امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان ـ مسلم سلیمانی :
سلام بر شما خوانندگان گرامی. چند روز پیش، خواهرم از جوار حرم ملکوتی امام رضا(ع) پیامی برایم فرستاد: «باسلام و عرض دعای خیر. درجوار بارگاه ملکوتی امام رئوف دعاگوتون هستم.» و من نیز فیالبداهه پاسخ دادم: «سلام. عزیز منی. بسیار کار خوبی میکنی. منم از جوار بارگاه قلم تو را دعا میکنم. ن والقلم و ما یسطرون.»
این گفتوگوی به ظاهر ساده، اما زمانی برایم عمیقاً تأملبرانگیز شد که هوش مصنوعی آن را تحلیل کرد. تحلیلگر هوشمند، از دل این دو جملهی کوتاه، دو جهانبینی متمایز اما ریشهدار در یک ایمان مشترک را بیرون کشید.
پیام خواهرم، نمونهی اعلای دینداری عاطفی و مبتنی بر "قلب" است. زبانی کاملاً محاورهای و سرشار از احساس. او در "بارگاه امام" ایستاده و با توسل به وجود مقدس امام رئوف(ع)، که نزد او موجودی ملکوتی و حاضر در زندگی است، برایم دعا میکند. این نگرش، که ریشه در "کلام و عرفان شیعی" دارد، بر مناسک، زیارت و رابطهی مستقیم و احساسی با اولیای الله تأکید میورزد. این، همان دینداری پاک و خالصانهای است که از دل برمیآید و به دل مینشیند.
اما پاسخ من، مسیری دیگر را نشان میداد. من در "بارگاه قلم" دعا میکنم. این استعاره، نشان از اولویت دادن به "عقل" و "مسئولیت اجتماعی" دارد. با تبدیل "حرم" به "قلم" و استناد به سوگند قرآن به قلم، خواستهام این بود که بگویم عبادت، تنها در مناسک فردی خلاصه نمیشود. بلکه "کار قلمی" و هر اقدام فرهنگی و عقلانی که جامعه را به پیش برد، خود عبادتی والا و دعایی ماندگار است. این نگاه، که میتوان آن را تحت تأثیر "اندیشهی اسلامی با گرایش عقلانی و فرهنگی" دانست، دین را در عرصهی تولید فکر و ایفای نقش مسئولانه در جامعه مؤثر میداند.
نکتهی زیبا و امیدبخش این تحلیل، "تکامل" این دو نگاه بود، نه "تقابل" آنها. خواهرم در "بارگاه امام" توقف کرد و من از آنجا به "بارگاه قلم" حرکت کردم. این دو، دو حلقهی از یک زنجیرهی ایمانی هستند. ایمان قلبی و عاطفی، سنگ بنای استوار و لازم این بناست، و خردورزی و مسئولیتپذیری اجتماعی، نمای تکاملیافته و بالندهی آن.
جامعهی ما امروز به هر دوی این نگاهها نیاز مبرم دارد. به همان ایمان پاک و احساس صادقانهای که مردم را در حرم امام رضا(ع) گرد هم میآورد، و نیز به همان عقلانیت و تعهدی که باید در "بارگاه قلم"، در دانشگاهها، در رسانهها و در عرصههای مدیریتی جاری شود. این دو، نه رقیب که مکمل یکدیگرند. قلب، عشق میورزد و عقل، مسیرسازی میکند. و جامعهی سالم، جامعهای است که هم دل داشته باشد و هم عقل.