نامه جمعی از فعالان سیاسی دزفول به استاندار خوزستان

جناب شریعتی، رفتارهای شما در قبال مردم دزفول دوگانه و تفرقه انگیز است

بسم الله الرحمن الرحيم

وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ

 همواره تفرقه و عدم اتحاد در تمامی بلاد باعث افول و پایان یک ملت بوده و هست و در آینده نیز خواهد بود.

 گفتار اول :

پس از انقلاب شکوهمند اسلامی و با وقوع جنگ تحمیلی و از دست رفتن آن شکوه و جلال آبادان بدست بعثی ها و تحت فشار بودن اهواز، عملا دزفول شهر مهم اقتصادی و سیاسی خوزستان شد.

پیشینه مذهبی و سیاسی و دارابودن جوانان نخبه و پرشور و بسیار پرشمار منجر به تشكيل تیپ 7 حضرت ولیعصر دزفول شد و این زمانی است که هنوز هیچ لشکر نیروی مقاومت مردمی در کل کشور شکل نگرفته است رفته رفته این تیپ از گستره نیروهای دزفول برای تمام استان خوزستان معرفی شد ولی کماکان ستون و شالوده اصلی آن نیروهای دزفول بودند.

در آن سال ها نیروهای تحصیلکرده و نخبه دزفولی بسیاری وجود داشت و بجز مدیریت لشکر 7 حضرت ولیعصر لشکرها و تیپ های دیگر را نیز فرماندهی میکردند و سر ریز این نیروها در مناصب مدیریتی دولتی استفاده می شد و بسیاری از مدیران استان خوزستان و برخی استانهای دیگر از فرزندان دزفول تامین می شد و تا سالها پس از جنگ هم چنین بود! ظاهرا همین موضوع باعث آزرده خاطرشدن نیروهای دیگر را فراهم کرده بود و همین روند باعث نوعی دزفول هراسی و یا دزفولی ستیزی گردید، که متاسفانه هنوز با گذشت چند دهه، انگار برخی هنوز در آن حال و هوا هستند!

گفتار دوم :

-1همه به این موضوع اعتقاد دارند که هر کس  در این شهرستان زندگی میکند شهروند دزفول و دزفولی است، بختیاری، عرب، لر، محالی و آنهایی که در محلات مرکز شهر زندگی می کنند همگی در اصطلاح خاص و عام دزفولی خطاب می شوند و هیچ فرقی بین آنها نیست و صدها سال است در کنار هم به خوبی زندگی کرده اند، با هم درس خوانده اند، وصلت کرده اند، جنگ کرده اند و شهید شده اند.

 -2این مردم در هم تنیده را صرفا با حربه تفرقه می توان از هم جدا کرد و روبروی هم قرار داد! و این تفرقه بوجود نمي آيد مگر با تقویت جهل و برانگیختن احساسات کور قومی و قبیله ای! و هرکس با هر گویش و نژادی و با هر نیتی بر طبل نفاق، قومیتگرایی و بربریت می زند، در هرلباس و جایگاهی باشد خائن و دشمن این آب و خاک است.

 -3 شهری با این هم دارایی های خدادادی و نیروی های انسانی هوشمند و مدبر، نیازی ندارد که دیگران برای مدیریت آن تصمیم بگیرند!

در خصوص انتخاب مديران، خصوصا مديران ارشد ذكر نكات ذيل ضروري است:

اگر ملاک تخصص، تعهد و صداقت است به اندازه یک ایران در دزفول افراد متخصص ، متعهد و صدیق وجود دارد!

اگر ملاک رضایت شخصی خاص است، این امر مضموم و گناهی نابخشودنی است!

اگر خدای ناکرده هدف تفرقه و مشغول کردن مردم با جهل است که دزفول را از حرکت باز دارد که با بیان بین باید فریاد زد که این افراد کج اندیش سخت در اشتباهند، چرا که این مردم، عالم تر از آن هستند که بتوان با آنها همچون نادانان رفتار نمود!

-4  روي سخن ما با استاندار محترم جناب آقاي دكتر شریعتی است، ظاهرا تا آنجا كه در ید قدرتان بوده ازمدیریت های مختلف استان دزفولی زدایی کرده اید، نوبت به فرمانداری وي‍ژه شهرستان دزفول كه رسید، آن را هم با غربال خود بومي زدايي كرديد و 4 سال گذشته را با فرماندارغير بومي بسختی پشت سرگذاشتیم!

آخرین منتصب شما هم که دسته گل به آب داد و اینبار نام دزفول را در دنیا از مخدوش ساخت! و شنیده ها حاکی از آن هست که هنوز هم دست بردار نیستید و تلاش دارید تا به هر نحو دوباره فردي غير بومي و نا آشنا با دزفول را برای مدیریت دومين شهر استان روانه فرمانداري ويژه دزفول سازید!

-5 جناب استاندار نمی شود ظاهری متشرع و  عوام پسند داشت و اعمالی بدور ازمشي آن انجام داد، هر چند شاید از اول آوردن شما از پشت لوله های آزمایشگاه ژنتیک به مسند عالی ثروتمند ترین استان ایران اشتباه بود!

جناب استاندار؛ انتخاب فردي به عنوان فرماندارشهري مانند دزفول مستلزم داشتن شرایط و ضوابطی خاص  است كه يا ازاين شرايط بي اطلاع ايد و يا خود را به تجاهل زده ايد!

-6 جناب دکتر شریعتی شنیده ها حاکی از آن است که تاریخ مدیریت شما نیز همچون دیگران در حال انقضا است، پس یکبارهم که شده برای رضای خدا و رضایت ولی نعمتان خودتان (مردم) اندکی توجه به قانون و شرایط بحرانی و نارضایتی مردم دزفول داشته و با انتخاب فرزندی شایسته از دزفول و صرفا توجه ویژه به تعهد و تخصص وی، پایان خوشي برای خود و بذر محبتی در دل مردم دزفول بکارید.

 جناب شریعتی؛ رفتارهای دوگانه و تفرقه آمیز فضای بی اعتمادی و بعضا نارضایتی مردم نسبت به دولت و نظام را فراهم می آورد پس مراقب باشید که شما در تولید و باروری آن کاتالیزور( تسهیل کننده فرایند) نباشید.