ضرورت تشکیل کمیته حقیقت یاب برای اتفاقات اخیر

پس از ناآرامي‌هاي اخير در شهرهاي مختلف و خسارت‌هاي جاني و مالي که برجا گذاشت، بحث تشکيل کميته حقيقت‌ياب مطرح شد و روز گذشته نامه‌اي از رئيس مجلس درخواست شد تا کميته مذکور زير نظر هيأت رئيسه مجلس تشکيل شود. 

در اينگونه موارد اولين وظيفه ذاتي کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس پيگيري طرح تحقيق و تفحص پيرامون حوادث اتفاق افتاده است. حجم خرابي‌ها و خون‌هاي ريخته شده نيازمند به بررسي جدي ريشه‌ها و دلايل چنين اتفاقي را در کشور ضروري مي‌نمايد. هرگونه شفاف‌سازي صادقانه در اين جهت مي‌تواند به عنوان قدرت براي مواجهه با حوادث پيش رو در آينده مورد استفاده دوگانه مسئولان و مردم قرار بگيرد. در واقع شفاف‌سازي در اينگونه موارد مي‌تواند به افزايش آگاهي‌هاي اجتماعي و همچنين ايجاد موانع براي اقدامات خارج از چارچوب منجر شود. 

در هر صورت اين وظيفه اوليه‌اي است که بايد کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس نسبت به انجام آن مبادرت ورزد و در غير اين صورت نمايندگان مجلس مي‌توانند با امضاي طرح تحقيق و تفحص چنين امري را پيگيري کنند. 

متاسفانه از آنجايي که در برخي از اينگونه موارد مجلسي‌ها نيز محرم تلقي نمي‌شوند، حتي نمايندگان نيز از دسترسي به اطلاعات درست محروم مي‌شوند. معاون سياسي وزير کشور اعلام کرد آماري که توسط رسانه‌هاي خارجي در باب کشته شدگان اعلام شده است آماري دروغ و غير واقعي است. اين در حالي است که اگر معاون سياسي وزارت کشور به آماري درست و شفاف اقدام نمي‌ورزد قاعدتا فضا براي شنيدن حرف‌هاي ديگران در ميان مردم فراهم مي‌شود. بهتر آن است که مجلس، دولت و قوه‌قضائيه در اين طرح تحقيق و تفحص همکاري مشترکي داشته باشند و همچنين کميسيون اصل90 با دريافت شکايت‌ها از گروه‌هاي مختلف، مردم و همچنين نهادها نسبت به بررسي ابعاد چنين حادثه‌اي اقدام شايسته را انجام دهد. از طرف ديگر صادقانه بايد گفت حادثه‌اي چون آبان 98 فصل جديدي در جامعه ايران بود. حتي اگر از حوادث 88 و حادثه سال 96 عبور نماييم، از ديد سياسي و جامعه شناختي بدون ترديد اتفاقات سال 98 فصل نويني است که مي‌توان جامعه و نظام ايران را به قبل و بعد از حادثه سال جاري تقسيم‌بندي نمود. به اين ترتيب همه مسئولان و دلسوزان نظام بايد نسبت به آگاه‌سازي موضوع از حساسيت بالايي برخوردار باشند. بدون ترديد ايجاد فضاي خود سانسوري و فضاي بسته در زمينه اطلاع‌رساني به رشد اطلاعات و اخبار ناصحيح منجر خواهد شد. 

اگر اخبار و جريانات به صورت کاملا بي‌طرفانه و شفاف در صداوسيما و مطبوعات امکان طرح و بحث بيابد بخشي از فشارهاي موجود اجتماعي تخليه خواهد شد. از نااميدي بخش عمده‌اي از مردم که به‌سوي خشم خواهد رفت بايد نگران، و از اينکه عصبانيت تعدادي از مردم به نفرت تبديل شود بايد هراسناک بود. نبايد به گونه‌اي عمل نمود که نارضايتي به خشم و خشم به نفرت تبديل شود. براي ساخت جامعه ايران نيازمند اتحاد، محبت و دوري از نفرت و خشونت هستيم. طرح موضوع در رسانه‌ها مي‌تواند به آرامش در جامعه کمک کند. دولت و مجموعه نظام بايد به دنبال تمهيداتي براي اعتماد‌سازي با مردم اقدام نمايند. هنگامي که رئيس دولت از بديهي‌ترين نحوه ارتباطات با مردم و اطلاع‌رساني بهره نمي‌گيرد بايد در انتظار بي‌اعتمادي مردم نيز به نهادهاي اطلاع‌رسان دولت بود. البته هنوز هم فرصت براي ايجاد اعتماد و گسترش اتحاد و انسجام اجتماعي و آشتي مردم وجود دارد و با غفلت و ناديده گرفتن اصل اعتراضات نمي‌توان به آينده اميدوار بود.