شوشان - دکتر حسن دادخواه:
در دهه پنجاه خورشیدی و در کشورمان ایران عزیز، نویسندگان کتابهای مذهبی و سخنرانان مساجد و مراکز آموزشی برای شناساندن اسلام به جوانان و جذب آنان به باورهای انسان سازش، کوشش میکردند تا آموزههای ملموس و عینی اسلام و فواید مادی آنها را به نوجوانان و جوانان نشان دهند.
این دسته از نویسندگان و سخنرانان مذهبی، اغلب از تحصیلکردگان دانشگاهی و مدرسان تراز اول حوزههای علمیه بهویژه تهران و قم بودند که میکوشیدند؛ با تبیین نقش دین در امور دنیایی، از گرایش جوانان به زرق و برقهای جهان غرب جلوگیری کنند و اثبات کنند که اسلام، تنها در عبادات ظاهری خلاصه نمیشود؛ بلکه یک دین برای بهبود بخشیدن به زندگانی این جهانی، هم هست.
روش کار و شیوهی تبلیغ این دسته از نویسندگان و سخنرانان، گرچه از سوی دینداران سنتی مورد نقد و خرده گیری قرار میگرفت و آنان را به غربگرایی و کوشش برای مادی نشان دادن دین، متهم میکردند ولی با این وجود، آنان با همین روش منطقی و عقلانی توانستند نسلی از جوانان پاکسرشت و با ایمان و چیره در فهم درست از دین را ، به جامعه ایران آن روزگار تحویل دهند و بپرورانند.
امروز نزدیک به چهار دهه از آن سپهر دینی و فرهنگی در مدارس، مساجد و نشریات حوزویان و انجمنهای مذهبی میگذرد و تقریبا همه آن نویسندگان و سخنرانان تحصیلکرده، که نقش بی بدیلی در باززندهسازی اسلام و پایدار و مقاوم کردن آن در برابر نسیم و بلکه توفان مکتبهای مادی غربی و شرقی داشتند؛ چهره در نقاب خاک کشیدهاند و به تاریخ پیوستهاند.
افزون بر رویکردهای تازه و جدید این نویسندگان و سخنرانان که در آن روزگار در زمرهی روشنفکران قرار داده میشدند؛ اخلاق، منش و شخصیت انسانی ایشان نیز چنان والا و ارزشمند بود که به عنوان الگوی انسان مترقی و متدین راستین، مورد اقتدای جوانان دهه پنجاه قرار گرفته بودند.
افسوس امروزه پس از گذشت نزدیک به پنجاه سال از آن برهههای شیرین و به یادماندنی، شاهد جدال و مناظره بر سر اینکه اولویت با اجرای مناسک و مراسم مذهبی در ماه محرم است یا حفظ تندرستی مردم هستیم!
برخی مقامات مذهبی و متولیان دستگاههای تبلیغی و برخی مقامات سیاسی ملبس به پوشینهی روحانیت خواهان اجرای مراسم سوگواری در ماه محرم مانند همیشه و سالیان متمادی پیشتر هستند و در طرف مقابل، مسئولان بهداشتی و نیز طیفهایی از روحانیون بر اهمیت حفظ تندرستی و سلامت مردم تاکید دارند و پروتکلهای بهداشتی را در جمعیتهای فشرده و شیفته سوگواری سرور شهیدان، قابل اجرا نمیدانند.
تفاوت این موافقان و مخالفان امروزی با آن سخنرانان و نویسندگان مذهبی دهه پنجاه چیست؟ چرا آنان کوشش میکردند تا دین را ضامن بهبودی دنیا و حفظ تندرستی و بهداشت انسان ها جلوه دهند و جوانان مسلمان را با استدلال علمی به دین جذب و جلب کنند ولی مقامهای سیاسی و مذهبی امروز، با مناظره و جدالهای خویش میان دین و دنیا و تضمین بهبودی زندگانی در زیر چتر دین، فاصله میاندازند؟!
این در حالی است که عشق و شیفتگی مردم ایران و بلکه جهان با هر دین و مذهبی به مظلومیت و شجاعت شهدای محرم و بهویژه اهل بیت عصمت و طهارت در سراسر تاریخ وجود داشته و کمتر از گذشته نشده است.
واقعیت آن است که حفظ و اولویت بهداشتی، سلامت و تندرستی مردم در سال جاری و خودداری از برپایی مراسم سوگواری که با دم و بازدم و جمعیت های فشرده همراه است و گسترش مرگ و میر هموطنان را بهدنبال دارد به هیچ وجه به معنای سستی ایمان و باورهای دینی و اعتقادات قلبی مردم نیست.