عباس توتونچی
پنجاهو هشتمین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا با انتخاب دونالد ترامپ به عنوان چهلوپنجمین رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا به خط پایان رسید. برخلاف بسیاری از پیشبینیها و نظرسنجیها ترامپ توانست با غلبه بر هیلاری کلینتون کلید کاخ سفید را در اختیار گیرد. بسیاری از ایرانیها با بیم و امید روزهای پساترامپ را تحلیل میکنند و همگان منتظرند ببینند چه تغییری در سیاستهای آمریکا و نوع روابط آمریکا با سایر کشورها، تعامل با ایران و برجام به وجود میآید.
1- یکی از عوامل ابهام در تحلیل دوران پساترامپ، ناشناخته بودن شخصیت واقعی ترامپ است. گرچه تیم مشاورهای او تلاش کرد چهرهای پیشبینیناپذیر، عجیب و غریب، ساختارشکن، تندخو و اقتدارگرا را روانه انتخابات کند، اما باید بپذیریم، ژستهای دوران انتخابات با واقعیات و ملاحظات ریاستجمهوری فاصله معناداری دارد و نمیتوان گفت رفتارهای پیش از انتخابات ترامپ با همان شدت و کیفیت ادامه مییابد. از اینرو و چنانچه در نطق پیروزی ترامپ شاهد بودیم، ادبیات ترامپ به سمت عقلانیت پیش میرود و چه بسا تصمیمات و رفتارهای سیاسی او نیز در تاروپود جامعه آمریکا و نظام سیاسی هدفمند این کشور هضم شود و شاهد ترامپی متفاوت با پیش از انتخابات خواهیم بود.
2- پیروزی ترامپ برای بسیاری غیرقابل پیشبینی بود، اما غیرقابل باور نیست. جامعه آمریکا در طی دو قرن گذشته به یک جامعه اقتدارگرا تبدیل شده است. برای آمریکاییها سروری و آقایی در جهان یک انتظار دایمی و عادی تلقی میشود. به باور بسیاری انتخاب یک زن به عنوان نفر اول کاخ سفید با باورهای سنتی و تاریخی جامعه آمریکا و ذهنیت هژمونی جهان سازگاری نداشت، کما اینکه شایعه بیماری کلینتون در هفتههای گذشته نیز تردیدها نسبت به موفقیت وی را افزایش داد.
3- البته دلایل پیروزی ترامپ در این مقال نمیگنجد و نیاز به واکاوی دارد، اما به عنوان یک مشاهدهگر، ناشناخته بودن ترامپ، ذکاوت شخصی و شخصیت کاریزماتیک ترامپ، مهارت تیم برندینگ و رسانهای او در ارائه تصویری نو از یک شخصیت سیاسی در نظام حکومتی آمریکا، توانایی تیم ترامپ در کسب آرای خاموش به دلیل رشد درصد مشارکت، تجربه هشت ساله دموکراتها در حکمرانی و احساس نیاز جامعه آمریکا به درانداختن طرحی نو، افزایش شکاف توده جامعه آمریکا با روشنفکران و البته خوشبینی دموکراتها به نظرسنجیها، برخی از دلایل اولیه این اتفاق بود.
4- برخلاف برداشت رایج در افکار عمومی کشورمان، انتخاب ترامپ نمیتواند به ذات خود برای منافع ملی ما زیانده باشد. ترامپ ثابت کرده است که یک شخصیت چندبعدی و افکار و اعتقاداتی زنجیرهای و متفاوت با عرف رایج دارد که میتواند برآیندهای متفاوتی از خود بروز دهد. او از ایران و برجام اعلام نارضایتی میکرد، بر عربستان و شرکای عرب خرده میگرفت، «آنتیپوتین» نبود و شایعاتی درباره روابطش با روسیه به گوش میرسید، ضد داعش بود، از سیاست مداخلهگری دموکراتها انتقاد میکرد، مخالف حضور نظامی آمریکا در کشورهای مختلف بود. مجموع این روند نشان میدهد که میتوان با یک برنامهریزی هدفمند و تصمیمگیری درست از برخی اعتقادات و راهبردهای ترامپ به نفع منافع ملی کشور استفاده کرد. این شرایط هوشمندی دستگاه سیاست خارجی کشورمان را میطلبد که با شناخت وضع موجود، استراتژی مناسبی را در سیاست خارجی درپیش گیرد.
5- انتخاب ترامپ به طور حتم راهبردها و تاکتیکهای سیاست خارجی آمریکا را تحت تاثیر قرار خواهد داد. نطق پیروزی رئیس جمهور منتخب مردم آمریکا، موید این مهم بود که ترامپ بر مسائل داخلی جامعه آمریکا تمرکز دارد و حتی تاکید بر ایجاد شغل و رفاه نشان میدهد که او تلاش خواهد کرد به جای تکیه بر سیاست خارجی و نظامیگری، اقتصاد داخلی آمریکا را هدف قرار دهد. کاهش درآمد سرانه شهروندان آمریکایی و برخی مشکلات اقتصادی، در انتخاب ترامپ و باور وعدههای اقتصادی و پوپولیستی او بیتاثیر نبوده و ترامپ به خوبی میداند برای موفقیت مجدد نیاز به اقناع هواداران خود دارد.
6- یکی از مهمترین ابهامات افکار عمومی ایران، سرنوشت برجام در دوران ترامپ است. میتوان گفت برجام حاصل قواعد فنی، حقوقی، سیاسی و مجموعه تصمیمات بسیاری از گروهها و نظام سیاسی آمریکاست و دور از انتظار است که ترامپ بخواهد با نادیدهگرفتن اصول رایج در دیپلماسی و حقوق بینالملل اقدام انتحاری از خود نشان دهد. در بدبینانهترین حالت ترامپ با جدیت بیشتری موضوعات موشکی را در دستور کار خود قرار میدهد و در این رابطه سختگیری بیشتری نسبت به برجام خواهد داشت. از سویی از سرگیری تحریمهای همهجانبه علیه ایران بدون همراهی و موافقت اروپا امکانپذیر نیست و چنانچه ترامپ بدون جلب رضایت اروپا برجام را نادیده بگیرد میتوان امیدوار بود اجماع جهانی علیه ایران به سختی از سوی ترامپ صورت پذیرد. چه بسا در چنین شرایطی اروپا را ترغیب کند برای استفاده از بازار مناسب ایران، راه نزدیکی با ایران را درپیش گیرند. شاید نگرانی جدی ایرانیها تغییر معادلات در موضوع سوریه و نزدیکی احتمالی آمریکا و روسیه خواهد بود که باید چارهاندیشی کرد.