غلامرضا جعفری
اشاره: یکی از بهترین ویژگی های رسانه های جدید تعاملی بودن این رسانه هاست،تعاملی که مخاطب را به کاربری فعال تبدیل می کند ومتن را به معبری دوسویه ؛ در مطلبی که چندی پیش به نام (بهره وری؛کشته مدیران شهر!) از همین قلم منتشر شد،برخی از مخاطبین عزیز مطالبی را مطرح کردند از جمله احدی از این عزیزان چنین فرموده:(( جانا سخن از زبان ما میگویی.. شهرداري اهواز یکی از تنومندترین بدنه های کلان شهرها و کم بازده ترین آنها رادارد...ارایه پیشنهاد سازنده از سوی نویسنده در مقاله بعدی خالی از لطف نیست، همچنین اعضای شورای شهر هم باید با نگاه دقیقتری خدمات شهرداری را بررسی نمایند))،و این دلیلی شد تا مطلبی که در پیش روی گرامیتان میبیند بنویسم،و یکی از هزاران راهکاری که به ذهن ناپخته ام رسید،بیان کنم،با این تصور که این راهکار به مهمترین و بنیادی ترین دشواری شهرداری اشاره می کند،شاید فردای روزگار در برابر پرسش کودکان مان پاسخی داشته باشیم وقتی از میراث تلخی که برایشان می گذاریم پرسش کنند،مهمتر آنکه در برابر خداوند سبحان چیزی در چنته داشته باشیم،انشاالله.
انتخابات با رویکردی مردمی،توان تاثیراجتماع بر سرنوشت خود را دو چندان می کند وازرهگذر حضور مردم می تواند وباید سرنوشت آدمیان را به گونه ای بهتر رقم بزند.اما توجه به خصلت های مثبت انتخابات نباید باعث بی توجهی وعدم کنترل صفت های سلبی آن شود،به خصوص که هرچه نوع فعالیت انتخابات محلی تر باشد امکان بروز خصلت های منفی نیز درآن دوچندان می شود.
کاندیداهای انتخابات شورای اسلامی شهر،درایام تبلیغات انتخاباتی تمام سعی وکوشش خود را در راه اقناع جمعی به کار می برند،گاه برای رسیدن به پیروزی - آگاهانه یا نا آگاهانه - و بی توجه به ساختار قانونی شورا ونوع فعالیت هایش،توقع گروههای مختلف اجتماعی را چندان صعودی می کنند که در صورت پیروزی چاره ای به جز فرار از مواجهه با آنان برایشان باقی نمی ماند،این مسئله البته آسیبی است که در نهایت به نوعی از بی انگیزگی در فعالیت سیاسی واجتماعی دامن خواهد زد،چرا که فرد منتخب در روز بعد از پیروزی،چاره ای به جز فراموشی بیشتر وعده های خود نمی بیند،خاصه که ساختار شورا،پاسخگوی آن همه توقع و وعده ای که آفریده شده نیست.
عموم کاندیداها درتورنمنت تبلیغاتی انتخابات با استعانت ازگروه های مختلف اجتماعی،سیاسی ،قومی و ... تلاش می کنند تا در صندوق رای گیری نام آنان در میان نام پیروزمندان این تورنمنت باشد،وبرخی از نامزدهای انتخابات در این راه هیچگونه محدودیتی برای ارایه برنامه های رنگارنگ و وعده های زیبا نمی بینند،اما همچنان که نام شان از میان صندوق رای گیری پرواز کند،بیشتر آنان نیز همراه با این پرواز،وعده های ارائه شده را می پرانند؛این کبوترچموش اما به سادگی رهایشان نمی کند.
