امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
رضا گنجي (كارشناس رسانه) - چند روز قبل دوستي تماس گرفت و بي مقدمه از من درباره نام معاون سياسي صدا و سيما پرسيد. شك داشتم هنوز فردي كه نامش را مي دانم بر آن مسند است يا خير.
فرصت خواستم تا بعد از پرس و جو به او پاسخ دهم. گوشي را برداشتم و با چند نفر از كارمندان با سابقه كه بعضا'' در بين شان مديران صدا و سيما هم بودند تماس گرفتم و نام معاون سياسي، مديرکل اخبار داخلي و مدیر کل اخبار خارجی را جویا شدم. اندوه بار اينكه هيچكدام شان به يقين نمي دانستند كه چه كساني مدير اين مناصب هستند! در بهترين حالت نام يكي را مي دانستند اما از ديگري بي اطلاع بودند.
تعجب کردم، چرا که حسب اطلاع واصله، زعیمان این سه پست معمولا برای دوره ای طولانی در آن مقام باقی اند، لذا ندانستن اسامی کمی عجیب بود. از طرفی خرده نگرفتم چون بخاطر سپردن اسامي مديران در سازماني به آن بزرگي و فربگي یحتمل ميسر نيست.
سراغ كامپيوترم رفتم تا از طريق جستجوي وب سايت هاي صدا و سيما جواب سوالم را پيدا كنم. باور بفرماييد كه نزديك به يك ساعت و نيم هر سايتي كه مربوط به صدا و سيما بود را كنكاش كردم اما دريغ از رويت نام يك مدير. كلافه شده بودم. داستان جالبي بود. كنجكاوي ام صد چندان شده بود كه چرا نام هيچ مديري از صدا و سيما در سايت و يا سايت هاي رسمي يك سازمان عمومی و حکومتی، درج نشده است؟
گفتم با روابط عمومي صدا و سيما (١٦٢) تماس بگيرم شايد آنها پاسخي براي سوالم داشته باشند. وقتي تماس گرفتم، آقايي گوشي را برداشت و با لحني كه بيشتر به مانند نواي تلفنچي هاي گاراژي هاي زمان سابق بود. گفت بفرماييد؟ محترمانه سوالم را پرسيدم و گفتم ممنون مي شم به من كمك كنيد. خيلي متبخترانه بجاي پاسخ، دليل اين سوالم را پرسيد!. داشتم بخاطر این سوال مواخذه می شدم.
يك لحظه احساس كردم كه دارم بازجويي مي شوم و از تماسم پشيمان شدم. گفتم سايت هاي متعدد سازمان شما را گشتم، اسمي نديدم و لذا تصورم بر اين بود كه شايد شما بتوانید به من كمك كنيد. خيلي سفيهانه و لات وار فرمودند كه اين محرمانه است و ما نمي توانيم اسم مديران رسانه را به شما بگوييم !!!. بدون خداحافظي تماس ما قطع شد. ( اگر مدير روابط عمومي و خوانندگان اين نوشته، به كيفيت مكالمه صورت گرفته شك دارند، بنده از مدير آن مجموعه خواهشمندم كه براي رسوا شدن دروغگو، آن مكالمه را منتشر بفرمايند. لطفا'').
باورتان مي شود كه روابط عمومي يك سازمان ملي و عمومي كه با پول مردم اداره مي شود از دادن نام مديران سازمان، آنهم از نوع رسانه اي، نه امنيتي، خودداري مي كند؟ باورتان مي شود؟ چرا باید مثلا دانستن نام مدیر شبکه یک، مدیر بازرگانی سازمان، مدیر ترابری، مدیر رادیو فرهنگ، مدیر برون مرزی، مدیر رادیو جوان و ... توسط روابط عمومی سازمان محرمانه تلقی شود؟ چرا چارت مدیریتی سازمان با جزئیات در سایت رسمی اش قرار ندارد؟ کدام فرد نادانی در آن مجموعه چنین خفیه کاری را تجویز کرده است؟ شاید بگویید که اسم مدیر هر شبکه ای را بخواهیم با یک جستجوی ساده در اینترنت می توانیم پیدا کنیم. بله ممکن است، اما این نافی توبیخ شدن شما در پنهان کاری و کم کاری در سایت رسمی تان نمی شود.
