همزمان با هفته دفاع مقدس و در آستانه سالروز شکست حصر آبادان مراسم بازخوانی و مرور خاطرات رزمندگان هشت سال دفاع مقدس با حضور سردار حاج امیر حیات مقدم، سردار یدالله بادین و سردار اسحاق عساکره روز دوشنبه ۳۱ شهریور ۹۹ در مسجد شهداء بندرماهشهر برگزار شد.
در این محفل سردار حاج امیر حیات مقدم، سردار یدالله بادین و سردار اسحاق عساکره از اهمیت دفاع ۸ ساله، مشکلات دوران جنگ، هدایت و مدیریت رهبر انقلاب، ایثار و رشادتها، همنوایی و همصدایی ملت و همچنین تأثیر و فرهنگ بعداز آن، سخن گفتند.
سردار حاج امیر حیات مقدم اظهار داشت: در هشت سال دفاع مقدس فرمانده جنگ حضرت امام بود و یکی از مولفه های پیروزی ما در جنگ وجود یک ارتباط عاشق و معشوق بین امام ورزمنده ها بود. بطورمثال در جایی که امام فرمود شکست حصرآبادان باید شکسته شود همه بسیج شدند.
یا جایی که فرمود محاصره پاوه باید شکسته شود شهید چمران رفتند و محاصره پاوه شکسته شد. امام در طول هشت سال دفاع مقدس درمسایل جزیی جنگ وارد می شد و نقش آفرینی می کرد.
وی در خصوص هدایت و مدیریت رهبر انقلاب در دوران جنگ بیان کرد: در اواخر جنگ، یک هفته قبل از پذیرش قطعنامه حضرت آقا بعنوان رئیس جمهور به اهواز تشریف آوردند.
من آن موقع مسئول ستاد نیروی زمینی سپاه بودم. برادر محسن رضایی که فرمانده کل سپاه بود من را صدا زد و گفت: همه برنامه های رئیس جمهور با شماست. از اسکان و غذا گرفته تا برنامه بازدید از مناطق مختلف را شما باید برنامه ریزی کنی، من هم داخل یک کاغذ A4 برنامه را تنظیم کردم و رفتم خدمت حضرت آقا به ایشان نشان دادم و گفتم این برنامه شما در طول مدتی است که ما خدمت شما هستیم.
يک روز برايشان غذاي تقريباً متوسطي در نظر گرفته بوديم به نظر خود ما اين غذا هيچ غيرعادي نبود ايشان مهمان ما بودند ما بايد پذيرايي ميکرديم اما آقا در همان ابتداي ورود فرمودند: فلاني، از همان غذايي که خودتان ميخوريد و به رزمندگان هم مي دهيد به من بدهيد، نکند که چيز اضافهاي در نظر بگيريد، من عرض کردم:«آقا، شما مهمان ما هستيد و ما وظيفه داريم که از چنين مهمان عزيزي پذيرايي کنيم، فرمودند:«نه، پذيرايي که به غذاي رنگارنگ نيست من همان غذايي را ميخورم که همه رزمندگان ميخورند». نکته ديگري که خيلي برايم عجيب بود مجالست و همنشيني عادي و متواضعانه ايشان بود.
در آن موقع رئيس جمهور يک مملکت بودند ولي وقتي که ميرفتيم داخل اتاق با لباس معمولي خانگي مينشست، حتي بعضي از آقايان ديگري که در ملاقاتهاي غيررسمي و در زمان استراحتشان خدمت ايشان ميآمدند همانند اعضاي خانواده و فرزندانشان با آنان برخورد ميکردند و اين نشان تواضع و يکرنگي ايشان است.
درادامه سردار بادین در خصوص نقش نیروهای مردمی و دواطلب در روزهای ابتدایی جنگ که با حضورشان توانستند جلوی پیشروی بیشتر ارتش کلاسیک و مجهز عراق را در روزهای آغازین بگیرند مطالبی بیان نمود.