شوشان / محمد شریفی:
نجف در خوابی عمیق ،خواب هفت پادشاه می دید و از شدت سرخوشی چنان سرمست شده بود که یکباره ازخواب پرید،
خاله گفت :نجف خوب خوابیدی یا نه؟
نجف گفت: چه خواب خوشی داشتم میدیدم ، هی شوق می کردم و وذوق می کردم، که مرغ از قفس پرید، داشت خوش می گذشت که عجل بیداری رسید و سعی دل باطل شد...؟
خاله گفت:قربون اون خواب دیدنت برم، بگو ببینم چی خواب دیدی؟ حتما خواب دیدی درختکاری های حاج رضا و کمربند سبز به بار نشسته و مثل سد سکندر جلوی ریزگردها را گرفته اند؟
نه ننه!
خوب ،حتما خواب دیدی قطار شهری عمو خانقلی بسلامتی فاز آخرش هم افتتاح شده و سوار مترو شدی؟ و کلی کیف کردی؟
نه ننه!
خوب، فهمیدم ،خواب دیدی عمو شیرزاد جلوی کرونا را گرفته و وضعیت سفید برفی اعلام شد؟
نه ننه!
فهمیدم ، خواب دیدی نماینده های انقلابی! استان در مجلس شورای اسلامی شعارهای دوران تبلیغات را یکی پس از دیگری با تمام وعده ها و وعیدها و سایر ملحقات را عملیاتی کردند؟
نه ننه!
الان فهمیدم، خواب دیدی ادارات را هفته ای پنج روز تعطیل می کنند؟ تا برق سایر بلاد دچار نوسان نشود و کارمندان با استراحت مطلق تجدید قوا بکنند ؟
نه ننه!
آهااام حالا فهمیدم ، خواب دیدی سیستم فاضلاب شهرمون را درست کردن تا بچه های کوچولوی کوی سیاحی توی جدول های روباز فاضلاب پرپر نشوند ؟
نه ننه!
کشتیم دیگه بگو چه خواب زهر ماری دیدی؟مثل اینکه قرص نه خوردی، حالا خودت بگو برای این مردم چه خوابی دیدی؟
خواب دیدم عموحسن گفت: پسرم بگیر بخواب که توی این موقعیت کرونایی هیچی بهتر از خواب نیست،
خوب بعد چی شد ننه؟
عمو گفت : با پیش فروش نفت به مردم ،چنان رونقی به اقتصاد بدهم که اصلا نیازی به کار نداشته باشین و همه تا لنگ ظهر بگیرین بخوابین.؟!. ننه خواب دیدم یک عالمه بشکه نفت خام خریدم با قیمت مفت ، یکباره قیمت نفت بالا رفت ، داشتم بشکه های نفت م را چند برابر می فروختم که از خواب پریدم..
پسرم ،صد سال سیاه میخوام خواب نبیتی...برو فکر نان باش که خربزه آب است.