به احتمال زياد، اين کتمان کردن ها، نه خواست مديران بالاست و نه در اکثر مواقع از اين دست گژ فهمي هاي زيردستان خود مطلع هستند. اينها اغلب شيرين كاري هاي مجموعه هاي حراستي و روابط عمومي ها و مديران مياني است كه هزينه اش را بايد، همان سازمان و در كلان، نظام پرداخت كند.
شك نكنيد، دليل و مقصر غالب سوتفاهم هاي موجود بين مردم و رسانه ي ملي، خود رسانه ملي است. براي مثال، خيلي ها نمي دانند كه هر هنرپيشه و خواننده و مجري كه در قاب تلويزيون مي بينند دليل نمي شود كه كارمند رسمي آن رسانه باشد و خبط و خطاي آنها در بيرون از آن پروژه را نبايد به پاي سازمان صدا و سيما نوشت.
دليل بي اطلاعي اين است كه در هيچ یک از وب سایت های رسانه ملي اين قاعده به ريز تعريف و اطلاع رساني نشده است. هيچ نمونه قراردادي براي توليدات تلويزيوني دربخش هاي مختلف وجود ندارد كه شما بدانيد پروژه اي با چه كيفيت حقوقي و مالي توليد و پخش ميشود. شما هرگز نمي دانيد كه كارمندان رسمي، قراردادي و يا پروژه اي شبكه ها با چه كاركردهايي مشغول بكارند.
هرگز ميزان پرداختي مديران و هزينه كرد آنها جايي ثبت نشده است كه مردم بتوانند از آن مطلع شوند و دهها سوال ديگر كه همه ي اينها را مي توان به راحتي دسته بندي و پاسخ شان را در سايت قرار داد و جلوي بسياري از سوتفاهم ها و شيطنت ها را گرفت. آقايان مدير، يعني سواد اينكار را هم نداريد؟
دوستان عزيز، از كسي كه سي سال از عمرش را در فضاي رسانه اي و سياسي و اجتماعي همين كشور سپري كرده است بشنويد كه نود درصد موضوعات مملكت، تحت هيچ شرايطي محرمانه نيست و اساسا نبايد محرمانه باشد. از آن ده درصد هم هشت درصدش بايد از محرمانگي خارج شود كه گويا چون بعضي از مديران لذت مي برند از نهان كاري و گويا ارضا مي شوند از اينكه مجموعه شان را همچون سازمانهاي امنيتي اداره كنند، اجازه چنين اتفاقي را نمي دهند.
بگذريم، بعد از صرف حدود سه يا چهار ساعت، از تماس هاي متعدد گرفته تا جستجو در سايت هايرسانه ملي، هنوز جواب درستي براي دوستم نداشتم.
از نازنيني، شماره همراه آقاي رنجبران، مدير كل روابط عمومي صدا و سيما را دريافت كردم و با ايشان تماس گرفتم و دليل درج نشدن نام مديران صدا و سيما در سايت هاي آن سازمان را پرسيدم، فكر كنم خودش هم از اين موضوع بي اطلاع و به اين نقيصه بطور تلويحي معترف بود. گفت كه پيگيري مي كند اما تجربه ثابت كرده كه نبايد وزنی برای اين دست از فرمايشات و قولها قائل شد.
در نهايت، يكي از مديران سابق صدا و سيما و اساتيد خبر به دادم رسيد و كمي درباره آن مجموعه به من اطلاعات داد.
حمایت از ''سوت زنی'' خواست ریاست محترم قوه قضائیه است. بی شک اعمال این سیاست سدی در برابر مفسدین اقتصادی و اداری است. سلاطین فساد ایرانی، زاییده سیاست ''پنهان کاری'' هستند. شیادها با زدن مهر ''محرمانه'' بر هر چیز، محرمانه می خورند و می برند. مفسدینی چون '' طبری '' و '' قاسم زاده '' و خیلی های دیگر، مردم را محرم نمی دانستند برای دانستن و اینها فرزندان شکم همین فضای '' مخفی کاری '' اند.
هیچ فرد و نهادی نمی تواند خود را عاری از خطا بداند و مجموعه بزرگی چون رسانه ملی باید این تذکر خیرخواهانه را بشنود و برای اصلاح اش بکوشد. اکنون ما بدنبال این نیستم که صدا و سیما را متهم به پنهان کاری ''هدفمند'' و ''هوشیارانه'' کنیم. متهم نمی کنیم چون واقعا'' مطلعیم که اغلب کارهای اشتباه و غلط آن سازمان بخاطر سوء مدیریت، کج فهمی و کم عقلی عده ای مدعی و نادان است و مطمئنا کارمندان و مدیران شریف آن رسانه نه بد خواه مردم هستند و نه نیت و ذات بد دارند. هرگز ایرانیان منصف کژروی چند مدیر و کارمند آن مجموعه را تعبیر به خط مشی متداول آن سازمان نمی کنند.
