شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۹۲۰۱۰
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۳۹۷ - ۱۸:۲۰
پیرو انتشار پیاپی دو یادداشت با عناوین: "شورای شهر پنجم آبادان و بن بست باور مردم" و "سخنی با شهردار جوان، بومی و ناکارآمد آبادان" منتشر شده به ترتیب در تاریخ های ششم و هفتم مهرماه به قلم اسماعیل آریا در پایگاه خبری شوشان
مدیر مسئول محترم پایگاه خبری شوشان
با سلام

پیرو انتشار پیاپی دو یادداشت با عناوین: "شورای شهر پنجم آبادان و بن
بست باور مردم" و "سخنی با شهردار جوان، بومی و ناکارآمد آبادان" منتشر
شده به ترتیب در تاریخ های ششم و هفتم مهرماه به قلم اسماعیل آریا لازم
است تا بر اساس ماده 23 قانون مطبوعات، جوابیه شهرداری آبادان در آن
پایگاه منتشر شود. قابل ذکر است در صورت انتشار یا عدم انتشار همچنان
پیگیری حقوقی و قضایی اتهامات و توهین های انتسابی نگارنده یادداشت ها
برای شهرداری آبادان محفوظ است.

جوابیه:
مردم شریف و نجیب آبادان
در نزدیک به یک سال گذشته؛ بنا به دلایل متعدد که بخشی از آن مکشوف و
برخی نامکشوف مانده و صلاح نیست پرده دری شود، ارگان شهرداری آبادان آماج
حملات گوناگونی قرار گرفته است. تصمیم داریم تا با کار و تلاش شبانه روزی
همکارانمان در واحدهای مختلف، پاسخی عملی به آنها بدهیم. اما پس از
انتشار یادداشتی در پایگاه خبری شوشان و انتساب مطالبی خلاف واقع و در
ضدیت با اخلاق حرفه ای روزنامه نگاری، تصمیم گرفتیم برای پیشگیری از
القای مطالب خلاف واقع و تزریق یاس و ناامیدی به فضای عمومی جامعه؛ درصدد
پاسخگویی برآییم.
در وهله اول ذکر این نکته ضروری است که عمده پیکان حمله به سمت شورای
اسلامی شهر آبادان و نمایندگان منتخب در این شورا نشانه رفته است. شورای
محترم اسلامی شهر آبادان و نمایندگان برگزیده مردم قطعا بر اساس صلاحدید
و چارچوب تعاملی خود با رسانه ها مختار به پاسخ یا عدم پاسخ به این موج
حملات خواهند بود.
از ابتدای این یادداشت آغاز کنیم؛ آنجا که نام دوست رسانه ای تازه کارمان
اسماعیل آریا به عنوان نویسنده بر پیشانی این یادداشت که در واقع تعریضی
است به چند ارگان تا یک یادداشت حرفه ای، به چشم می خورد. یادداشتی با
تیتر: "شورای پنجم و کوچه بن بست باور مردم" که پیش از هر چیز از نویسنده
این یادداشت یا نویسنده اصلی آن که سبک نوشتاری، واژه های به کار برده و
کلیدواژه هایش برای ما آشناست باید این سوال پرسیده شود که در بخش های
مختلف یادداشتشان به کلماتی مانند "باور مردم"، "افکار عمومی" و "اعتماد
عمومی" اشاره کرده اند؛ با کدام سنجش و پیمایش و بر اساس چه جامعه آماری
و پیمایش میدانی یا پژوهشی به این باور رسیده اید که باور مردم به
پارلمان شهری مخدوش و صلب شده است؟ چگونه خود را در جایگاه نمایندگی مردم
و افکار آنها قرار داده اید؟
بحث را بسیار گسترده نمی کنیم و چند سوال و توضیح در خصوص واژگان به کار
برده توسط شما یا نویسنده اصلی مطلب که هم ما و هم شما از اغراض او در
نوشتن این یادداشت و انتساب آن به نام شما یا هر نام دیگری آشناییم؛
خواهیم پرداخت.
