شوشان / نیما قاسمی:
شنیدیم مداح معروفی که عمری غلامیِ آستان مقدس اهل البیت را نموده است؛ در یک مصاحبه درباره ی امر مستحبیِ عزاداری _ اجتماعی و حضوریِ _ سالار شهیدان نظریات و مواضعی اعلام داشته که نمی تواند مبتنی بر شاکله ی فکری مکتب اهل البیت باشد؛ که همین نقطه ی پویاییِ مذهب تشیع، آن نقطه ی معروفِ افتراقِ اندیشه ی علوی از فِرَق اسلامی است.
ایشان در مصاحبه ی پُر شور خود جملاتی به این مضمون گفته اند : به هر قیمتی عزاداری را برپا می کنیم حتی اگر همه کشته شویم!
نگارنده با خواندن خبر مذبور به یاد فرموده ی امام هُمام در کتاب "عیون الحکم و المواعظ" افتاد و برآن شد که چند خطی به اجمال در اینباره بنگارد.
"ابی نزال لیثی واسطی" عالم قرن ششم هجری در کتاب خود از امیرمومنان علی (ع) آورده است: "خداوند متعال امور و حوادث را آنگونه که مقتضی آنهاست جاری می سازد؛ نه آنگونه که شما دوست دارید."
پس اقتضای سقوط _ از ارتفاع _ شکستگی و مرگ است.
به همین دلیل اگر کسی خود را از ارتفاع پرت کند؛ مصداق قتل نفس و انتحار است.
ویروس نیز اقتضا به کشندگی و بیماری دارد.
اقتضای دِشنه و شمشیر هم بُرندگی است؛ حال می خواهد اِشکمِ خلیفه ی غاصب باشد و یا فَرق مبارک امام معصوم.
پس فرو کردن دشنه بر قلب خود، پریدن از ارتفاع بلند و خوردن ویروس و میکروب انتحار است.
تکلیف دین مبین اسلام و مذهب حقه ی جعفری نیز با خودکشی بدین گونه روشن است؛
اولا
الله متعال در چند سوره ی مُصحف محمدی در حرمت و مذمت قتل نفسِ بدون جواز شرعی بصورت عام فرموده است؛ که فرموده ی باریتعالی ناظر به جزءِ آن یعنی خودکشی نیز می باشد. چون خودکشی نیز قتل نفس است.
دوما
در آیه ۲۹ سوره مبارکه نسا نیز به صراحت دستور به خودداری از این عمل (خودکشی) داده است.
در برسی مذهبی نیز می یابیم که؛
حضرت صادق رئیس مذهب اثنی عشری فرموده است: اگر کسی به طور عمد خود را بکشد، همواره در آتش جهنم خواهد بود.
نیز علی بن ابیطالب (ع) فرموده: مومن ممکن است به هر نوع مرگی بمیرد، اما خودکشی نمیکند. پس کسی که بتواند خون خود را حفظ کند و با این وجود از قاتل خود جلوگیری نکند تا کشته شود، قاتل خود خواهد بود.
همچنین محمد ابن علی (ع)، باقرالعلوم النّبیّین فرمایش کرده است: به درستی که مؤمن به هر بلایی مبتلا میشود و به هر قسم مردنی میمیرد، جز اینکه او خود را نخواهد کشت.
حال آنکه باید پرسید که در معرض مرگ قرار دادن خود و عامل و واسط مرگ مومنین و شیفتگان حسین بن علی (ع) شدن که هم مصداق انتحار و هم قتل است؛ نیز تشویش اذهان مردم در حکومت اسلامی و تشویق به آنارشی و قانون گریزی؛ و به زحمت و خطر انداختن تنها حکومت شیعی در شرایط بسیار حساس داخلی و خارجیِ کنونی که می تواند عواقب آن خارج شدنِ کنترل امور از دست متولیان و هرج و مرج باشد، شرعا چه حکمی دارد؟
آن هم در شرایطی که علمای دین، زعمای حوزه و مراجع شیعه، بخصوص رهبر معظم انقلاب با اتکا بر اصل پویاییِ فقه اثنی عشری، و تدبیر و سیاستِ ولی فقیه نظرات صریح و دستورات موکد خود را به تبعیت از دستورات علم روزِ پزشکی صادر نموده و خود نیز از عاملین این مهم بوده و هستند.