شوشان / حسین کلاه کج دبیر ائتلاف وحدت ملی استان خوزستان:
انتخابات دور دوم مجلس یازدهم شورای اسلامی اهواز از چند منظر قابل تامل و به نوعی در طول تاریخ انتخابات مجلس در خوزستان میتوان گفت بیسابقه بود از آنجایی که اگر بخواهیم به همه جهات آن بپردازیم سخن به درازا میکشد. اگر از سایر مواردی همچون مشارکت بسیار پایین مردم و علل آن و همچنین حواشی بیطرفی احزاب و تردید آنها بر انتخاب یک گزینه مشخص، بگذریم و تنها به بارزترین ویژگی این انتخابات (اتحاد اقوام) بپردازیم آن را چنین میتوان توصیف کرد:
در انتخابات دور دوم مجلس یازدهم شورای اسلامی شهرستان های اهواز ،باوی، کارون و حمیدیه دو تن از نیروهای ارزشی منتسب به نیروهای اصولگرا و انقلابی با یکدیگر به رقابت پرداختند که هر کدام دارای ویژگی ها و شاخصه های منحصر به فرد خود بودند.
از آنجا که استان خوزستان، استانی قومیتی و دارای انشعابات قومی و طایفه ای متعدد است لذا چشم طمع تجزیه طلبان به استفاده از این تمایز استان است و در بزنگاه های اینچنینی، مخصوصا در بحث انتخابات که مشارکت اقشار گوناگون جامعه را در بر دارد ، میکوشند با حربه قومیتی و سمت سو بخشیدن به آن، همه ی استان را در این چالش فرو ببرند و عده ای در این بین خواسته یا ناخواسته ، اهرم و ابزار این نیت شوم می شوند.
در این انتخابات، یک طرف 《شبیب جویجری عرب》، از خانواده مذهبی و روحانیت انقلابی استان به عنوان کهنه مرد مجرب و سابقهدار در این عرصه بود و دیگری 《احمد سراج دزفولی》 تازه نفس با نیروی جوانی و ایدههای نو و تحولگرا.
در این جدال جویجری چون از پشتوانه قومی بالایی برخوردار بود تنها کافی بود که بتواند قوم عرب را با خود همراه کند، اما این مسئله همان چیزی بود که تجزیه طلبان در آرزوی آن به سر می بردند که با توجه به حمایت عده کثیری از نمایندگان فعلی و ادوار عرب اعم از اصولگرا و اصلاح طلب همچون 《ناصر سودانی، شیخ مجید ناصری نژاد، قاسم ساعدی، عامر کعبی، علی موسوی جرف، جلیل مختار و ... از آقای جویجری (که این امر معادلات حزبی را بهم ربخت ، و این اجماع در ظرف تحزب نمی گنجید ) و حمایت برخی رجل سیاسی تراز اول استان از همشهری خود، آقای سراج، عده ای از دشمنان نظام و انقلاب که خواب ها دیده و اکنون در پی تعبیر آن بودند تا با تجمیع همه ظرفیتهای داخل و خارج معاند کشور و نظام، به این انتخابات رنگ و بوی قومیتی بخشند و زمینه را برای مراحل بعدی برنامههای شیطانی خود مهیا سازند؛ اما با زیرکی آقای جویجری و نمایندگان حامی عرب ایشان و از آن مهمتر ورود و حمایت به موقع و زود هنگام عدهای از سیاسیون و رجل سیاسی بختیاری همچون 《سید شکرخدا موسوی و هدایت الله خادمی و...
از نمایندگان ادوار خوزستان که پایگاه بزرگی در بین قوم لر و بختیاری خوزستان دارند و همچنین مورد وثوق بخشی از قوم بزرگ عرب نیز هستند ، این آفت که میرفت تا به ابر چالش جدیدی برای خوزستان تبدیل شود، با درایت بزرگان اقوام بزرگ عرب و بختیاری و دزفولی های قهرمان تبدیل به فرصتی شد که شاید سالیان سال به عنوان یک نیاز اساسی برای استان احساس میشد.
اما نکته حائز اهمیتی که جلب توجه کرد، حضور ستادی 《سید شکرخدا موسوی》 نماینده اسبق اهواز در کنار شبیب جویجری بود که دل دو ملیون عرب خوزستانی را بیش از پیش با برداران بختیاری خود مهربان تر نمود و شاید این یکی از درس های انتخابات اخیر برای همه کسانی بود که اگر روزی منافع شخصی خود را در انتخابات ندیدند، برای استان و کشور جانانه تلاش کنند.
همچنین اینچنین اشخاصی که موجبات امنیت پایدار را در استان فراهم آوردند میبایست مورد تکریم و تقدیر دستگاه های امنیتی قرار گیرند که این حرکت نقطه آغازی بر سلامت اجتماعی ، امنیتی استان بود و چشم طمع بدخواهان و تجزیه طلبان داخلی و خارجی را کور و زمینه را برای توسعه اساسی زیرساخت های معیوب این استان زرخیز فراهم آورد و استان را از برخی حواشی موجود دور سازد.
حسن ختام این اتحاد و همدلی دست برادری احمد سراج بعنوان رقیب دیروز و رفیق امروز، به سومین منتخب مردم اهواز و قول همکاری و مساعدت خالصانه ایشان بود.
اکنون در پایان این انتخاب با حواشی شیرینش انتظار مردم اینست که همانگونه که در این انتخابات همه به ریسمان الهی چنگ زدند، در ادامه نیز همچون سایر استان های توسعه یافته، از ظرفیت اتحاد همه ی اقوام ، اشخاص (اعم از حقیقی و حقوقی) و احزاب جهت پیشبرد اهداف عام المنفعه ملی و استانی استفاده شود.
پیروز و پاینده ایران و ایرانی سربلند سرافراز اقوام خوزستانی...