شوشان - نويد قائدی:
گرچه بعد از اولين بارندگی تعدادی از محلههای اهواز گرفتار آبگرفتگی شدهاند، اما درواقع نمیتوان وقوع اين رويداد را بحران ناميد. به کار بردن واژه بحران بيشتر بر وقوع نابهنگام و خارج کنترل و پیشبینی حوادث تأکید دارد. در جان اکنونکه پیشبینیهای هواشناسی میتوانند تا ماهها بلکه حتی سالها را برآورد نمايند، نمیتوان گفت مسئولان از ميزان بارشها غافلگیر شدهاند. در شهری مانند اهواز که چندين سال است هنگام بارندگیها تعداد زيادي از محلهها زیرآب میروند، نمیتوان ادعا کرد که مسئولان غافلگیر شده است.
پس میتوان گفت آبگرفتگی محلهها قابل پیشبینی و قابل برآورد بوده است، مديريت شهری ادعا دارد که طي چند ماه گذشته اقدام به رفع نقاط بحرانی کرده است، ولی بايد اذعان کرد او لا اين اقدامها دير شروعشده است و در ثانی برای رفع نقاط بحراني و رفع مشکل اساسی دفع آبهای سطحی شهر اهواز بايد يک پروژه مطالعاتی دقيق و يکپارچه انجام شود. اين کار حداقل در دو مرحله تقسيم شهر به شرق و غرب و کارون قابل انجام بود، حالا دعوای دفع آبهای سطحی که سالهاست بين شهرداری و شرکت آب و فاضلاب اهواز در جريان است بماند، اما فاز مطالعات و حداقل ابعاد فنی و برآوردهای ريالی و راهکار که پروسهای زمانبر است میتوانست با مديريت فرا بخشی و تأمین بودجه انجام میشد. تا حداقل گلوگاهها و مشکلات عمده و برنامه کلی انجام کار ترسيم میشد تا در صورت تأمین بودجه در ابتدای کار سرگردانی نباشد.
در شهری مانند اهواز که تقریباً تمام ايام سال گرفتار بحران پسزدگی فاضلاب در اکثر محلههای شهر است، چرا بايد انتظار داشت چنين سيستم معيوبی که جوابگوی آب روی ايام عادی سال نيست بتواند تحمل و تابآوری اینهمه حجم بارندگي را داشته باشد. مسئولان سالهاست ادعا و شکايت و گلايه دارند که بحران چنين و چنان است، اما چاره کار کجاست؟ فقط بايد در انتظار تزريق بودجه و اعتبار ملی بايد نشست و کاري نکرد؟
اگر در استان و حتی کشور مديريت اجرايی قوی وجود داشت، بعد وقوع چند مشکل دامنهدار آبگرفتگی بايد مسئولان شهر و شهرستانها ارزيابيپی و پايش و حتی بازخواست میشدند که چرا اینگونه مردم تحتفشار قرار میگیرند. آيا اين شرمساری نيست که نقل مجلس بسياری از شبکههای معاند و مخالفان جمهوری اسلامی در چند روز اخير نشان دادن فيلم و تصاوير آب گرفتی اهواز و ماهشهر و بندر امام شده است.
آيا وقتی معيشت و روان شهروندان در اين شرايط سخت بيماری تحتفشار مضاعف قرار میگیرد، درواقع نمیتواند ميزان نارضايتی مردم از مسئولان و حاکمان کشور را متأثر کند. در بررسی واژه پدافند غیرعامل تأکید بر مقابله با تهدیدهای دشمن خارجی است، ایکاش در بازتعريف پدافند غیرعامل وقوع اینچنین بحرانهایی که ريشه در بعضی سوء مديريت رادارند را در اين تعاريف و اقدامها میگنجاندند، تا شايد متولی مشخصی برای پايش بعضی تصمیمها و اقدامهای انجامنشده به عمل میآمد. چون ميزان نارضایتیهای حاصلشده ناشی از اين آب گرفتی ها کم از تهدیدهای دشمن ندارد.
در شهرهای مسطحی مانند اهواز و ماهشهر و بندر امام خميني که رودخانه از وسط شهر میگذرد يا در کنار دريا و خور قرار دارند، دفع آبهای سطحی کار شاق و بزرگ و غیرقابل انجام نيست، بماند که به چه طريق میتواند مسيل و آبروهايی چندمنظوره (تفريحی و اقتصادی و سيستم حملونقل ...) را طراحی کرد که حتی برای شهر ايجاد جذبه و درآمد نمايد، چون اين نوشتار قصد ورود به مباحث فنی و ارزیابیهای اقتصادی را ندارد.
درنهایت میتوان گفت اين شهر بيشتر از هر عامل ديگری از بحران مديريت رنج میبرد و از نبود برنامههای جامع و مدون و سامانههای مديريت شهری و پیشبینیها متأثر است، بهطور مثال کدام سامانه مديريت و کنترل هوشمند خدمات شهری مانند پسماندها، دفع آبهای سطحی جهت نظارت و پايش و بررسی عملکرد در طی سالهای اخير عملياتی شده است که بتوان در چنين روزهايی از آنها بهره گرفت. گرچه در اين شهر کار هایی پراکنده و جزیرهای زيادی انجامشده اما شهر يک سيستم زنده و پويا است و براي مديريت صحيح و برنامهریزی آن بايد قلب تپنده و مغز متفکر کنترل و هدايت شهر که مبتنی بر سامانههای انسانی و هوشمند است ايجاد شود تا بتواند تعادل مابين برنامهها و بودجه و اقدامها را انجام دهد، خلف تصمیمهای لحظهای و زودگذر و فارغ از بررسیهای دقيق کارشناسی دردی را دوا نخواهد کرد. کم اينکه کارهای اداره فاضلاب و شهرداری در منطقه کمپلو جنوبی و بنیهاشم و کوی شهيد هاتف و علوی در طی يک سال گذشته در بحران آبگرفتگی اخير کاری نکرد، زيرا میلیاردها تومان هزينه شد اما مشکل برطرف نشد، زيرا پايش صحيح زمان و مکان و بودجه و تصميم و البته مديريت درست انجام نشد.
من ا. التوفيق