در عصر جنگل و سنگ و آتش و آهن زندگی می کرده اند نگاه می کنند یعنی این همه پدیده های عجیب و غریبی که در حال حاضر در اطراف ما وجود دارند بعنوان اشیای خیلی ساده و ابتدایی در نزد آنها خواهند بود مثلا سوار شدن ما در هواپیما و طی مسافت هزاران کیلومتر در یک ساعت خیلی ساده در نظر آن انسان ها خواهد بود مثل نگاه کردن ما در حال حاضر به مسافرت کردن انسان های قرون گذشته بوسیله شتر سواری و اسب سواری است خلاصه ما را انسان های خیلی ابتدایی خواهند پنداشت.

با چیدن این مقدمات در این گفتار باید جایگاه فرهنگ و سنن و باورهای اعتقادی و دینی در این همه نو آوری و پیشرفت انسان ها مورد بررسی و‌ کاوش قرار بدهیم همه می دانیم که در قدیم عادات و رسوم فرهنگی و باور ها و اعتقادات دینی ارثی بوده اند انسان ها از پدران و مادران و اجداد و نیاکانشان این امور را به ارث می بردند مثلا در خصوص زبان و گویش ، انسان از بدو تولد کم کم از مادر و پدرش و اطرافیانش زبان فرا می گیرد یعنی هر آنچه که آنها در ادای حروف و رد و بدل کردن کلمات بکار می گرفتند از انها تقلید می کند و نطق می نماید همان طور در خصوص اعتقادات و باورهای دینی و عمل کردن به دستورات و بایدها و نبایدهای دینی از پدر و مادر و محیط اطرافش یاد می گرفته است.

در قدیم اگر انسانی در یک محدوده جغرافیایی از یک پدر و مادری متولد می شود به هر آنچه که آنها اعتقاد و باور داشته اند معتقد می شود مثلا اگر پدر و مادرش مسلمان شیعه بو ده اند مسلمان شیعه می شود و اگر مسلمان سنی باشند مسلمان سنی مذهب در می آید و اگر پدر و مادرش یهودی ، مسیحی، بودایی و یا لائیک و بی دین باشند به همان دین و مسلک باور می کند و‌کمتر کسی در زمینه اعتقادات و باورهای دینی که از پدر و مادرش به ارث برده است تحقیق و‌کاوش می کند و تغییر عقیده می دهد اما در حال حاضر در اثر این همه نو آوری هایی که در زندگی انسان حادث شده است همه چیز عوض و دگرگون شده است از جمله باور های دینی، زیرا در اثر تبادل سریع اطلاعات و از جمله اطلاعات مربوط به دین و باورها ، دین از حالت موروثی بیرون آمده است و همانند دیگر زوایا از زوایای زندگی انسان ها در حال تغییر جهت است که نمی شود باورها و باید ها و نبایدهای دینی یعنی شریعت بر انسان معاصر از طرف پدر و مادر و مربیان و رهبران دینی که خودشان حافظان و نگهبانان شریعت می دانند تحمیل کرد اصلا چنین چیزی غیر ممکن و محال است.

متاسفانه اشتباه رهبران دینی ما در حال حاضر درک نکردن شرایط زمان و مکان و وضعیت جهانی و فراگیر انسان در این برهه از زمان است رهبران دینی ما در حال حاضر بدون در نظر گرفتن این اقتضائات از زمان در تطبیق شریعت دچار چالش و مشکل بسیار بزرگی شده اند و با بکارگیری زبان تهدید و بعضی وقت ها توهین و خشونت و رعب و وحشت و بکار گیری منطق زور و قدرت در زمینه تطبیق شریعت بر مردم ، جامعه و مردم را وارد دین گریزی و ارتداد از دین و مذهب کر ده اند و بجای اینکه اطاق فکر تشکیل بدهند و راه حل علمی در خصوص نحوه عمل کردن به شریعت در این زمان از ریشه های دینی همانند قرآن و احادیث پیدا کنند دچار سر در گمی شده اند که اگر راه چاره پیدا نکنند و طریقه برخوردشان عوض نکنند در آینده نه چندان دور پرونده دین و دین باوری بوسیله همین رهبران دو آتشه به بایگانی تاریخ برای همیشه سپرده خواهد شد

X Share

Stumble Upon Delicious Cloob

Digg

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به شوشان است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

طراحی و تولید: ایران سامانه