تا پیش از انتخابات شوراهای شهر،گروه های اجتماعی وسیاسی و قومی و... بیشتر در میدان انتخابات مجلس شورای اسلامی به دنبال خواسته های محلی خود بودند،خاصه که این ظرفیت در نسبت با ظرفیتی همچون انتخابات ریاست جمهوری و مجلس خبرگان از وجهی بیشتر محلی برخورداراست،اما با پیدایی انتخابات شوراهای شهروحضور چهره های مختلف جامعه،خواسته های محلی وحتی شخصی بیشتر مجال بروز یافت تا آنجا که درچند دوره اخیرشوراهای اسلامی شهر،به ویژه در اهواز با ویژگی جامعه ای قومی،برخی ازیاران نماینده پیروز درست ازروز بعد از انتخابات،سعی در دنبال کردن خواسته های گروهی وشخصی داشتند،آسیبی که اهواز را تا خلوت دوساله شهر از فضای شورایی دچار کرد. مسئله ای که کاندیداهای انتخابات تنها مقصر آن نیستند.
شوراهای اسلامی شهر ومنتخبین مردم دراین شوراها به طور عموم وخصوص درهجمه ای دوگانه از سوی گروههای ذی نفوذ و یاران قدیمی خود قرار دارند،نماینده های شورا می دانند برای پیروزشدن دراین میدان چاره ای به جز یارگیری نیست و برای یار گیری نیز چاره ای به جز پذیرش پیشنهاد وارائه وعده های خوش آب ورنگ،بیست ویک نفر،یعنی حداقل بیست ویک ستاد و بازهم در هر ستاد حداقل ده نفر در حال تلاش شبانه روزی برای پیروزی کاندید خود،به عبارتی حداقل دویست و ده نفر که عموما بعد از پیروزی کاندید مورد نظر،خود را بیشتراز هرکس دیگر دراین پیروزی موثر می بینند،ولاجرم خواسته های خود را حقی طبیعی؛برخی جویای کار،برخی منتظر رسیدن به قراردادهایی خاص وبرخی در تلفیقی از این دو خواسته؛به دنبال انتصاب مدیری از نزدیکان خود،تا امضای طلایی را قاب گرفته و... ، واین هجمه ای است که از بیرون شورا و شهرداری به منتخب مردم آغاز می شود،اما نوعی دیگر از هجمه که شاید تاثیر بیشتری نیز دارد،یورشی است که از دورن ساختار شهرداری آغاز می شود.
در دید ناظری آگاه وبی طرف سعی وتلاش بی وقفه ای کارشناسان ومدیران شهرداری را برای رسیدن و باقی ماندن در مناصب مختلف چنان مشغول کرده که گاه و بیشتر فرصتی برای انجام فعالیت های لازمشان باقی نمی ماند،این مسئله چنان عادی شده که در حال حاضر برخی ازکارگران وکارمندان وکارشناسان شهرداری به دنبال رسیدن به پله های آرزو،هر راه نرفته ای را می روند.در حقیقت تلاشی که باید برای توسعه شهر وخدمت به شهروندان نجیب این سرزمین وقف شود،هزینه راهی است به شدت تنگ و نمور.
ساختار عجیب شهرداری امکان گزینش سلیقه ای مدیران را بدون توجه به تجربه وتوانایی فراهم کرده،میدانی که در دید ناظران بی طرف جدای از کشتن انگیزه های اصیل در جهت خدمتگذاری،انگیزه های دیگری را قارچ گونه گسترش می دهد،در رهگذری چنین شاید تفاوت نجومی حقوق و مزایای عموم کارمندان و کارشناسان با مدیران یکی از دلایل اصلی برای چنین هجمه ای باشد،در نگاه اول این موضوع عجیب به نظرمی رسد که با این همه انگیزه برای رشد،چرا سازمان شهرداری،سازمان نه چندان موفقی است و اینان که در جستجوی رشدوتعالی سازمانی هستند،از کدام نقطه،رشد خویش را دنبال میکنند؟!به واقع انگیزه بیشتراین کارشناسان وکارمندان برای رسیدن به مناصب عالی چیست؟ در نگاه آن ناظر بی طرف علامت تعجب و سوالی بزرگ که ذهن آگاه را دچار سکته ای ملیح می کند؛چهره توسعه نیافته شهر را در چنین بلبشوئی جستجو گر است.پاسخ این پرسش را اما باید در ساختار نامناسب شورا و به ویژه شهرداری و عدم توسعه این ساختار دنبال کرد.
