شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۳۵۶۶
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۹۹ - ۱۴:۰۷
شوشان / عبدالرحیم سعیدی راد:

1-آسمان تمام خويش را نم نم مي بارد.

دريا سكوت كرده است و هيچ پرنده اي جز براي سوگ نمي خواند.

نه! چگونه مي‌شود از بين ما رفته باشي در حالي كه روزي چند مرتبه در صداي اذان عاشقي جريان می یابی و عطر بهشتي ات از تشهد گلهاي معصوم به مشام مي رسد؟

اي آفنابي ترين رسول!

دشت ها هنوز تلاوت نام نيكوي تو را بر زبان دارند.

تو سبزترين پيام آوري بودي كه با لهجه آب با مردم باديه نشين سخن مي گفتي و حرف به حرف، معجزه عشق را به آنها مي آموختي.
حالا ولي چشم‌هاي مهربانت را مبند كه «فاطمه (س)» تاب دوری ات را ندارد.

2- اي چهارمين حلقه آسماني كسا، اي امام حسن مجتبي (ع)!

از تو نوشتن سخت است و ازغربت تو نوشتن سخت تر؛ وقتي قلم روضه ي تيرباران تابوتت را مي خواند و واژه ها اشك مي ريزند.

بي شك ردّ اين خوشه هاي اشك، دلهاي مشتاق زيارتت را به سكوت بي سرانجام «بقيع» مي کشاند.

 تو غريب ترين خورشيد مدينه اي كه در اوج شكوه و عزت، عباي تنهايي اش را به سر كشيد كه تو فرزند آن اميري كه در غربت كوفه، تنهايي اش را با چاه قسمت مي كرد.

چقدر مرور تلخي ست:

مُهری كه بر پاي صلحنامه زدي؛ نوشيدن شوكران صبر و سكوت، و ديدن طشتي كه خون جگرت را حمل مي كرد.

3- اي هشتمين پنجره ي رو به بهشت!

در روز شهادتت، همچون آهويي رميده و درمانده از همه جا، به تو دخيل بسته ام و در ازدحام جمعيت فرشتگاني كه در سوگ تو بر سينه و سر مي زنند گم شده ام.

دلِ شكسته ام در انعكاس آيينه هاي رواق چشمانت رها شده است.

دست هاي زائرانت را مي بينم كه به سمت پنجره فولاد كه درگاه اجابت است دراز شده اند و تو آنقدر با كرامتي كه هيچ دستي را رد نمي كني.

امروز من هم آمده ام تا در سايه امن دستان آفتابي ات آرامش بيابم. دستم را بگير!
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار