شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۰۳۹۰
تاریخ انتشار: ۱۶ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۹:۴۰
این روزها... 

این روزها سایه ی داسِ سرکج مرگ همه جا افتاده است و ترس پررنگ ترین حس این روزهاست، دروغ نمیگویم من هم ترسیده ام. حالا تمام جامعه، بهتر بگویم، تمام مردمان جهان فهمیده اند چه خبر است. 
حتما تو هم همه را میبینی و می خوانی. ما اگر چه در زمانه مان ادبیات با شکوه و مهمی تولید نکردیم اما شبیه رمانهای عظیم زندگی میکنیم. "طاعون"، "مردگان بی کفن و دفن"، "کوری" و... 
ما انسان ها که گمان میکردیم برای خودمان کسی شده ایم با یک موجود میکروسکوپی به حقیقت وجودی مان آگاه شدیم!!
دروغ انسان متمدن برملا شد و فتح الفتوح انسان پر ادعا به دست آوردن ماسک و دستکش و...شده است؛ میبینی به چه وضعی رسیده ایم؟؟! 
همه چیز به ناگاه فرو ریخت و این بار بی خیالان عافیت طلب هم فهمیدند که مصیبت سراغ آنها هم میتواند بیاید. حالا برای یک بار هم که شده همه ترس از مردن و مصیبت را می شناسند. 
و اما کشته شدگان طبق روال این سالها عدد ندارند!! نمیدانم چرا وقتی همین آمارهای متناقض هم اعلام میشود، حسِ مرموزِ شادیِ زنده ماندن طعم گسی در گلوی زنده ماندگان می آورد. یک شادمانیِ شرمسار.
امید به زنده ماندن و ناامیدی از آنچه میبینیم انسان را در استیصالِ یک تضادِ عمیق قرار داده است. کاش میشد در این روزهای منگ از امیدِ پویا و "انقلابِ امید" "اریک فروم" حرف میزدیم. کاش قدرت داشتیم و خواندنش را برای همه اجباری میکردیم.
کاش کسی بود تا سوالهایی که این روزها ذهنمان را مشغول کرده از او میپرسیدیم؛ نمی دانم آنها که میمانند بالاخره خواهند فهمید که انسان به تنهایی نمی تواند خوشبخت و سعادتمند شود و خوشبختی باید همگانی باشد؟؟ آیا بالاخره خواهند فهمید که تاریکی مسری است و اگر به تاریکی خانه همسایه اعتراض نکنند چراغ خانه خودشان هم خواهد مرد؟؟ عده ای تجویز کرده اند همه در خانه بمانند، برای سلامت همگان، این توصیه ی درستی است اما چگونه میشود کسی که در خانه اش نانی نمیابد و فرزندانش گرسنه اند را در خانه نگه داشت؟؟ برای او مردن از گرسنگی و یا کرونا چه فرقی دارد؟؟ میبینی؟؟ ساختارهایمان معیوب است و همه چیز بن بست شده، حواست هست؟؟
روزهایمان گیج و منگ شده است ، کاش کاری میکردیم. کاری واقعی نه مجازی. بگذار با شاملو تمام کنم که چه درست گفت: 
در مردگان خویش نظر میبندیم
 با طرح خنده ای
 و نوبت خویش را انتظار میکشیم
بی هیچ خنده ای

"رؤیا اکبری"
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار