از شخص رئیسجمهور و اعضای کابینه تا مقامات استانی و محلی در کنار گزارشهای مرسوم به بهانه هفته دولت از نقاط ضعف عملکردشان، تصمیمهای اشتباه، خلف وعدهها و... هم میگفتند قاعدتا آن گزارشها نیز بسیار بیشتر از آنچه امروز شاهدش هستیم مورد قبول جامعه قرار میگرفت.
در روزهای پایانی آخرین هفته دولت در دوران ریاستجمهوری حسن روحانی هستیم. دوران پر فراز و نشیب که تا پایان آن کمتر از یک سال باقی مانده است واز گشایشهای رفع تحریمها با برجام تا دوران سخت بحران اقتصادی کنونی را در آن تجربه کردیم.
بنا بر آنچه سالهاست مرسوم شده است دولتمردان در این روزها از این شبکه تلویزیونی به آن شبکه رادیویی و از این خبرگزاری به آن روزنامه میروند و آنچه بر آن عنوان «دستاورد» مینهند را بهعنوان گزارش مطرح میکنند.
در ابتدای هفته دولت نیز رئیسجمهور در دیدار با مدیران ارشد صداوسیما از آنها خواست تا دستاوردهای دولت را نقاط قوت کارنامه نظام بدانند و از معرفی آن به مردم دریغ نکنند.
با نگاهی به آنچه در این روزها شاهدش هستیم میتوان گفت که کسر قابل توجهی از مسئولان دولتی ظاهرا یا از واقعیتهایی که مردم با پوست و گوشت و استخوان خود احساس میکنند به واقع بی خبر هستند و یا تصور میکنند که بیان نقط ضعف و خطاها سبب ناامیدی جامعه و یا ارائه تصویری منفی از قوه مجریه به مردم خواهد شد، در نتیجه تصورشان این است که در هفته دولت زمان مناسبی برای بیان نقاط ضعف و اشتباههای تصمیمگیری نیست.
همین رویکرد ناصحیح به موضوع سبب آن شده است که آنچه مسئولان دولتی بهعنوان دستاورد دولت در گزارشهای خود مطرح میکنند چندان برای مردم ملموس نبوده و حتی جامعه را به سمت این نتیجهگیری ببرد که گزارشهای دولتیها به ویژه در حوزه اقتصادی بر مبنای اطلاعات ناصحیح بوده و یا از اساس غیر واقعی است.
این در حالیست که اگر مقامات دولت، از شخص رئیسجمهور و اعضای کابینه تا مقامات استانی و محلی در کنار گزارشهای مرسوم به بهانه هفته دولت از نقاط ضعف عملکردشان، تصمیمهای اشتباه، خلف وعدهها و... هم میگفتند قاعدتا آن گزارشها نیز بسیار بیشتر از آنچه امروز شاهدش هستیم مورد قبول جامعه قرار میگرفت.
بهعنوان نمونه اگر مسئولان اقتصادی در کنار بیان آمارهای رسمی درباره ایجاد اشتغال سالانه، که مدعی ایجاد هفتصدهزار شغل در سال هستند به این نکته هم اشاره میکردند که حتی ایجاد یکمیلیون شغل در سال هم با توجه به لشکر بیکاران به جای مانده از سالهای پیشین نخواهد توانست معضل بحران بیکاری را حل کند و یا اگر وزیر علوم در کنار بیان گزارش دستاوردهای وزارتخانه تحت مدیریت خود نسبت به افزایش سختگیریها در محیط دانشگاه از دانشجویان و استادان عذرخواهی میکرد و یا اگر رئیس سازمان برنامه و بودجه در کنار بیان اعداد و ارقامی که آنها را نشانه پیشرفت و کارآمدی اقتصاد ایران میداند از کسری بودجه و شاخصهای منفی اقتصادی همچون تورم افسار گسیخته هم میگفت و... و مهمتر از همه این مسئولان دولتی، شخص رئیسجمهور با حضور در برابر دوربینهای تلویزیونی خطاب به مردم از عقبنشینیها و ناتوانیهای خود در اجرای وعدههایی که به مردم داده است عذرخواهی میکرد، آن وقت جامعه نیز وجوه مثبت مورد تاکید دولتمردان را با نگاهی خوشبینانهتر مینگریست، زیرا میدید که دولتیها خودشان خطاهای خود را پذیرفتهاند؛ اما امروز که هفته دولت بهانهای برای بیان گزارشهای کاملا مثبت و گاهی غیر واقعی مسئولان دولتی شده است دیگر نمیتوان انتظار داشت که اقشار مختلف مردم با چنین گزارشهایی همراهی و همدلی نشان دهند.