کد خبر: ۱۱۳۵۵۱
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۴۰۴ - ۱۸:۰۰
بررسی واژه های تربیتی:

آموزش

معنای لغوی:در معنای لغوی، برابر با آموختن است.یاد دادن، یاد گرفتن، علم یا هنری فرا گرفتن، آمختن و آموزیدن هم گفته می شود، آموزش عمل آموختن و تعلیم دادن است.

شوشان ـ جعفر دیناروند :

تعریف:در یکی از تعاریف، آموزش و تدریس را یک واژه در نظر گرفته است (Instruction) و آن را همان واژه ی ( training) می داند و"مجموعه ی فعالیت راهنمایی شده ای که به یک شخص یا حیوان داده می شوند" و نیز "مواظبت و تربیت خردسالان یا حیوانات" می داند.در ادامه، انواع آن را، تدریس یا آموزش رهبری شده، اتفاقی، غیر مستقیم، عینی، گفتاری و گروهی ذکر می کند.
توضیح:اما آنچه مد نظر ما در تربیت است، فعالیت های حساب شده ای که هدف آن افزایش معلومات و آگاهی های لازم قبل از عمل تربیت است.به زبان ساده، آنچه تربیت به دنبال آن است باید قبل از آن، از طریق آموزش، به فرد داده شود.
اینکه آموزش را می توان روند در نظر گرفت یا خیر؟ باید گفت که دو حالت برای آموزش می توان ذکر کرد.یکی آموزش های رسمی مانند دانشگاه ها یا آموزشگاه ها که در مقاطعی به کار خود خاتمه می دهند و با کسب یک مدرک به اتمام می رسند.در چنین حالتی، آموزش ختم می شود.
وقتی آموزش رسمی، دارای خط پایانی برای افراد باشد، نمی تواند روند تلقی گردد.انتظار ما از روند آن است که هیچگاه در طول حیات آدمی متوقف نگردد.همیشه در حال حرکت باشد و با گذشت زمان به آگاهی های افراد بیفزاید.
در حالت دوم، آموزش از حدود و قطع شدن استثنا می شود.گرچه برای بعضی، آموزش رسمی امر مهمی است اما به معنای اتمام نیست بلکه با استفاده از آنچه آموخته، در صدد افزایش آن، از طرق مختلف است.ما آموزش را به طور قطع، روند می دانیم.
علت اصرار بر این قضیه آن است که آموزش را در خدمت تربیت افراد می دانیم و در واقع، مقدمه ای در نظر می گیریم که با تغییر و تحول ناشی از تربیت، در توازن است.کمک دهنده برای تسریع و وسیله ای قابل اطمینان برای رشد انسانی است.
از مهم ترین علت هایی که می توان برای روند آموزش ذکر کرد، نیاز انسان به یادگیری است.هرچند افراد دارای مدرک، راحت تر از دیگران این نیاز را درک می کنند اما برای تمام انسان ها هم امری لازم به نظر می آید.
این حالت، حتی در انسان های اولیه نیز وجود داشته است.رشدی که انسان اولیه داشته بسیار کند تر از زمان های بعد از آن بوده زیرا دو نکته مهم نیاز و آموزش در پایین ترین شکل خود قرار داشته اند.با گذشت زمان، این دو نکته، برجسته تر شدند.
آموزش را باید یک کوشش حساب شده در نظر گرفت.این ویژگی برای همه انسان ها متاسفانه متصور نیست.این، برای تربیت دان امر مهمی است زیرا کار تربیت را هیچگاه تمام شده نمی داند.بر این اساس است که انتظار دارد، آدمی در طول حیات خود، از طرق مختلف، در جهت افزایش آگاهی های خویش، اقدام نماید.
در اموزش، باید میان معلم که کارش آموزش و مربی که کارش تربیت است نوعی همکاری وجود داشته باشد.البته ممکن است بعضی تصور کنند که این جداسازی معلم از مربی نوعی جدا سازی آموزش از پرورش باشد.به طور قطع ما آموزش را از تربیت جدا نمی دانیم اما اصل را تربیت و رشد می دانیم.
در نتیجه، آموزش یک روند است که هیچ ارتباطی با سن و سال و یا جنس ندارد. تنها آدم بودن کافی است تا این روند درک شود.آموزش به دنبال رشدی است که در تربیت حاصل می گردد.آموزش را باید تئوری نامید و تربیت، عمل به آن تئوری دانست.اگر چنین شود، حرکت آموزش هم مانند تربیت خواهد بود.یعنی، روند و به صورت یک جریان در حال حرکت همیشگی و در طول حیات انسانی است.

نظرات بینندگان