در قانون شوراها به صراحت قید شده که اعضای شورا به جز انتخاب شهردار و نظارت بر وی حق دیگری ندارند،اماچرا این قانون به درستی اجرا نمی شود؟ آیا ساختار کنونی شورا پاسخگوی نیازهای مردمی نیست؟!و یا اینکه مردم کمتر آگاه و برخی ناآگاه باشنیدن وعده های منتخبین،بدون توجه ویا دانستن وظایف ذاتی و قانونی شورا،به سراغ صندوق رای می روند و با هر نام که می نویسند،درحقیقت خواسته های خود را حک می کنند،خواسته هایی که گاه در میان وظایف قانونی شورا قرار نمی گیرند.به هر روی به نظر می رسد برای حل چنین مشکلی باید نگاه دیگری به ساختار شورا داشت واین ساختار را باتوجه به واقعیت های موجود اصلاح وتوسعه داد.
اما ساده تر از اصلاح ساختار شورا،اصلاح ساختار و بهبود روشهای مدیریت شهرداری است،همان ناظرآگاه اگر نگاهش را کمی به سوی شرکت هایی که در همین استان مشغول به فعالیتند بگرداند،از هجمه کارشناسان به سوی مدیریت،خبری نمی بیند،مثلا در شرکت نفت،آنچنانکه معروف است،کارشناسان برای رسیدن به سمت های مدیریتی،سبقت های جانسوزازهمدیگر نمی گیرند،اما در شهرداری این مسئله ای طبیعی است و هرکس ممکن است صندلی ریاست را از زیر پای دیگری بکشد.
چرادر سازمانی چون شرکت نفت دعواهایی این چنین برای رسیدن به مناصب و مدیریت های مختلف وجود ندارد؟در ساختار چنین شرکتی چه چیزی وجود دارد که هجمه به صندلی های مدیریت را کنترل کرده است؟!با آنکه اعتبارات ومسائل مالی شرکت نفت قابل مقایسه با شهرداری نیست!پاد زهر این سازمان چیست؟به طورحتم موثرترین پاد زهر،فاصله منطقی حقوق ومزایای مدیران وکارشناسان وکارمندان و...است،ازدیگرسودرفضای ساختاری شهرداری،موضوع عقد قراردادهای مختلف با مبالغ مختلف موضوع ساده ای است،هرسازمان و منطقه شهرداری می تواند به فضایی برای عقد قرارداد های مختلف تبدیل شود،تعدد مراکز تصمیم گیری در چنین فضای متکثری،قدرتی بی بدیل برای مدیران به همراه می آورد،قدرتی که بدون وجود نظارتی موثر،می تواند مدیریت را گاه به بنگاهی و مغازه ای بدل سازد.
حال آنکه در ساختار شرکت نفت،مجموعه ای تخصصی با حضور کارشناسان در حوزه های مختلف نیاز سازمانی،کار عقد قرارداد وشناسایی پیمانکار مناسب را دنبال می کند،و علیرغم چرخش مالی چندین برابر شرکت مذکور در برابر بودجه به شدت محدود شهرداری؛امر رصد کردن قراردادها و پروژه ها در شرکت نفت بسیار ساده تر است،به ویژه که در شرکت فوق الذکر حضور کارشناسان باسمه ای نیست و مدیر نیز فعال ما یشا نمی باشد. در چنین فضایی طبیعی است که ساختار سازمانی و مناصب موثر مدیریتی،نمی توانند به سادگی تخته پرش کسی بشوند،حال آنکه در شهر داری ها این موضوع مسئله ساده ای است.