اين اتفاق معمولي مرا بر آن داشت تا يكبار هم كه شده، عملكرد نهادها و سازمان های عمومی و حکومتی در کشورهای توسعه یافته را مرور کنم. وب سایت های نهادها و سازمان های عمومی و حکومتی همچون شهرداری ها و آتش نشانی ها و رسانه ها و چندین وزارتخانه ی کشورهای توسعه یافته مشرق و مغرب زمین را به حد امکان جستجو کردم. دریافت ها شگفت انگیز بود اما چون موضوع نقدم، نقد شیوه ی اطلاع رسانی، رسانه ملی در فقره نیروهای انسانی اش بود لذا باید در قیاس، عملکرد یک رسانه ی حکومتی و عمومی را با رسانه ملی ایرانی مقایسه می کردم.
جامع ترین وب سایت در این موضوع، تعلق داشت به رسانه ی حکومتی بی بی سی. برایم میسر بود که شیوه کاری دیگر رسانه های معروف دنیا را با رسانه ی وطنی هم سنجی کنم و اینجا تجربیات شان را به اشتراک بگذارم اما از آنجا که اتفاقا'' کاملا مطلعم از سطح شیفتگی ''بعضی'' از فعالین رسانه ای وطنی و ''رسانه ی ملی'' به رسانه های غربی، خاصه بی بی سی و واقفم که فقط هر چه آنها انجام دهند را درست می دانند و می پسندند بنابراین تعمدا'' همین رسانه را به عنوان شاهد مثال نقدم برگزیدم، شاید که ببینند و کمی خجالت بکشند و خود را در این خصوص تعمیر کنند.
ولله بالله با قرار دادن لینک و عکس وبسایت بی بی سی در ادامه مطلبم، بدنبال تبلیغ این رسانه نیستم بلکه چون مخالف کلی گویی هستم و معتقد به ارائه فکت و شاهد برای نقد درست، سند را هم ضمیمه ی این نوشته کرده ام. خواهشا'' با عینک ''بدبینی'' و ''توهم توطئه'' به این انتخابم نگاه نکنید بلکه لطفا "تكبر"، "خودشيفتگي" و "داناي اعظم" بودن را كنار بگذاريد و از اين تجربه نيك ديگري درس بگيريد و به نفع مردم بكار بنديد. مطمئنا اين يافته ها، تاييدي بر همه ي كارها، اقدامات و سیاست های بي بي سي در ديگر موضوعات نيست و نخواهد بود.
لطفا به سايت بي بي سي مراجعه بفرماييد.
در قسمت انتهايي سايت، بر روي عبارت : about the BBC كليك کنيد.
https://www.bbc.co.uk/aboutthebbc
بعد از مراجعه به اين صفحه، بر روي عبارت : BBC board كليك بفرماييد .
https://www.bbc.co.uk/aboutthebbc/whoweare/bbcboard
در اين صفحه شما بطور كامل با مديران اصلي و رده بالاي بي بي سي، با جزئيات، از ميزان حقوق دريافتي در سال، عكس، بيوگرافي، ماموريت ها، سابقه كاري و هزينه هاي صورت گرفته توسطهر مدير در هر ماه، سياست هاي مديران و غيره اطلاع پيدا مي كنيد و در بخش انتهايي همين صفحه با رجوع به: contact the BBC board مي توانيد با آنها در ارتباط باشيد.
به صفحه قبل برگرديد و بر روي عبارت، senior staff كليك بفرماييد.
https://www.bbc.co.uk/aboutthebbc/whoweare/staff
در اين بخش شما ليستي بلند بالا از همه مديران ارشد بي بي سي را مشاهده خواهيد كرد. اگر بر روي هر اسم كليك كنيد مجددا با جزئيات، از ميزان حقوق دريافتي در سال، عكس، بيوگرافي، ماموريت ها، سابقه كاري و هزينه هاي صورت گرفته توسط هر مدير در هر ماه و غيره اطلاع پيدا خواهيد كرد.
