مشکلاتی که شاید از دید دیگر دوایر دولتی بسیار جزیی و آسان بنظرب رسند ولی توانسته اند زندگی را برای خیلی از فرهنگیان درگیرشان تلخ و سخت کنند. یکی از این عدید مشکلات که اخیرا به صف چوب های لای چرخ زندگی پرسنل آموزش و پرورش پیوسته جریمه های هنگفت و بعضا ناعادلانه ی صندوق های بیمه ست. جریمه های با مبالغ بالا که قطعا هیچ گونه تناسبی با درآمد فرهنگیان ندارند و بیش از آنکه به فکر دخل فرهنگیان باشد ، بفکر خرج صندوق های بیمه ست.

پس از پی گیری های فراوان فرهنگیان متضررِ از پرداخت هزینه های انتقال سنوات از بیمه ی صندوق خدمات کشوری به صندوق بیمه تامین اجتماعی ، حال این مسئله ابعاد رسانه ای بخود گرفته و تاحدودی افراد مرتبط با این موضوع از چند و چون آن مطلع گشته اند.

بگزارید موضوع را بزبان ساده بررسی کنیم . معلمی را در نظر بگیرید که در ابتدای استخدام با یکی از صندوقهای معمول برای بازنشستگی { خدمات کشوری یا تامین اجتماعی } قرار داد داشته تا مبلغی را هرماه از حسابش بعنوان حق بازنشستگی کسر کنند.این معلم بعد از مدتی به هر دلیلی طبق قانون تصمیم به تغییر صندوق خود می گیرد و مراحل اداری آن را انجام می دهد.

دوایر ذیربط و مطلع و بعضا مغرض به او میگویند برای انتقال سنوات از صندوقی به صندوق دیگر، مبلغی را عنوان مابه التفاوت باید بپردازد که مهلت پرداخت آن ضمن ثابت ماندن مبلغ تا زمان بازنشستگی است. خب طبعا معلم مذکور با احتساب کاهش ارزش پول تا زمان بازنشستگی، پرداخت هزینه را به سالهای آتی موکول میکند.

تا اینجای ماجرا همه چیز خوب و دوستداشتنی بنظر میرسد. تا اینکه در ماهای پایانی سال۹۳ بطور کاملا ناگهانی بیمه ی تامین اجتماعی اعلام می دارد و تمام کسانی که مابه التفاوت معوق دارند فقط تاپایان سال ۹۳فرصت دارند تسویه کنند و در غیر این صورت از فردای اولین روزسال۹۴ میبایست هزینه را طبق فرمول جدید پردازند که هزینه دقیقا به روز و طبق آخرین حکم و فیش حقوقی محاسبه خواهد شد.

موضوع وقتی جالبتر می شود که این بخشنامه اواخر آبان ماه ۹۳به رٷیت فرهنگیان میرسد. و فقط تا اسفند ماه مهلت داده شده است. اگر فرض کنیم همه ی ذینفعان همان روز از بخشنامه مطلع گشته و همان زمان هم کل هزینه را آماده درحساب خود داشته اند و زمان کافی هم برای پی گیری پرونده های خودکه بعضا درشهرستانهای دور بوده را داشته اند بازهم بعید است طی چهار ماه پایانی سال بتوانند تمام این پروسه را طی کنند.

نتیجه این شد که تعداد کثیری از معلمان نتوانستند این پروسه را در مهلت مقرر طی کنند ، بالطبع باید جرایم را طبق احکام بروزشان پرداخت میکردند تا سوابقشان محاسبه شود.هزینه های گزاف، چک های سنگین، مبالغ کمرشکن و تقسیط ناعادلانه زندگی این معلمان را فلج و ناممکن ساخت.اگر از تاخیر بیمه در ابلاغ بخشنامه و اطلاع رسانی نکرد دوایر کارگزینی شهرستانها به همکاران بگذریم ، میتوانیم همان معلم مفروض ابتدای ماجرا را مقصر بدانیم و این تاوان گزاف را حقش قلمداد کنیم.البته قبلش باید وجدان خود را در منزل جا گذاشته باشیم.

برچسب ها: آموزش و پرورش ، عباس مدحجی

X Share

Stumble Upon Delicious Cloob

Digg

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به شوشان است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

طراحی و تولید: ایران سامانه