شوشان - دکتر عباس حیصمی :
بدعت مجلس و تصمیم شتابزده در ارجاع قضائی قوه ای بر علیه تمامیت قوه دیگر، آنهم بدون تامل و تحقیق و تفحص و اثبات وقوع جرم، که بنظر می رسد بیشتر ناشی از غلبه خشم و عصبانیت، بر عقل و منطق باشد، بدعتی عجیب و بی سابقه ای است که حاصل آن افزایش بداخلاقی ها، تنش و خشونت و چخماقی کردن فضای جامعه، اینبار در بالاترین لایه های آن است.
در حالی که غالبا در شعارهای انتخاباتی و پارتی های حزبی و خط کشی های جریانی سیاسی، داعیه قانون مداری و دعوت به قانون گرائی می شود. اما گویا در زمانی که هرکدام در بطن قدرت قرار می گیرند و از اختیار اعمال اراده برخوردار می شوند، در کوران عمل مولفه های قانون را فراموش کرده و یا بکلی کنار گذاشته و از ادبیات و رفتارهای مبتنی بر زور و قدرت و تهدید و ارعاب، حتی فراتر از قانون،مدد می گیرند!!
لذا متاسفانه شاهدیم،در حالی که مجلس از ابزار متعدد نظارتی و پاسخگو کردن دولت و قوا برخوردار است، نمایندگان متاثر از بداخلاقی های جناحی و طناب کشی های سیاسی وعصبانیت های احساسی، تصمیمی شتابزده، انفجاری و جنجالی بی سابقه ای اتخاذ نموده اند. تصمیمی که حتی تذکر رئیس محترم مجلس خبرگان رهبری و نیز رهبری معظم انقلاب را در پی داشته است.!!و حتی به مذاق برخی جراید اصولگرا هم خوش نیامد.
این تصمیم اخیر مجلس،
قطعا مربوط به وظیفه قانونگذاری او نیست.زیرا هیچ تعارضی با این وظیفه رخ نداده است.
و اگر مربوط به وظیفه نظارتی مجلس باشد، حتی در صورت فرض عدول دولت از اجرای صحیح قانون، مجلس باید ابتدا پس از سئوال از دولت ،در صورت قانع نشدن، مبادرت به استیضاح و با شک به وقوع جرم، تحقیق و تفحص را تصویب، و با تشکیل کمیسیون مربوطه و پس از مستند سازی میزان عدول از قانون، مقصر و یا مقصران را با استفاده از اختیارات قانونی اقدام، ویا در صورت محرز شدن وقوع جرم، مجرمین را به محاکم قضائی معرفی نمایند.
حال آنکه در مصوبه عجولانه و جریان ساز اخیر مجلس، و ارجاع دولت به قوه قضائیه هیچکدام از این مراحل طی نشده و صرفا بر اساس اخبار دریافتی و زعم و تصور خود از عدم اجرای کامل قانون مصوب،چنین تصمیمی اتخاذ نموده است.
حال آنکه در هیچ دوره ای از مجلس چنین اقدامی اتخاذ نشده است. بویژه در دولت نهم و دهم که بر اساس گزارش دیوان، در حالی که صدها مصوبه مجلس توسط دولت اجرائی نشده بود،اما هرگز مجلس وقت،موضوع را به این شکل غیر متعارف، و شکایت قوا بر علیه همدیگر، دنبال نکرده است.
و شائبه اخلال در اصل استقلال قوا و یا حس تعامل دو قوه در مقابل قوه دیگر، فراهم نشده است.
حال چرا نمایندگانی که در راستای نظارت بر اجرای قوانین،از اختیارات متعدد، تذکر،سئوال،استیضاح و ارجاع معارضات قانون و اجرا به مجمع تشخیص مصلحت نظام و...، چنین تصمیمی اتخاذ کرده که موجب دستمایه رسانه های معاند و برجسته کردن اختلافات درون نظام و عریان سازی نقاط ضعف گردیده است؟!
براستی که نمایندگان محترم در زمین چه کسی بازی می کنند؟! و بدنبال چه حاصلی از این بازی سیاسی هستند؟
و چرا در این مدت کوتاه از عمر مجلس، ریاست محترم مجلس، نتوانسته مجلس را مدیریت و از غلیان احساسات و تصمیمات غیر کارشناسی و بعضا فراتر از قانون جلوگیری نماید. و مجلس را در مجاری قانون ریل گذاری کند؟ بلکه غالبا خود جو گیر شده و بیش از دیگران مبادرت به خطابه های آتشین و تحریک کننده می نماید.مگر،آلة الرئاسه سعة الصدر(ابزار ریاست، بردباری و سعه صدر)، نیست.
چرا نتوانسته مجلسیان را به استفاده از ابزارهای قانونی در اختیار هدایت کند؟؟ وقبل از استفاده از گامهای قانونی،و مستند کردن قصور و یا تقصیر و یا وقوع جرم،دولت را صرفا بر اساس اخبار غیر دقیق اولیه، مستحق حکم قضائی دانسته و رفتاری از خود بروز داده اند که واکنش رهبری را در همان ساعات نخست موجب گردید و دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی،که متصدی اصلی نظارت بر اجرای برجام است،هرگونه انحراف از اجرای قانون مصوب مجلس را بی اساس دانسته و اغلب کارشناسان و دلسوزان نظام،اقدام دولت را هوشمندانه و زیرکانه، تخصصی و حرفه ای دانسته اند.
اقدامی راه گشا،درقبال رفتارهای غیر کارشناسی و صرفا سیاسی که بوی انتقام جوئی و زمین زدن دولت دارد و تنها در رقابت های حزبی قابل تصور است.
اختلاف و تقابل مجلس با دولت که در این مدت چند ماهه از عمر مجلس به انحای مختلف،اعم نطق های آتشین و فحاشی و ناسزا گوئی به دولتی ها و رئیس جمهور و معطل کردن بودجه رسمی کشور و اکنون به شکل جدی تر و بی سابقه، شکایت از دولت بروز کرده است، حقیقتا مصالح کشور را تحت الشعاع قرار داده و آرامش و امنیت روانی جامعه را خدشه دار کرده و شعار اولیه نمایندگان محترم را که بنا بود اولویت کاری آنها در توجه به رفاه و معیشت مردم باشد، را به بوته فراموشی سپرده است.
بگونه ای که سرمایه تباه شده مردم در بازار معیوب بورس و گرانی سر سام آور و بی سابقه نیازهای اولیه و بدیهی مردم،در همین چند ماهه عمر مجلس،بی پاسخ و لا علاج رها شده است.
باید دانست که این اختلافات و اصطحکاکات و بد اخلاقی ها، در کنار استرس و اضطراب ناشی از همه گیری کرونا و محدودیت های شدید ایجاد شده و گرانی های طاقت فرسا،که افسردگی عمومی جامعه را موحب شده،می تواند بسیار ملال آور،خسته کننده و خطرناک باشد.
لازم است طرفین این دعواهای بی حاصل، به روان شناسی جامعه و خستگی روحی و روانی عمومی عنایت جدی داشته باشند. تا از بروز مخاطرات جبران ناپذیر جلوگیری شود.