به سابقه شهردار، دشواری های مدیریت شهری و ریسک انتخاب حسین حمیدپور
اشاره کرده اید که در نهایت منجر به فرصت سوزی یک ساله و هزینه کلان و
غیر قابل جبران شده است. چه کسی و با چه سابقه و رزومه ای این اتهام را
مطرح می کند؟
در وهله اول ذکر این نکته لازم است که شورای شهر طی یک فرآیند دموکراتیک
و از دل صندوق های رای بیرون آمده است. این شورا در یک فرآیند مشخص و
شفاف، از بین داوطلبان تصدی سمت شهردار آبادان دعوت کرد و در نهایت از
میان تمام داوطلبان با 8 رای از 9 رای اعضا به گزینه حسین حمیدپور رسید.
شما به عنوان رسانه و فعال رسانه ای و رکن چهارم دموکراسی باید به این
فرآیند که از مسیر دموکراسی حاصل شده احترام بگذارید و اگر ما را به
گذشته گرایی متهم نکنید نظرتان را به این موضوع جلب می کنم که برخی از
شهرداران محبوب یا مورد حمایت شما و جریان رسانه ای ایجاد شده گاه تا چند
سال فرصت آزمون و خطا و مدیریت پیدا کردند. این یک اصل در کلان شهرهای
ایران و حتی در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی ورزشی دنیا است
که ثبات مدیریت و وقت دادن در بازه های زمانی چند ساله می تواند به نتیجه
و محصول مورد نظر برسد.
در ادامه همچنان در جایگاه مدعی العموم قرار گرفته و به نمایندگی از
شهروندان به برآورده نشدن انتظار عمومی سخن رانده و شهردار را در انجام
وظایف اولیه خود "بسیار ناتوان" خطاب کرده اید که در ادامه ی این قضاوت و
حکم صادر کردن یک سویه و شخصی پاسخ خواهیم داد. مکاشفات شما فراتر رفته و
اخبار پشت پرده جلسات غیر رسمی شورا مبنی بر نارضایتی از "بی عمل" بودن
شهردار را هم علنی کرده اید.
قطعا اعضای محترم شورا امانتدار آرای مردم آبادان هستند و جایگاه و مقام
آنها به شکلی نیست که یک فعال رسانه ای یا ادمین یک گروه چند ده نفره
مجازی آنها را موعظه یا وادار به استیضاح و حتی عزل شهردار کند چون در آن
صورت سنگ روی سنگ بند نخواهد بود و هرکس نظری دارد و ساز خود را خواهد
نواخت که چندان گوش نواز نخواهد بود.
پس از تکرار چندباره و فرصت سوزی؛ از سرخوردگی عمومی و بی اعتمادی گسترده
سخن رانده شده که همچنان خواهان مشخص شدن متر و معیار شما برای شناسایی
این حالات هستیم. به بدنه پرسنلی شهرداری اشاره کرده اید که برای اطلاع
عموم باید عرض کنیم که این میزان تورم نیرو بخشی به دلیل استخدام های
بعضا بدون نیازسنجی و گاها غیر ضروری بوده است که اکنون تامین هزینه های
آن و حتی بازنشستگی نیروهای مشمول بازنشستگی، فشار سنگینی به منابع مالی
شهرداری آورده است تا شما مدیر ارشد مجموعه شهرداری را ناتوان در انجام
وظایف اولیه برشمارید. آیا اطلاع دارید که اگر تکلیف بازنشستگی همکاران
در سالهای 90 و 91 مشخص می شد و در صورت انجام تکالیف اداری به موقع توسط
مدیران وقت شاهد افزایش هزینه های پرسنلی در سال 97 نبودیم و اکنون مشمول
هزینه های چند میلیاردی نمی شدیم و این مبلغ صرف فعالیت های عمرانی و
خدمات شهری می شد.
