کد خبر: ۱۸۴۹۴
تعداد نظرات: ۲۶ نظر
تاریخ انتشار: ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۳:۳۹
در نقد نوشتار سربازان شهری با واژه های تیز

شفافیت ،مسیر آگاهی بخشی

عبدالرحیم سوارنژاد:  به دلیل اخلاق معلمی شیفته کسانی هستم که برای یاد دادن با تأنی گام بر می دارند و با تأمل می نگارند و در مسیر آگاهی تدبیر می کنند و برای معاش، تفکر نمی فروشند ! لذا با اعتقادبه فرمایش حضرت امیر(ع)انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال (نگاه کن ببین چه گفته شده است ، نگاه نكن ببين چه كسي اين را گفته است ) مطالب و سخنان بسیاری را برای ارتقا آگاهی و رشد فکری خویش مطالعه می کنم و می شنوم و براساس یافته ها و دانسته ها و باورهای اعتقادیم بدون توجه به هویت نگارنده و گوینده آنها را مورد سنجش قرار می دهم و اظهار نظر می کنم . 

مطلبی را از آقای عبدالرحمن نیک سرشت با عنوان "بازخوانی علمی یک در خواست "خواندم که بسیار روان و ظریف در توضیح پدیده" خود ارجاعی " براساس رشته تحصیلی اش (علوم سیاسی) بیانات یکی از اعضای پارلمان شهری رابا ذکر منابع علمی مشخص به نقد کشیده است تا با ارتقا شناخت عمومی ، واژه ها در ادبیات سیاسی بدرستی بکار گرفته شوند و جامعه نیزاثر بخشی واژه ها را در رفتار اجتماعی آشکارا مشاهده کند تا درتحلیل و ارزیابی رفتارها به معیارهای اصولی در قضاوت اجتماعی دست یابد و نتیجه منطقی به دست آرد.

 چندروز بعد مطلبی با عنوان(سربازان شهری با واژه های تیز ) در پاسخ به آن مطلب از سوی برادری به نام رضا قاسمی به نگارش در آمد که متأسفانه به جای رد علمی ادله و کاربرد واژه ها ی بکار گرفته شده به نقد شخصیت نگارنده و دفاع از پارلمان نشین شهری نموده است و موجب گردید تا در منظر مخاطبین از یک شیوه منطقی و علمی آموزنده که استمرارش می توانست در ارتقا فرهنگ شهروندی مفید افتد ، آوردگاهی سودجویانه برداشت شود که به جدال شخصی تعبیر نمایند!تا به جای مشارکت ،خود را از این مسیر جدا نمایند!

و باز هم غربت رسانه را در نقد ناپذیر ترین شرایط برای کرسی نشستگان تحکیم بخشید! فضای نقد و گفتگو شفافیت می خواهد تا تلطیف گردد و بتوان در آن استنشاق نمود و برای نیل به این مقوله باید ضمن معرفی خویش ،منابع علمی مورد استفاده خودرا در هر مبحثی نیز به دیگران شناساند تا علاوه بر اعتماد سازی،مخاطبین با آگاهی در یابند که نگارنده سرباز نیست بلکه سرداری است که از جایی فرمان نمی گیرد و خود با درایتش به شکوفایی می اندیشد و تمکین از وی نصرت و سرفرازی خواهد آورد! با این نگاه توصیه می کنم کمی بیشتر تأمل کنیم که کدام یک از شیوه های کنونی در رشد آگاهی افکار عمومی مؤثراست؟

مطلب نیک سرشت یا رضا قاسمی؟ قطعا" اهل خرد و دانایی گزینه اوّل را انتخاب می کنند. کسی که خود را معر فی نکند و بخواهد سخن بگوید نه در دل می نشیند و نه اعتماد عمومی را جلب می کند بنا بر این در فرصت سوزیها ی اجتماعی نیز مقصر شناخته می شود. نیک سرشت شاغل در شهرداری است و با معرفی خود به نقد پرداخت و رفتاروی بیشتر مورد پسند جامعه رسانه ای و نخبه قرار می گیرد و ممکن است در این مسیر از امکانات شغلی محروم شود یعنی عنصر شجاعت و جسارت که لازمه نقد است را بروز داده است و از این منظر باید وی را تحسین نمود رفتارش مرا به یاد داستانی از مارتین لوتر انداخت که می گویند:

در قرون وسطی کشيشان بهشت را به مردم مي فروختند و مردم نادان هم با پرداخت مقدار زیادی پول قسمتي ازبهشت را از آن خود مي کردند. فرد دانايي که از اين ناداني مردم رنج مي برد دست به هر عملي زد نتوانست مردم را از انجام اين کار احمقانه باز دارد تا اينکه فکري به سرش زد… به کليسا رفت و به کشيش مسئول فروش بهشت گفت: قيمت جهنم چقدره؟ کشيش تعجب کرد و ...گفت: جهنم؟! مرد داناگفت: بله جهنم. کشيش بدون هيچ فکري گفت: ۳ سکه.مردسراسيمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم بدهيد.کشيش روي کاغذ پاره اي نوشت: سند جهنم . مرد با خوشحالي آن را گرفت از کليسا خارج شد. به میدان شهر رفت و فریاد زد:دیگر لازم نیست بهشت را بخرید من تمام جهنم را خریدم و این هم سند آن است و هیچ کس را به آن راه نمی دهم .

اين شخص مارتين لوتر بود که با اين حرکت، نه تنها ضربه اي به کسب و کار کليسا زد، بلکه با پذيرش مشقات فراوان، خود را براي اينکه مردم را از گمراهي رها سازد، آماده کرد.

در جهان یک فضیلت وجود دارد و آن دانایی‌ است. آگاهی بخشیدن هزینه هایی دارد که باید آن را پذیرفت و داوطلبانه پرداخت با این نوع رفتارهاست که معلم را شمع جامعه بشریت می دانند که می سوزد و می فروزد. و مشکل آنان که مانگار نمی شوند و می خواهند معلم باشند در آنجایی است که نمی خواهند هزینه دهند و در جایی که سوختن نباشد روشنایی نیز نشاید! کسب فضیلت بینش عمیق می خواهد و رفیق شفیق ، با تدبیر جهان دانا می شود و بقول شهید بهشتی:بهشت را به بها می دهند نه به بهانه . پس برای کسب آگاهی فقط باید دانست که جهل گناه است.
انتشار یافته: ۲۶
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۷
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۱
0
0
احسنت بر برادر با صداقت منصف
رضا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۱
0
0
با سلام
برای اولین بار مطلب حضرتعالی را مطالعه نموده و چنان از خود دلگیرم که چرا تا به امروز از خواندن یادداشت های علمی شما خود را محروم کرده بودم.درود و سپاس بر مردان قلم به دست بی ادعا
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۱
0
0
آن چه در آن یادداشت نبود مواردعلمی بود
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of)
معلوم است آن را نخواندی
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of)
آستانه تحمل را بالا ببرید
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۱
0
0
ابتدای مطلب را خوب اومدی به میانه رسیدی رادیکال شدی و در انتها معلم اخلاق!! سیر اندیشه یکسان باشد
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۵:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۲
0
0
[...] معلوم نیست دنبال چیست،تو چرا خودت را [...]؟ وجهه خودت را با قرار گرفتن در کنار[...]
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۵:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۲
0
0
بالاخره کس هم پیدا شد از گفتگو حمایت کند و نقد را بپذیرد و از منتقد دفاع کند
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of)
از کدام نقد حمایت کرده است؟ او منتقد را محکوم و سرباز شهردار را تبرئه نموده است
ناشناس
|
United States of America
|
۰۸:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۲
0
0
معلم ها بازنشسته هم که بشوند اخلاقشون بازنشسته نمیشود
اینجا کلاس درس نیست که حکمی بگویید و ما شاگردان ترسو ا زور نمره درس و انظباط و برگه احضار والدین چشم بسته قبول کنیم!
اینجا فضای نقد است و گفته هایی مستند
اینکه بدون هیچگونه برهانی حق رو به طرفی بدهید ریشه در همان فضای معلمی دارد و روحیه مستبد آموزشی ما
از خودتان میپرسیدید حداقل که کسی که در طرف قدرت ایستاده باشد دلیلی برای ترسیدن از رعیت دارد؟!
ضمن اینکه نویسنده مقاله مورد انتقاد شما روش و نگاه نوشته را نقد کرده این کجایش برخورنده است
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of)
ایشان هم براساس معلمی می گویند خود را اظهار کنید وازپشتدیوار سنگ نیندازید
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of)
همه چی آرومه،من جقدر خوشبختم!!
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of)
در نقدهای کنونی سیاه و سفید می نگریم و به دنبال اصلاح قدرت نمی افتیم و تلاش داریم قدرت را از طرف مقابل بگیریم . استدلالهای مربوطه در نقد نمی گنجید .
سید احمد
| Iran (Islamic Republic of)
اتفاقا" خیلی ظریف به یک نکته اخلاقی پرداخته است و جانبداری یا کوفتن کسی را مدنظر نداشته است بلکه تا حدودی به معیارها توچه داشته اند.و شما هم بهتر است به معلمین توهین نکنید و اخلاق معلمی پر از محبت و مهربانی است که شما از آن غافلید و همان نویسنده مطلب واژه های تیز می بشید که متأسفانه بازهم جسارت معرفی خود را نداشته اید.رزومه استاد سوارنژاد را بیشتر مطالعه کن تا بهتر او را بشناسی
ثریا
|
Finland
|
۱۴:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۲
0
0
این مطلب ارزش خواندن را داشت. سرباز یعنی فرمانبر همه باید سرباز خدا باشیم.سردار همان سرباز ارتقاء یافته است که باید درعین فرماندهی خود فرمانبر خدا باشد
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of)
احسنت،پس باید برای سردار شدن باید لباس سربازی را پوشیدو گرنه یکباره کسی سردار نمی شود
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of)
هیچ حرکتی بی اذن او که خالق است صورت نمی گیرد ،مگر می شود نافرمانی کرد؟
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of)
درود سردارآوینی که رهبر معظم انقلاب به این نام خواند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۵:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۴
0
0
در این مطلب صداقت را دیدم ولی در آن جواب نگارنده حسی توأم با غرور مبتنی بر دگماتیسم را مشاهده کردم که به جای استدلال، اضحلال بنیانای نقد را طلب می کرد.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۶:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۴
0
0
رضا قاسمی هر کس که باشد ولی خیلی خوب نگرش نیک سرشتی را شناخته و به نقد آن نگرش رادیکال غیر منسجم برای جمع کردن خود یورش برده است
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of)
اشکال کار اینجاست که فکر می کنیم نقد یعنی یورش بردن و تقابل که تعامل نمیزاید!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۶:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۴
0
0
مطلب به نوعی آب ریختن بر آتش اختلاف است که اقتضای آدمهای سن بالاست با روحیه محافظه کارانه
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۷:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۴
0
0
سیر تکامل آموزش شهروندی به زیبایی و با بررسی و استناد به دو مقاله چالشی مندرج در سایتها نگاشته شده است که اگر دیگر اهل قلم با این شیوه و منطق وارد شوند بسیاری از اختلافات برچیده می شوند و کوتوله ها هم نمی توانند عرض ندام نمایند. خواهش دارم ایشان را بهتر معرفی کنید
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۴
0
0
برادر عزیز
عنصر شجاعت در تقابل با اصحاب قدرت در هر شرایطی مبتنی بر منطق و ابراز ضعفها تعریف می شود نه اینکه در درون قدرت باشی و بر جماعت خارج از قدرت بتازی و مدح قدرتمندان نمایی و در این مداحی نگاهی بر لبان حاکمان بیندازی که لبخند را ببینی و اگر ندیدی با یک چرخش موضوعی دیگر عنوان کنی! شما که خود را معلم میدانی یک مورد به ما نشان دهید که این فرد شجاع و جسور شما بر صاحب میزی انتقاد نموده است ؟ یا اینکه موضعی آشکار اتخاذ نموده باشد! ایشان همیشه از حاکم دفاع نموده است چون نانش در این مداحی ها بوده است
عبودی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۵
0
0
مخلصیم حاجی،
عبدالرحمن نیک سرشت
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۲/۳۱
0
0
بیایید دوسنت را احیاءکنیم.اول سنت پرسشگری منطقی و مودبانه و دوم زیر عنوان خود ونترسانه با اسم خود مطلب بزنیم .نه این که به جای پرسشگری به فردیت سوزی و اتهام زنی تحقیر آمیز و ارایه گزارش گری کذب ، زیر لوای اسامی جعلی .چه اشکالی دارد ازمیان همین کامنت نویسان شجاع ودلیر مودب ما به چند مقاله نویس خوب دست بیابیم.پس باذکر اسم واقعی خودتان و وبلاگ تان یا شماره تلفن خودتان با شوشان همکاری بکنید.
نظرات بینندگان