شوشان - دکتر ولیالله شجاع پوریان :
حضور دکتر ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان در صحن مجلس بر اساس پیشبینیها حاشیههای زیادی به همراه داشت، مجلس یازدهمیها که اسب خود را از همان روزهای نخست برای فشار بر دولت زین کرده بودند خیلی زود به سراغ سکاندار سیاست خارجی کشور رفتند تا نشان بدهند در فشار بر دولت و دستگاه دیپلماسی جدی و مصمم هستند، همانطور که طرح سوال از رئیس جمهور نیز بلافاصله پس از خروج ظریف از مجلس با 120 امضا تقدیم هیات رئیسه مجلس شد. آنچه رویکرد مستاجران جدید بهارستان را درخور تامل و تعجب کرده است، بهانه دفاع از معیشت مردم و در انتقاد از وضعیت نابسامان ارز، خودرو و اقتصاد کشور در موضع مواخذه دولت قرار گرفتهاند و فراتر از آن مجلس دهم را در رقم خوردن این شرائط مقصر و شریک دولت شمردهاند. به یقین اگر نمایندگان کنونی مجلس با اندک تامل و انصاف علتالعلل بنبست شرایط فعلی کشور را ارزیابی و تحلیل کنند بهتر از هر کسی میدانند دولت روحانی و به ویژه شخص وزیر امور خارجه کمترین قصور را در شرایط فعلی کشور دارند، مگر نه اینکه شعار و دغدغه اصلی همین مجلس انقلابی و منتقدان دولت ایستادگی در برابر زیادهخواهی و عدم مذاکره و توافق با آمریکا بوده است...
... حال که نتیجه اتخاذ چنین سیاستی در سطح کلان نظام تحمیل فشارهای اقتصادی بر کشور شده است و دولت روحانی هم نشان داد بر خلاف شعارهای ایام انتخابات، دقیقا خطمشی و استراتژی حاکمیت را در پیش گرفته، چرا باید بازهم بازخواست و مورد سوال نمایندگانی قرار بگیرد که عمل انقلابی شدیدتری از دولت انتظار داشتهاند؟
آیا نمایندگان مجلس نمیدانند در شرایط تحریم به دلیل منع دستگاه دیپلماسی کشور از هر نوع مذاکره خارج از چارچوبهای تعیین شده، میزان فروش نفت ایران به پایینترین حد ممکن رسید و در قبال همین حداقل فروش نفت هم ورود ارز آن به کشور با محدودیتهای فزاینده روبهرو شده و به دلیل همین تحریمها هرگونه مبادله و معامله ارزی با سختی و تقریبا عدم امکان صورت میگیرد. به دلیل همین تحریمها سرمایهگذاری خارجی به صفر رسیده و به عبارتی وقتی عواقب ناشی از همان سیاست عدم مذاکره و توافق آثار وضعی خود را نشان داده است آیا دولت روحانی و شخص ظریف باید تاوان این سیاستورزی را بپردازند؟
اگر ظریف و روحانی با اختیارات خود و بدون دهها ملاحظه موجود در حاکمیت جمهوری اسلامی؛ با امریکا مذاکره میکردند و نتیجه آن شرایط امروز میشد آن وقت نمایندگان کنونی حق داشتند دولت را مقصر اصلی چنین شرایطی بدانند و نه تنها از دولتمردان مطالبهگری میکردند بلکه باید آنان را استیضاح و برکنار میکردند، اما وقتی سیاستهای کلان نظام از سوی دولت اعمال و دنبال شد، پس این گونه تندروی و ژست مخالفت و دلسوزی برای مردم اگر به بهانههای سیاسی و جناحی و استراتژی پیشاانتخاباتی منتقدان دولت نباشد، به چه دلیلی است؟
تحلیل فضای مجلس در روز گذشته و البته انتقادات اخیر نسبت به دولت حکایت از آن دارد که مجلس یازدهم و اصولا مخالفان دولت هیچ برنامه و راهکاری برای اداره کشور در شرایط تحریم ندارند و صرفا با سوار شدن بر موج نارضایتی مردم که ناشی از سیاستهای مدنظر همین تفکر مدعی و منتقد امروز است، تلاش میکنند با عوامفریبی آدرس غلط به مردم بدهند. باید از نمایندگان مجلس پرسید آیا میتوانند طرحی ارائه دهند که با فروش 500هزار بشکه نفت آن هم با شرایط تهاتر و تاخیر در دریافت وجه، عدم تعامل مالی با دنیا و مراوده با نظام بینالملل آن هم بر فرض نادیده گرفتن مشکل کرونا میتوان کشور را بهتر از وضعیت موجود اداره کرد؟ مسلم است مقصود نگارنده دفاع صرف از دولت و نادیده گرفتن تقصیرها و کاستیهای دولتمردان نیست، بلکه تاکید بر این نکته است که شرایط فعلی کشور نه محصول تفکر دولت روحانی بلکه دقیقا تبلور مواضع و رویکردهای منتقدان دولت است و از قضا اگر نمایندگان محترم واقعا به دنبال خروج کشور از این شرایط هستند باید در مواضع خود تجدیدنظر کنند.
نگاهی به اتفاقات روز گذشته مجلس نشان میدهد که شعارهایی که سرداده شد و صفاتی که به وزیر خارجه کشور نسبت داده شده، پیشتر از این در ادبیات یک گروه تندرو در جناح اصولگرا دیده و شنید میشد. به نظر میرسد که این گروه قصد دارد و تا اندازهای نیز موفق شده که ادبیات خود را به عنوان ادبیات مجلس اصولگرای یازدهم به بقیه نمایندگان نیز تحمیل کند. موضوعی که با توجه تعاملات و مناسبات گروههای متعدد اصولگرا به نظر میرسد چندان خوشایند عقلای این جناح نباشد.
این جناح باسابقه اگر نتواند یا نخواهد دربرابر این تحرکات واکنش نشان دهد، به زودی شاهد آن خواهد بود که ادبیات و سلوک این گروه به عنوان تابلوی اصولگرایی بر سر در این مجلس آویخته خواهد شد و آنان نیز یا در سکوت باید دندان بر جگر بگذارند یا با آنان همراه شوند که در این صورت همه حیثیت اصولگرایی را به پای آنان خواهند ریخت و باید پاسخگوی بدنه متعادل و عقلانی خود باشند. این صدای آژیری است که از مجلس یازدهم بلند است و بیش از آن که دولت روبه پایان حسن روحانی را نشانه رفته باشد، جناح اصولگرایی را هدف قرار گرفته است.