شاید مهم ترین دلیل در این میانه از نوع انتخاب مدیر آغاز و به حقوق ومزایای وی منتهی می شود،مدیر درمجموعه شهرداری همیشه و گاه،بهترین و داناترین نیروی سازمانی نیست،وگاه تنها فرق وی با دیگران لابی وحمایت بیشتری است که از وی شده،بدتر انکه گاه چنین کسانی از محیطی خارج از شهرداری و این شهر تحمیل میشوند،این مسئله به اضافه فاصله بسیار حقوق و مزایای مدیران با کارشناسانی که در واقع فعالیت های شهرداری محصول تلاش آنان و رده های پایین تر سازمانی است،دلیلی شده برای هجوم به سوی صندلی های درخشان ومیزهای بزرگ این ساختار،میراثی که حالا گریبان شهردار جدید را گرفته،کسی که به واقع در حال حاضرکمترین تقصیر را دراین میانه دارد،چرا که بهترین فرصت برای اصلاح چنین دشواری هایی،درفرصت خلوت شورای شهرنصیب اهواز شد،فرصتی که در آن شهردارسابق تلاشی برای اصلاح وتوسعه ساختارنکرد و شاید هم مشکل در جای دیگری بود!در جایی که از وظایف ذاتی اش اصلاح روش وتشکیلات ساختاری است،اما آنچه که انجام نداد درحقیقت همین نکته است،جایی که باید با تولید انبوه دانش گریبان مشکلات شهرداری را بگیرد و راه رسیدن کارشناسان به مدیریت را منطقی وعلمی سازد و فاصله حقوق مدیران با کارشناسان و سایر رده های اداری را نیز،اما دریغ که آن فضا وآن فرصت در پایان نصیب اهواز و شهرداری آن نشد،امری که می تواند با اصلاح ساختار پر از دشواری شهرداری اهواز به باقیات صالحات آقای سید خلف موسوی شهردار امروز این شهر افزوده شود.
به هر روی اصلاح ساختارشهرداری و بهبود روشهای اجرایی،اصلاحی ناگزیر است وچنانچه این فاصله ها که هر روزه در حال افزایش هستند بر طرف نشوند،انگیزه های اصیل اجتماعی در راه خدمتگذاری جای خودرا به انگیزه هایی بارنگ وبوی منافع شخصی می دهند،که البته اکنون نیزامرمنفعت شخصی سرطانی است به شدت پیشرونده،در سرزمین برهوتی که جای رویش درخت و سبزه و گل نیست و سراپا وجودی است از خار و خاشاک و غباری که جان مردمان را می سوزاند و لهیب آزی که آتشی جاری است،آنچه هم اکنون جان بسیارانی رادرمحیط سازمانی،گشوده در برابرعزازیل وانهاده است و راه رجم شیطان فقط با سنگ دانایی ممکن است.
اما مشکل سکوی پرتاب بودن... است .
تو رو جدت شوشان تو دیگه خراب نکن آخه این چه طریق نشر نظر مردمه چه خبر شده قبلا یه چند جایی رو نقطه میذاشتید و اصل مطلب رو منتشر میکردید حالا اصلن دل مطلب رو از بین میبریددخبریه بگید ما دیگه زحمت کامنت گذاری رو نکشیم ایطوری خوانندت از دست میدید
دیگه برای روشن کردن واقعیت چی باید گفت والله راست گفته بعضی جاها قبل از قرارداد حق الزحمه آقایون گرفته میشه سوالم اینه من کارمند ساده شهرداری میدونم اونایی که باید بدونن خوابن پس ... والله مغازه است جنسشم حق مردمه که به فنا رفته
و خدا ذلیل کند کسانی که به مردم این شهر خدمت نمیکنن و حقوق هم میگیرند
آنچه امروز در شهرداری باعث افت و رکود فعالیت ها شده و متاسفانه به گردن کارمندان و پرسنل زیرمجموعه انداخته میشه، حضور مدیران سفارشیه... که با عدم آگاهی و لیاقت لازم و کافی در راس امور هستند
اما این دوست محترم که گفته شهردار قبلی رو متهم کرده درست مطلب رو نفهمیده چون نویسنده دقیقا انگشت بر نقطه سرطانی سیستم شهرداری گذاشته،اسمش نمیارم شوشان نترسه و کامنت ناکوت نکنه،اما عاقلان میدونن کجا رو گفته
آقای جعفری درد آوره که تو این سیستم شما در کنار باشید و بعضی ادمای بیسواد بالا،چه میشه کرد ولی بعضیا بدطور مدیون خدا و مردمند برای چنین مسائلی،اقا موفق باشید و قلمتون انشاالله محفوظ خدا از وساوس شیاطین