شوشان / بیات محمدی:
بادسوزان سیاستهای غیرعلمی اقتصادی زبانه های اتش ناامیدی رادرجنگهای اعتماد عمومی شعله ور می سازد وکماکان زمامداران هیچ برنامه ای برای عبور دادن مردم از میدان پراز مینی که خودبرسر راه آنها کاشته اند ندارند، و به جای استفاده ازتکنیکهای علمی خنثی سازی، ازگسیل کردن و فرستادن مردم به روی مین های مخربی که آرامش آنها رابه دار کشیده است استفاده می کنند، آقایان ، خدایگان قدرت بترسید از آه مردمی که سالهاست آرزو های تلنبار شده و محقق نشده ی خودرا دردل بیابانهای ناامیدی دفن کرده و بابتن حسرت واندوه رویش را پوشیدند،وشمع بی کسی را برروی آن روشن کردند.
چقدرحرف مفت،چقدر سخنرانی، چقدر تحلیل، چقدر تفسیر و توجیه و ترسیم آینده ای که اخرش معلوم نیست به کجامنتهی خواهدشد! یکی نیست ازاین جماعت خودشیفته که همچنان مغرورانه راه راضی نگه داشتن مردم را حرف و شعارو سخنرانی می دانند بفهماند که والله باالله بین حرف زدنهای تکراری چندش آور و نارضایتی عمومی رابطه مستقیم وجود دارد، وپرچم نگرانیهای مردم را برافراشته ترمی کند.
آیابهتر نیست کرکره این دکان بی رونق که کالاو متاعش دیگر نزدعوام هیچ خریداری ندارد راپایین کشید و تعطیلش کرد ؟حرافی تاکی؟قفل کدام مفسده، کدام معضل کدام تورم کدام بیکاری کدام طلاق کدام ازدواج کدام اعتیاد تاکنون باحرف وصحبت و موعظه بازشده است ؟ صحبت ووعده های بدون عمل مانند چاپ اسکناس بدون پشتوانه است که باعث تورم روحی جامعه و افزایش حجم شوریده حالی مردم می گردد. راستی اگر با سخنرانی و حرافی جایی آبادمی شدورونق می گرفت کشوری مرفه ترو پیشرفته ترو برخوردارتر از ایران پیدامی شد؟
گربه سخن کارمیسرشدی
کارنظامی به فلک برشدی
شجاعت داشته باشید راست حسینی به مردم بگویید مشکل کجاست، ریشه مصائب داخلی ست یاخارجی، اگر خارجی ست چرا تجدید نظر نمی کنید؟ اگر داخلی ست خودتان که نمی کنید یعنی نمی توانید انجام دهید ،پس چرا از مردم نظرنمی خواهید و کمک نمی گیرید؟ آخه این مردم سرگشته و سرخورده که دنیاحسرت ثروت و مال و منال آنهارا می خورد کی باید زندگی کند؟ کی باید بخندد، کی باید خطهای اخم ازپیشانی او برطرف شود، و کی باید ازقید وبنددلاروطلا وتخم مرغ و پراید خلاص شود؟