امیدوار رضایی : عينك‌هاي قبيله‌اي را از چشم برداريم

دکتر امیدوار رضایی نماینده مردم مسجدسلیمان، لالی، اندیکا و هفتکل در آخرین نطق میان دستور خود در مجلس شورای اسلامی به بیان برخی از اتفاقات پیش آمده در خصوص کاندیداتوری خود پرداخت.

رضایی در این سخنرانی آورده است: برادران و خواهران ايران اسلامي به ويژه مردم صبور و شريف شهرستان هاي مسجدسليمان، لالي، هفتگل و انديكا از اينكه طي چهار دوره پياپي به خادم خود اعتماد نموده و فرصت خدمتگزاري در خانه ملت را براي اين حقير فراهم نموده‌ايد سپاسگزارم. اما در اين دوره بنابر اهتمام افرادي قرار نبود كه خدمتگزار شما، در خانه ملت حضور يافته و خود را وقف آرمان هاي اسلامي مردم شريف ايران نمايد. با توجه به درخواست همكاران و مردم براي روشن شدن اين مسئله صرفا جهت اطلاع، نكاتي چند در اين خصوص را اشاره مي‌نمايم : 1- صلاحيت اينجانب در تاريخ 2/11/90 پس از تأييد هيأت‌هاي اجرايي و نظارت توسط فرمانداري تهران به بنده ابلاغ گرديد. 2- با افزايش درخواست‌هاي مردمي و اصرار بيش از حد مردم حوزه انتخابيه بنده تقاضاي انتقال به حوزه مسجدسليمان را در آخرين روز قانوني يعني 26/11/90 كتبا اعلام نمودم.

3 - در تاريخ 30/11/90 با تأييد اين تقاضا توسط وزارت كشور، پرونده بنده به مسجدسليمان منتقل شده و در عصر همان روز جلسه هيأت اجرايي مسجدسليمان تشكيل و ضمن موافقت و تأييد انتقال، صورتجلسه آنرا به هيأت نظارت و وزارت كشور منعكس مي‌كنند.

4 - صبح 1/12/90 از سوي سرپرست فرمانداري مسجدسليمان انتقال نام بنده به حوزه مسجدسليمان اعلام شده ولي در همان روز ساعت حدود 12 ظهر به اينجانب اعلام شد كه نام بنده از ليست مسجدسليمان حذف شده است.

5 - مجدد با پيگيري، در ليست نهايي مورخ 2/12/90 كه به تأييد وزارت كشور و شوراي نگهبان رسيده و به فرمانداري مسجدسليمان اعلام شد، نام بنده جزو 17 داوطلب واجد صلاحيت حوزه مسجدسليمان قرار گرفته است. (رديف 5 با كد 25)

6 - در مورخ 1/12/90 از طرف صدا و سيما شبكه سه به من اطلاع داده شد كه روز چهارشنبه 3/12/90 در برنامه ديروز، امروز، فردا دعوت شده‌ام. ولي در 2/12/90 ساعت 7 شب به بنده اطلاع دادند شوراي نگهبان اين برنامه را لغو نموده‌اند.

7 - در مورخ 6/12/90 حدود ساعت يك بعدازظهر بود كه به اينجانب اطلاع داده شد كه با تماس تلفني و تأكيد شفاهي جناب آقاي جنتي دبير محترم شوراي نگهبان با وزير كشور مقرر شده است كه نام بنده يكبار ديگر از ليست مسجدسليمان حذف گرديده و در ساعت 7 شب همين روز، نامه‌اي از وزارت كشور دريافت كردم كه با عدم موافقت شوراي نگهبان براي حوزه مسجدسليمان، بنده را داوطلب حوزه تهران دانستند.

اينجانب كه از مسجد سليمان عازم تهران شده بودم در 7/12/90 بخاطر بيماري ريوي در يك بيمارستان دولتي بستري گرديدم. از يك طرف دوستان به دنبال كشف حقيقت و حل مشكل بودند و از طرف ديگر بلاتكليفي و سردرگمي مردم هوادار منطقه وضعيت ويژه‌اي را ايجاد كرده بود. با پيگيري از فرمانداري تهران متوجه شديم كه هنوز نام بنده تا پنجشنبه 11/12/90 در سايت آنها قرار ندارد. از ليست مسجدسليمان هم كه حذف شده بودم و همه دوستان كه نام مرا در ليست‌هاي تهران قرار داده و يا قصد حمايت داشتند به تصور اينكه من به مسجدسليمان رفته‌ام نام مرا از ليست‌هاي خود حذف كرده بودند. در صورت تمايل به دسترسي اطلاعات بيشتر و مدارك مي‌تواند به وب سايت شخصي بنده مراجعه فرمائيد.

و اما كلام آخر، عزيزان قدر اين ملت بزرگوار را بيشتر بدانيم و عينك‌هاي جناحي و قبيله‌اي را از چشم برداريم و عينك انقلاب اسلامي كه همه مردم را به عدالت، مهرباني و مثبت انديشي مي‌بيند، به چشم بزنيم و دوباره با شستشوي چشم‌ها، همدلي و گذشت را در فضاي مقدس ايران بگسترانيم و سال جهاد اقتصادي را به دهه جهاد علمي و اقتصادي تبديل كنيم. بدانيم كه امام، شهدا، رهبري و اين ملت بي‌نظير و عزيز انتظار به حقي دارند كه جهادگونه در هر جايگاه و مقامي كه هستيم به وظيفه خود عمل كنيم.

به حُسن و خُلق و وفا كس به يار ما نرسد

تُرا در اين سخن انكار كار ما نرسد

اگر چه حُسن فروشان به جلوه آمده‌اند

كسي به حُسن و مَلاحت به يار ما نرسد

دلا ز رنج حسودان مرنج و واثق باش

كه بد به خاطر اميدوار ما نرسد

بسوخت حافظ و ترسم كه شرح قصه او

به سمع پادشه كامكار ما نرسد