شوشان - محمد شریفی:
هزار سال بزرگی به آن نیرزد که غلامی بیاید و بگوید ، خواجه معزولی
((سعدی علیه الرحمه))
حالا خود از این کلام شیخ ، حدیث مفصل بخوانید از این مجمل...
۲۸ اسفند ۱۳۹۵ساعت یک بعدظهر ناگهان بانگ برآمد که فلانی معزولی؟ فی الحال به یاد فرمایش شیخ افتادم ، نوعی آرامش و اطمنیان خاطر زایدالوصف حضرت باریتعالی بر من ارزانی فرمود، به همین میمنت و مبارکی سجده شکر را برخود واجب نمودم ، بدون آنکه اسباب و وسایل شخصی ام را جمع کرده باشم ، با دستانی خالی و در نهایت انبساط خاطر ، عطا به لقا بخشیدم و بعد از سه سال و اندی یکی از دوستان مرحمت فرمود و اسباب موصوف را به درب خانه ام آورد.
کار دیگری که انجام دادم ، چند کاغذ پاره که حکم مشاورت حقیر برای چند دستگاه دیگر بود، را جمله پاره نمودم و مصمم بر آن شدم که فقط روی پای خودم بایستم و دنبال یک ساعت اضافه کاری هم نرفتم و به هیچ پیشنهاد وسوسه انگیزی اعتنا نکردم ، و تا الان که این عریضه و کلمات شریفه را تحریر می کنم ، پشت سرم را هم نگاه نکردم و قدم در اداره موصف نگذاشتم ، به قناعت قانع شدم و مناعت طبع را وسعت دادم، کتاب خواندم و نوشتم و حرف دل مردم را ز گفتار به دفتر آوردم و خداوند چنان عزتی به من عطا فرمود که مانده ام چگونه شکر یزدان نمایم.
بعضی مواقع نباید برای ماندن آنهم ماندن به هر قیمت تلاش کرد.
بعضی مواقع باید رفت و باید دل کند که حکمت در رفتن بیشتر نزدیک به صواب است.