در چنین شرایط و وضعیت چگونه میتوان از مردم انتظار داشت که به حرف مسئولین گوش بدهند؟ مردم دچار سردرگمیشده اند، حس رها شدگی دارند و فکر میکنند هیچ کس نیست که به حرف آنها گوش کند یا به فکر زندگی و آینده آنها باشد.
«مردم خرید نکنند»، «مردم دعا کنند»،«مردم سکه و طلا نخرند»،« مردم ارز نخرند» و ... اینها جملاتی هستند که در شرایط بحرانی مدام از سوی مسئولین تکرار میشود و با بیان چنین جملاتی به نحوی از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکنند.
این طور که پیداست مسئولین سعی دارند مشکلات اقتصادی مردم را با « نخرید» و «نکنید» حل کنند و بلایای طبیعی را هم با « دعا کنید» بر طرف سازند، در این میان به نظر میرسد تنها مسئولیت مسئولین که بابت آن حقوق دریافت میکنند این است که به مردم تذکر بدهند که چه زمانی دعا کنند، چه زمانی نخرند و چه زمانی چه کاری را انجام ندهند.
مابقی مسائل و مشکلات را هم این مردم هستند که باید به طرق مختلف بر طرف سازند و یا اگر توان برطرف سازی آن را ندارند زیر خروار مشکلات کمرشان خم شود.
پیش از این برای اولین بار واژه دعا کنید را از شهردار تهران شنیده بودیم وقتی خبرنگاران در خصوص آلودگی هوا از او سوال پرسیده بودند؛ پیروز حناچی در جواب گفته بود:« دعا کنید باران بیاید یا بادی بوزد» و دقیقا به همین شکل از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرده بود و مسئولیت مدیریت شهری برای رفع آلودگی هوا را به کلی منکر شده بود!
حالا اما با شاهکار دیگری از سوی مسئولین رو به رو هستیم، روز گذشته رئیس سازمان مدیریت بحران کشور در خصوص آمادگی شهر تهران در برابر زلزله گفته است :« دعا کنید در تهران زلزله نیاید برای زلزله بالای ۷ ریشتری مشکل قبر هم داریم!» حالا باید پرسید مسئولین در سطوح کلان مدیریتی چه میکنند که مردم هر بار با دعا و سلام و صلوات باید جور آنها را بکشند؟
دعا کنید در تهران زلزله نیاید!
روز گذشته اسماعیل نجار رئیس سازمان مدیریت بحران کشور در مورد وقوع زلزله در پایتخت در جلسه ستاد محلی پیشگیری، هماهنگی و فرماندهی عملیات پاسخ به بحران شهر تهران گفته بود:« دعا کنید در تهران زلزله نیاید! بر اساس گزارشی که دوستان اعلام کردند، آمادگی تهران برای مقابله با زلزله با وجود همه اقدامات ۱۸.۸ درصد است.
همچنین این سوال مطرح میشود در صورتی که زلزله در تهران اتفاق بیفتد، آیا نیروهای امدادی و اورژانسی میتوانند از مسیرها و خیابانهای شهر تهران به محلهای حادثه برسند یا خیر که کار بسیار سخت و پیچیدهای است.»
نجار خاطرنشان کرد:« همچنین تعدادی از استانهای کشور، استان معین تهران در زلزله هستند و بر همین اساس باید جلسات فعالتری برای هماهنگی با این استانها برگزار شود علاوه بر اینکه تعدادی از مناطق تهران، معین استانهای مختلف در کشور هستند.
به عنوان مثال در زلزله بم، دو منطقه تهران حضور موثری داشتند و در خوزستان نیز حضور فعال و اثرگذاری را در بخش بازسازی داشتند و انتظار این است برای هماهنگی بیشتر جلسات منظم و موثری با استانهای معین برگزار شود.»
وی با بیان اینکه بنده همواره اعلام کردم دعا کنید در تهران زلزله نیاید، گفت: «بعضاً این حرف بنده مورد تمسخر قرار گرفته و حتی یکی از رسانهها، آرم روی لباس بنده را تغییر داده و دو دست به نشانه دعا بر روی لباس بنده طراحی کرد اما بنده باز هم عرض میکنم که باید دعا کنیم که در تهران زلزله نیاید! رفتار مردم در برابر زلزله ملارد علیرغم همه اقدامات و آموزشها، خیلی مناسب نبود و تهرانیها غافلگیر شدند همچنان تردد در آن مقطع در شهر تهران بسیار سخت و دشوار بود لذا همواره باید آمادگی لازم را در این مواقع داشته باشیم.»
نجار همچنین با اشاره به اینکه چنانچه زلزله بالای ۷ ریشتری در تهران بیاید شرایط سخت و دشواری را در پی خواهیم داشت، گفت:« بنابر اعلام سازمان مسئولان بهشت زهرا(س) تعداد قبور حدود ۲۵ هزار قبر پیشبینی شده است اما کافی نیست.
یکی از موضوعاتی که بهصورت جدی پیگیری شده، مسئله پدهای بالگرد در تهران است که این مسئله مصوب و مشخص شده و جاهایی که امکان فرود بالگردها وجود دارد نیز تعیین شده است و از ظرفیتهای نیروهای نظامینیز استفاده خواهیم کرد.
در این زمینه از مسئولان نیروی هوایی خواستیم که این باند را حفظ کنند همچنین باند قلعهمرغی و فرودگاه مهرآباد نیز برای شرایط بحران و انتقال مجروحان به این محدودهها و در نهایت انتقال آنها به سایر استانها نیز مسئلهای است که پیگیری شده است.»
نجار همچنین به مسئولیت جدید شهردار تهران و فرماندهی ستاد پیشگیری، هماهنگی در کلانشهر تهران گفت:«این مسئولیت سنگینی است و امیدواریم پیشنویسی نیز از سوی شهرداری تهران در این ارتباط فراهم شود تا در جلسات آن را به تصویب برسانیم.»
حس رها شدگی در مردم
سوالی که در این بین مطرح میشود این است که این برخوردها و اظهار نظرهای مسئولین چه تاثیری بر جامعه دارد؟ شادان کریمیجامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی در این خصوص به آفتاب یزد گفت:« این اظهار نظرها علاوه بر اینکه باعث میشود مردم حس رها شدگی داشته باشند، آنها را به سمت سستی و بی حسی سوق میدهد.
وقتی مسئولی میگوید «دعا کنید» باید به او گفت ما دعا میکنیم اما شما چه کار میکنید؟ اگر قرار است با دعای ما مشکلات حل شود شما چرا حقوق میگیرید؟ چرا نباید ساختمانهای بلند مرتبه در تهران مقاوم سازی شوند؟ اصلا چرا در کوچه و پس کوچههای تنگ و باریک اجازه ساخت ساختمان دادید که امروز با چنین مشکلاتی مواجه باشیم؟ چرا استاندارد سازی صورت نمیگیرد که امروز با چنین مشکلاتی مواجه نباشیم؟ اگر قرار بود همه مشکلات با دعای مردم حل شود دیگر چه نیازی به حضور یک مسئول در پست مدیریتی بود؟ »
او در ادامه تاکید کرد:« مردم ما امروز بیش از هر زمانی خسته و افسرده هستند، مسئولین بی مسئولیت، جیب خالی، سفره تهی، خطر مرگی که بیخ گوشمان جولان میدهد و نگرانیهایی که هر لحظه افزایش مییابد و اعتمادی که حتی به فردای زندگی وجود ندارد چه برسد به آیند، همه اینها باعث شده شاخص امید به زندگی کاهش یابد، نکته جالب این است که همین مردم هر وقت به حرف مسئولین گوش کرده اند و چیزی را نخریده اند و یا کاری را انجام نداده اند ضرر کرده اند اما هر وقت به حرف آنها گوش نداده اند و کار خودشان را کرده اند سود برده اند!
در چنین شرایط و وضعیت چگونه میتوان از مردم انتظار داشت که به حرف مسئولین گوش بدهند؟ مردم دچار سردرگمیشده اند، حس رها شدگی دارند و فکر میکنند هیچ کس نیست که به حرف آنها گوش کند یا به فکر زندگی و آینده آنها باشد.
اگر وضعیت به همین منوال ادامه پیدا کند شرایط روحی سخت و شکننده ای جامعه را فراخواهد گرفت، مسئولین در مدیریت کلان باید افراد لایق را پشت میز مدیریتی بنشانند نه افرادی را که به بکن و نکن اکتفا کنند و از زیر بار مسئولیتشان شانه خالی کنند.»
زلزله بالاخره در تهران رخ خواهد داد، اما سوال اینجاست که مسئولین تا چه اندازه آمادگی رویارویی با آن را دارند؟ چرا بعد از 6 سال تکیه زدن بر مسند ریاست مدیریت بحران، این مقام مسئول باید از 18 درصد آمادگی برای رویایی با زلزله سخن بگوید و برای پر کردن خلا 82 درصد آمادگی دیگر از مردم بخواهد دعا کنند! چرا هیچ مقام و دستگاهی از مسئولان نمیپرسد در طول سالها مسئولیت خود چه اقداماتی انجام داده اند؟
آفتاب یزد/