پیش از این که به سایر اتهامات انتسابی بپردازیم بهتر است موضوع گذشته
گرایی و تخریب شهرداران قبلی را روشن کنیم، آنجا که در دفاع از شهرداران
قبلی به کارنامه عینی و مجسم آنها اشاره کرده اید، بله کارنامه عینی یعنی
اجرای پروژه های بدون کارشناسی که حاصل آن بدهی میلیاردی و افزایش جرایم
دیرکرد و بعضا دارای کیفیت پایین تر از استاندارد منجر به اخذ اجرائیه
توسط طلبکاران شهرداری آبادان شده است. کارنامه عینی و مجسم یعنی عدم
برنامه ریزی و نگاه ویژه به حوزه فرهنگ و مسائل اجتماعی و عدم توجه به
ایجاد زیر ساخت هایی که امروز منجر به این شده که امروز شاهد فقر فرهنگی
و اجتماعی در شهر باشیم. شاید به همین خاطر باشد که انضباط مالی و اداری
اعمال شده در چند ماه اخیر موجب ناراحتی، نگرانی و خشم آن قلم و یک جریان
رسانه ای مشخص شده است. اگر در جستجوی کارنامه عینی و مجسم حسین حمیدپور
هستید حداقل به اندازه همان گذشتگان به او فرصت دهید و در عین حال چوب
لای چرخ حرکت او و همکارانش نگذارید.
شما شنیده شدن صدای زنگ خطر برای ته مانده اعتبار شورای شهر آبادان را به
سمع مردم رسانده اید و ما هم صدای زنگ خطر جریان رسانه ای مسمومی را به
سمع مردم آبادان خواهیم رساند که بر اساس مطامع و منافع خود قلم را به
گردش در آورده اند. آنها که انسداد مالی تخلفاتشان همچنان باقی است. آنها
که دستشان از بیت المال کوتاه شده و ماها صبر کردیم شاید تحرکی واقعی و
عملی داشته باشند ولی دریغ از یک کوشش واقعی در جایگاه غصب شده ای که در
اختیار آنها بود.
الفاضی مانند "ناکارآمد"، بی تجربه"، "بی عمل"، "بسیار ناتوان" و...در
این یادداشت برای شهردار به کار برده شده است که ترجیح می دهیم بی پاسخ
نماند. سنگین ترین بخش این تقریر و تعریض – و نه یادداشت – آنجا بود که
در مقامی عالی تر و بالاتر از لفظ دستوری "باید" شورای شهر مورد خطاب
قرار گرفته که از شهردار کنونی عبور کرده و شهردار جدید با شاخص های مورد
نظر انتخاب شود.
با همان لحن و ادبیات می گوییم کاش دستور دهنده دارای جایگاهی عملی یا
تجربی بود تا پس از گمانه های شخصی به این دستور او عمل می شد. کاش
فعالان رسانه ای شهر ما پس از دو سال کار جسته و گریخته در نمایندگی
شهرستانی یک خبرگزاری سراسری بدون سواد رسانه ای آکادمیک یا سابقه طولانی
و تخصصی هیچ وقت خود را در جایگاهی تصور نکند که مدیران شهری و منتخبان
مردم را نه با نقد کارشناسی و اصولی که با الفاظ کلی مورد خطاب قرار دهند
که هیچ معیاری برای اثبات آن ندارند.
همچنان تاکید می کنیم که رسانه رکن چهارم دموکراسی است و نقد سالم و
سازنده را با کمال میل شنوا هستیم. دلسوزی دلسوزان واقعی را نصب العین
قرار خواهیم داد اما تعرض و توهین و تهمت و تحقیر همکاران خدوم بر نمی
تابیم.
   با تشکر
روابط عمومی و امور بین الملل شهرداری آبادان
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار