شوشان - محمدسعید بهوندی :
تعجب نکنید، چنانچه گفته شود؛ ایکاش هرگز قانون همسانسازی حقوق در مجلس تصویب نمیشد. آنگاه بقول معروف؛"دردمان یه درد بود"!. اکثریت ما بازنشستگان چندین سال است که دلخوش داشتهایم به اجرای کامل و رسیدن هر چه سریعتر به انتهای همسانسازی حقوق، در حالی که هر سال نه تنها فاصلهمان کم نمیشود، بلکه با افزایشهای متفاوت و خاص شاغلان و اینبار ۵۰ درصد در اول اسفندماه ۹۸، سال به سال از ما دورتر میشوند. برای همین است که جناب آقای دکتر نوبخت همیشه سعی میکنند؛ از واژهی همسانسازی استفاده ننمایند و این اقدام ایشان نه از سر سهو است و نه عادی و کم اهمیت! و آنانی که در این خصوص آگاهی دارند، مطمئناً میدانند؛ تفاوت نتایج کلمهی "همسانسازی" تا بقول ایشان "متناسبسازی" چقدر خواهد بود. وقتی مسئولی که خود اولین و موثرترین شخص برای تامین اعتبار کافی برای اجرای چنین مصوبهای است، اینگونه با آن برخورد مینماید، در حدی که حتی از بر زبان راندن عبارت آن امتناع ورزیده و کلمهی دیگری را با نتایج دیگری بکار میبرد، آیا خوشخیالی نیست که از سازمان تحت مدیریت ایشان امید معجزه داشته باشیم؟! و جالب است که هیچ شیرپاک خوردهی دلسوزی هم نیست که از وی پرسش نماید که مقصود شما چیست؟!
آیا ممکن است از این جملاتی که از اول سال ۹۶ گفته و هر ماه و هر سال به انحاء و اشکال مختلف، خصوصا با شروع هر سال جدید تکرارش نمودهایم، دولت محترم و سازمان برنامه و بودجهاش، نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی و دیگر مسئولان کشور از آنها بیاطلاع باشند؟! خیر چنین است! در چنین اوضاع و عملکرد ضعیفی در قبال اجرای قانون همسانسازی و بیتوجهی چندین باره به خواست ما در به حداقل رساندن این فاصله، گویا سازمان برنامه و بودجه موضوع را فعلاً برای امسال تمام شده دانسته است و علیرغم افزایشهای قابل توجه برای شاغلین عزیز، باز ایشان رفته سراغ احیاء رتبهبندی آنان در همین اوایل سال ۹۹ و عملاً و دوباره اسب خویش را زین نموده برای بیشتر و بیشتر نمودن دریافتیهایشان و در نتیجه بیشتر شدن فاصله!
البته شایسته گفتن است که؛ هیچکدام از ما بازنشستگان دردمند در حق شاغلان پرتلاش و عزیز نه بخیل هستیم و نه حسود و حتی معتقدیم آنچه دریافت نموده و خواهند نمود، حقشان بوده و میبایست بیشتر از این هم دریافت کنند و نوش جان خودشان و خانوادههایشان باد. امّا غصهی عمیق ما که ده ها سال است خواب و آرامش را از ما و خانوادههایمان گرفته و صدها هزار نفر از عزیزان بازنشسته نیز با همین آه و درد به سرای باقی شتافته و منتظر دادگاه عدل الهی شدند، این است که واقعا چرا...؟!
پرسش های اساسی و تراژدیگونهی ما همواره این است که؛ مگر ما بازنشستگان نیز مانند شاغلان محترم عیال دولت محسوب نمیشویم؟! پس چرا اینگونه و آشکارا بما و معیشت ما کمتوجهی میشود؟! مگر میشود، جناب دکتر نوبخت برای یکبار هم که شده، کلیپ سخنان اخیر خودش را پیرامون سه قلم افزایش ندیده باشد؟! ایکاش خبر میرسید که شخصی روی تصویر ایشان تقلید صدا انجام داده است تا حداقل کمی از غصه و افسوسمان کاسته شود. ایهاالمسئولان! تو را بجان عزیزانتان با ما و سلامتی ما اینگونه برخورد نکنید. بدانید که؛ استرس و فشار روحی ناشی از این تبعیض عریان و دهها ساله، تمامی سلولهای ما را تحت تاثیر خودش قرار داده است. با چه استدلال و منطقی این نابرابری زشت و حقخوری ناشایست را برای اعضای خانوادههایمان توجیهگر باشیم؟!
آقایان اعتبار و تصمیم! باور کنید؛ فرزندان ما بیش خود ما در این یکی دو ماه گذشته از طریق لایو اینستاگرام و دیگر فضاهای مجازی سخنان ریاست محترم برنامه و بودجه را دنبال نمودند و با توجه به امیدواریهای روشنی که از جانب ایشان با اطمینان تمام اعلام میگردید، همه منتظر جهشی خوب در حقوق سال جدید و اجرای همسانسازی و کم شدن فاصله بودیم، که به یکباره و در شب صدور احکام با موجی از ناامیدی و یاس همراه گشته و با شگفتی بسیار مواجه شدیم و همه از هم در پیامها و گروهها فقط میپرسیدیم که؛ چرا چنین شد...؟!!! حال در چنین وضعیت لبریز از پرسش و ناراحتی، چرا جناب دکتر نوبخت هیچ توضیحی پیرامون آن گفتههای واضح و این نوع عملکرد، به جامعهی بازنشستگان و خانوادههایشان ارائه نمیدهند؟! مگر تمامی آن لایوها و مصاحبهها بقول خودشان برای شفافسازی نبود؟! پس چرا در قبال این سوالات بزرگی که در اذهان صدها و بلکه میلیونها نفر شکل گرفت، به شفافسازی خود ادامه نداده و معتقد نیست؟! چه اشکالی دارد، ایشان راست و حسینی بما ثابت کنند که قضیه به هیچوجه کمتوجهی نبوده، بلکه ناشی از کمبود اعتبار بوده است و ما بازنشستگان علیرغم همهی کمبودها و نقصان در عملکردهای گذشته، آمادهایم هر سخن و عمل صادقانهای را بپذیریم، امّا بشرط آنکه؛ "همّت و عزم لازم را برای به نتیجه رساندن قانون در تصمیمات بعدی مشاهده نماییم!.
و امّا چارهی کار چیست؟!
به نظر اینجانب هر همکار بازنشستهای ولو با نیت دلسوزی و خیرخواهی برای رسیدن به یک خواست بحق و صرفاً صنفی، بخواهد خواسته یا ناخواسته از تجمع و تحصن سخن گفته و پافشاری نماید، نه تنها قدمی در راه رسیدن به مطلوب ما بازنشستگان بر نداشته است، بلکه راه رسیدن به آنرا نیز سختتر و طولانیتر نموده است. شک نکنیم که؛ مطمئنترین و کوتاهترین راه رسیدن به خواست صنفی ما یعنی همان؛ اجرای سریع و مطلوب قانون همسانسازی، تنها از طریق رایزنی با نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی امکانپذیر خواهد بود. هم آنانی که خود قانون را به تصویب رسانیدند و حال میبایست بر اساس قانون و سوگندی که یاد نمودهاند، ناظر بر اجرای دقیق آن بوده و از حقوق قانونی و شرعی موکلینشان نیز تا رسیدن به هدف دفاع نمایند و آنطور که بنظر میرسد در اکثریت نمایندگان این آمادگی، دلسوزی و عزم وجود دارد تا اینکه در این خصوص همکاری و اقدام نمایند. آنچه میماند و مهم خواهد بود؛ انتخاب سه یا پنج نفر نماینده آگاه، باهوش و باتجربه از جانب ما بازنشستگان برای شرکت در این رایزنیهاست که میبایست به طریقی منطقی انتخاب شوند.
باقی بقای سلامتی و شادابی شما و عزیزانتان و همهی ملت ایران و نجات هر چه سریعتر مردم جهان از این ویروس منحوس!
آمین یا رب الرئوف الرحیم
محمدسعید بهوندی/ اهواز / بازنشستهی سربلند فرهنگی