شوشان - محمد شریفی :
کیانوش باسکول و درخت بی عار را نوشت و ابوشافع "کوتاه مثل آه" بر آن نوشتار حاشیه ای شیرین زد،کار ناتمامی نمانده که من حاشیه بر حاشیه بزنم جز عرض سلام و یک ای دریغا بر عمر و خاطرات بر باد و از یاد رفته...
ای دوست !! اگر گذرت به کوی ابوشافع افتاد، سلام من را به عبدالله ی عزیزم ابلاغ بفرمایید .
پیرمرد کوه مرام است و کان رفاقت و صداقت ... پای آرمان هایش خوب ایستاد و می ایستد، کیانوش از زیر درخت بی عار افق های دور دست را درنوردید و آینه در خشت می دید، به تصویر کشانیدن باسکول و درخت بی عار و یادآوری گذشته ها و روزگار قدیم هنر بی بدیل کیانوش نازنین است که با قلم جادویی و سحرانگیزش ما را با خود می برد تا کوچه پسکوچه های تنگ و شلوغ عامری، کیانوش خوب بلد است غرش بوق کشتی های شناور در کارون خروشان سابق را در گوشمان دوباره بدمد، او چه زیبا می تواند شمیم دل انگیز صداقت مردمان حصیرآباد و آخرآسفالت و شیلنگ آباد و کمپلو و .... را در فضای لایتناهی اهواز قدیم دوباره عطرآگین کند ... همسایه ها یادش بخیر ، احمد اعطا و بلور خانم یادشان بخیر ...