موضوع کارگران نیشکر هفتتپه میتواند نمونه ای برای نوع مواجهۀ مجلس تمام اصولگرا با بحرانها باشد. چه تصمیمی میگیرند؟
سه نمایندۀ مجلس یازدهم (آقایان احمد نادری،نظامالدین موسوی و علی خضریان) به تازگی به اهواز و شوش رفتند تا مشکلات کارگران اعتصابی و غیر اعتصابی شرکت نیشکر هفت تپه را از نزدیک بشنوند و به دیگر نمایندگان منتقل کنند تا در نهایت، تصمیمی اتخاذ شود.
هر چند سفر هیأتی از جانب مجلس به منطقه کار خوبی است زیرا «شنیدن کی بود مانند دیدن» و باید رفت و از نزدیک دید و شدت گرما را هم چشید تا جایی که یکی از این سه پس از یک ساعت تاب نیاورده و از حال رفته اما چند نکته را هم به این بهانه میتوان یادآور شد:
1. هر سه نماینده از تهراناند. این که چرا نمایندۀ اهواز یا شهرهای دیگر خوزستان در این هیأت نبودهاند جای سؤال دارد مگر این که مأموریت ویژه نداشتهاند و خودشان رفتهاند.
2. دو نفر عضو کمیسیون اصل 90 اند و دیگری عضو کمیسیون آموزش. آیا کارگران ایران با 10 میلیون شاغل و افراد مرتبط و تحت تکفل، نباید در مجلس کمیسیون و فراکسیون داشته باشند؟ شاید به خاطر حضور مستمر علیرضا محجوب دبیر کل خانۀ کارگر در ادوار گذشته هیچ گاه به این صرافت نیفتادند یا می گفتند «در خانه اگر کس است یک حرف، بس است»!
3. دکتر احمد نادری عضو جامعه شناس گروه در گفتوگو با اخبار تلویزیون با لحنی پر از احساس گفت: «صدای مرا از اهواز میشنوید، من صدای کارگران هستم!»
این که خواست کارگران را منتقل کنند، البته خوب است. لحن احساسی شان هم قابل احترام بود. اما «صدای کارگران» کسی است که از جانب آنان و در ساز و کاری مشخص و شفاف برگزیده شده باشد.
کما این که به صرف بازدید یک هیأت مجلس اززندان اوین و نقل برخی خواستها آن نماینده نمی تواند بگوید: من صدای زندانیان هستم!
4. آقای نادری دربارۀ خواستهای کارگران گفت: دو خواست مشخص دارند: اولی پرداخت حقوق معوقه است و دوم بازگرداندن شرکت به دولت یا سپردن آن به بخش خصوصی که اهلیت داشته باشد چون ریشۀ مشکلات را خصوصی سازی غیر تخصصی میدانند.
من صدای کارگران هستم!/ 7 نکته دربارۀ سفر نمایندگان مجلس به هفتتپه
در اخبار دیگر اما آمده بود که کارگران، خواست سومی هم دارند و آن به رسمیت شناختن تشکل کارگری است و گفتو گو با نمایندگان این تشکل که طبعا شامل تحت پیگرد قرار نگرفتن به سبب فعالیت صنفی هم می شود. این نماینده اما هیچ اشاره ای به این خواست ثالث نکرد.
5. همین نماینده البته چند مرتبه از لفظ «اعتصاب 54 روزه» استفاده کرد و از ادبیات اصولگرایانه و امنیتی نمایندگان دیگر فاصله گرفت که احتمالا ناشی از صبغه و سابقۀ دانشگاهی اوست.
احتمالا اگر برنامه مستقیم نبود این بخش حذف می شد چون معمولا نگاه مثبت به این لفظ (اعتصاب) وجود ندارد. یکی از دلایل مخالفت با تشکیل سندیکاها نیز همین است چون سندیکاهای کارگری از حق اعتصاب برای قبولاندن خواست های خود به کارفرمایان استفاده می کنند.
6. موضوع کارگران نیشکر هفت تپه می تواند نمونه ای برای نوع مواجهه مجلس تمام اصول گرا با بحران ها باشد. چه تصمیمی میگیرند؟ دولت را موظف می کنند پس بگیرد؟ از بودجۀ نهادهای غیر مولد می زنند و به هفت تپه اختصاص می دهند؟
7. آقای احمد نادری جامعه شناس است و جا دارد به صورت تخصصی به بحث توسعه نیشکر در خوزستان و کاهش نقش محلیها بپردازند و این که چه شد که جمعیت کشاورز و صاحب زمین به کارگر تبدیل شدند یا از شهرهای دیگر به این منطقه آمدند؟
نکته پایانی البته این که اصل سفرهایی از این دست اقدامی مفید است فارغ از هر نتیجهای که حاصل شود. چون مجال پرداختن به اخبار مربوطه را برای رسانه ها فراهم میسازد و فشار کمتری به کارگران وارد می شود و از این رهگذار چه بسا گشایشی صورت پذیرد.