رویدادی مانند یکپارچه سازی آبفای روستایی و شهری که در دولت های پیشین مطرح شده بود ولی به دفعات مسکوت مانده بود، بالاخره با دستور صریح اردکانیان وزیر فعلی نیرو و اهتمام آبفای کشور اجرایی شد.

خیلی ساده و خلاصه، قرار بود این اتفاق موجب روان سازی خدمات آب و فاضلاب به صورت یکسان و عادلانه میان شهروندان شهری و روستایی باشد. بعنوان نمونه مساله ی بحران آب غیزانیه ، از مواردی بود که آبفای روستایی هرگز نتوانست آن را به سامان برساند، و به محض ادغام آبفای روستایی و شهری ، توسط آب و فاضلاب خوزستان حل و فصل شد.

ولی همه ی ماجرا به همین سادگی و شفافیت نبود و نیست!

به دهها دلیل پنهان و پیدا، پرداخت حق انشعاب در روستاها، پس از بحث ادغام، برای روستاییان اگر نگوییم غیرممکن که به دشواری محقق می شود. روستاییان توان پرداخت این هزینه ها را ندارند و در واقع آن تصوری که مد نظر قانون گذار در این رابطه بوده، تا حدود زیادی غیرممکن و غیر عملی است. ادغام این دو شرکت نیاز به‌کار کارشناسی بیشتری داشت ولی به سرعت به صحن مجلس رفت و تصویب شد. طرح‎های آبی روستایی بدون هیچ ایده ی جایگزین و اقدام مؤثری بر زمین ماند؛ مساله ی نیروی انسانی انبوهی که متصل به بدنه ی آبفای روستایی بود و هست، لاینحل ماند. مساله ی بیمه و حقوق و مزایای آبداران بدون هیچ چشم انداز و یا منبع اعتباری مشخصی بعنوان میراثی برای آبفای شهری که اینک پذیرای مسوولیت ها و تعهدات فراوان نیروی انسانی و پروژه های روستایی است، به یادگار ماند.

به نقل از عادل حرباوی، مدیرعامل سابق آبفای روستایی خوزستان پیش از ادغام، با وجود اشتغال بیش از 630 نیروی موسوم به طرحی ( آبداران ) در این شرکت، از طرف وزارت نیرو تنها مجوز 123 نفر صادر شده بود. این آخرین مجوز و رقمی است که پیش از بحث یکپارچه سازی این شرکت که خود در انواع و اقسام مشکلات فرو رفته بود، در تاریخچه ی این شرکت ثبت شده است.

آیا وزارت نیرو هرگز یک پاسخ دقیق و روشن در این رابطه ارائه کرده است؟! خیر.

در حالی بدون هیچ تدبیری این مساله تحقق یافته است که مسائل دیگری نظیر افزایش تورم در کشور به دلیل تحریم های آمریکا، سیل در خوزستان، تغییرات اقلیمی، تنش های آبی در پاره ای از مناطق کشور منجمله استان های درگیر با سرشاخه های کارون نظیر چهارمحال و بختیاری و اصفهان و یزد، نیز به این مشکلات افزوده شد.

اکنون نیز، مساله ی حقوق و بیمه ی آبداران روستایی که خواسته و ناخواسته زیر بیرق آب و فاضلاب خوزستان قرار گرفته اند؛ مساله ای فرا استانی است؛ و با اعمال فشار علیه آن مدیر یا دسیسه چینی علیه این مدیر ، تدارک اختلاف افکنی در مجموعه و لابی بیرون از مجموعه به سودای رفتن این مدیر و آمدن مدیر دیگر ، و دمیدن در شیپور تفرقه و نفاق ؛ و بی برنامگی محض و عدم پیگیری موثر برای جذب اعتبار بصورت عملی و نه تبلیغی و فاقد محتوا! ، و فکری اساسی برای جذب یا تسویه ی نیروهای مازاد در آب و فاضلاب ، که امری است ناگزیر و طبیعی و در هر سازمان دیگری نیز باید چنین اتفاقی رخ بدهد ؛ همراهی و همدلی تمامی نیروهای داخلی و بیرون از مجموعه را می طلبد.

اگر استاندار محترم خوزستان به منظور خود در کناره گیری دکتر حقیقی پور از مدیریت مجموعه ی آب و فاضلاب احساس ظفرمندی می کند؛ صاحب این قلم معتقد است خوشحالی و مسرت برای این اتفاق دیگر کافی است و باید به یاری این مجموعه آمد تا بحران ها و مشکلات و مسائل داخلی این مجموعه با استفاده از نیروهای متخصص و زبده و موجود در همین شرکت ، حل و فصل گردد.

اگر در بیرون از مجموعه و یا حتا در درون مجموعه ی آب و فاضلاب ، کسانی در حال شیطنت و تولید حاشیه و انحراف این مجموعه از خدمت رسانی به شهروندان سراسر استان خوزستان هستند، بدیهی است که خود اداره کل آب و فاضلاب خوزستان امکان برخورد قضایی و قهری و یا برخورد حذفی را چنان که باید و شاید ندارد؛ و راه برون رفت آب و فاضلاب خوزستان، همراهی همه ی دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی و انتظامی و بخصوص استاندار محترم است که با برخورد مناسب و بازدارنده، اجازه ندهند که این مجموعه ی خدماتی تبدیل به جولانگاهی برای موج سواران حرفه ای و سوداگران سیاسی و اقتصادی و قوم گرایان افراطی شود.

X Share

Stumble Upon Delicious Cloob

Digg

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به شوشان است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

طراحی و تولید: ایران سامانه