براي مثال بر روي اسم Philip Bernie كليك كنيد تا هر آنچه كه درباره اين شخص مي خواهيد بدانيد را در اين صفحه بدست آوريد.
https://www.bbc.co.uk/aboutthebbc/whoweare/philip-bernie
اين هم نمونه اي از اكسل هزينه هاي يك ماه از سال ٢٠١٧ مربوط به آقاي فليپ كه هر شهروند بريتانيايي، حتي من و شما از تهران و يا هر جاي دنيا، مي توانيم به آن مراجعه كنيم و مطلع شويم، بدون اينكه بي بي سي اين اطلاعات را، جاهلانه محرمانه بداند و پنهان كاري كند.
اين هم نمونه اي از اكسل هزينه هاي يك ماه از سال ٢٠١٧ مربوط به آقاي فليپ كه هر شهروند بريتانيايي، حتي من و شما از تهران و يا هر جاي دنيا، مي توانيم به آن مراجعه كنيم و مطلع شويم، بدون اينكه بي بي سي اين اطلاعات را، جاهلانه محرمانه بداند و پنهان كاري كند.
حتما سري به بخش Executive committee در همان قسمت " درباره بي بي سي " بزنيد تا بيشتر از مديران آن سازمان بدانيد همراه با ريز اطلاعات شخصي و سازماني.
https://www.bbc.co.uk/aboutthebbc/whoweare/exco
در قسمت about the BBC وب سايت بي بي سي، شما با همه ي كاركردهاي اين رسانه آشنا خواهيد د و در صورت تمايل، به همه ي سوالات معقول شما پاسخ داده خواهد شد.
باورتان مي شود كه مديران بي بي سي در صورت مهمان شدن به نهار و يا شامي از سوي شخصيتي حقيقي و يا حقوقي، دليل آن دعوت، اينكه چه كسي هزينه ميز را پرداخت كرده و دليل اش چه بوده را باید ثبت كنند و توضيح دهند؟
حتي هزينه مترو كه با آن به محل كارشان رفتند و يا هر هزينه اي كه با پول بي بي سي صورت گرفته است ... به اين خاطر كه شهروند بريتانيايي بايد بداند كه كاركنان يك سازمان دولتي با پول ماليات شان چه می کنند. به چه خاطر يك شب را در فلان هتل در بيرمنگام سپري كرده و چرا اين مبلغ را براي يك شب اقامت پرداخت كرده است. شهروند بريتانيايي پرسيدن درباره هزينه كرد رسانه ي دولتي را حق و حقوق خود مي داند و رسانه هم خود را مسئول به پاسخگويي.
اين قاعده براي شهرداري همه شهرهاي انگلستان و هر سازمان و نهادي كه با پول مردم اداره ميشود، ساري و جاري است. شما خود با يك جستجوي ساده در سايت هاي اين سازمانهای عمومی و دولتي ميتوانيد يافته هاي ما را تاييد كنيد.
مجددا'' عرض می کنیم که مخالف هر گونه سواستفاده از اين تذكر خيرخواهانه هستیم و زدن سازماني چون صدا و سيما را نه معقول مي دانیم و نه چنين رويه اي در منش نگارنده ي اين سطور است. اما مجددا متذكر مي شویم كه رسانه ي ملي با اين كيفيت و كميت از عدم شفافيت، چطور مي تواند مدعي و مطالبه گر شفافيت دركشور باشد ؟؟؟
اين اشكال متوجه ي همه وزارت خانه ها و سازمانها و نهادهاي ايران است. معدل شفاف بودن كارگزاران وطني، خاصه در وبسايت هايشان، در حد صفر است. شك داريد سري به همه ي سايت هاي نهادهاي عمومی و دولتي پارسي كه با پول مردم راه اندازي شده اند بزنيد تا متوجه حجم بالاي نهان كاري هاي جاهلانه و يا بعضا توام با شيطنت و حماقت شان بشويد.
كلام آخر، رسانه ي ملي، بر خلاف همه ی یاوه گوئی ها عزیز است و مردم باورش دارند و مي تواند مچنان عزت ايراني باشد اگر همين يك عيب را در خود اصلاح كند. بعد از اتخاذ سياست " شفافيت " در ريز عملكردها و هزينه ها و تصميمات كلان و محرم دانستن مردم، اگر محبوب تر نشديد و كلام تان نافذتر نشد، ما را از بلندترين دكل سازمان تان حلق آويز نماييد.