شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۵۷۳۵
تاریخ انتشار: ۰۳ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۸:۲۰
شوشان - محمدرضا چمن نژادیان :

عناصر میدانهای نبرد و فداکاران روزهای سخت به ویژه فرماندهان درون جنگ و دفاع همواره در تاریخ ملتها به عنوان میراث گراسنگ با افتخار می مانند.
و الگوهای غرور آفرین تربیتی و هویتی برای آیندگان می شوند.

همچنانکه رهبری نهضتها و قیامها تاریخ ساز در ایجاد تحول فرهنگی، اجتماعی و سیاسی می باشند. در کنار هر رهبر کاریزما این یاران فداکار و جان برکف هستند که از دستآوردهای قیامهای بزرگ با جانفشانی حراست می کنند. تا نتایج اولیه انقلاب ملتها استمرار، تثبیت و تحکیم بخشیده شود.

نهضت امام خمینی ره که از شبکه ی مدنی و سازماندهی تشکیلاتی به لحاظ توده ای بودن برخوردار نبود.

نسبت به حرکتها و جنبش‌های مکاتب فکری و سیاسی متکی به شرق و غرب از بابت تشکیلاتی و آموزشی هم بسیار ضعیف و آسیب پذیرتر بود به ویژه اینکه شرق و غرب به جایگاه ایران از باب لبه ی خط تهدید بودن منافع ملی و امنیتی خود حساسیت ویژه و استراتژیک داشته است. و شوروی سابق و آمریکا طمع ورزانه تحولات را رصد و در پی ناکامی بخاطر منافع و نگاه ایدئولوژیکی به نظام ناشناخته و نوین مذهبی بودند و مرتجعین منطقه ای با حرکتهای ایدئولوژیک بدون راهبرد و مطالعه شده ی قبلی انقلاب و شعارهای تهدید کننده دلخوشی نداشتند. و از بعد روابط بین المللی و منافع ملی احساس تهدید از سوی خروش ملتها می کردند.

عدم وجود کادرهای مدیریتی مجرب و تشکیلاتی با حرکتها مخرب نامدنی عوامل بی تجربه در انقلاب اسلامی باعث شد. تا زمینه ی بهانه گیری داخلی با تحریک خارجی در درون فراهم گردد. و یورش های همه جانبه داخلی و خارجی برای شکستن انقلاب نوپا یک خواست بدون تعارف و ملاحظه ای شده بود که گروهکهای سازمان یافته ی داخلی، ارتجاع منطقه ای و نظام سلطه ی شرق و غرب بر سر آن توافق باطنی داشتند. 

در چنین اوضاع و احوالی تک ستارگان پر انوار و استعداد فرهنگی، مدیریتی و نظامی با جوانان پر شوری در کنار امام ره بر اساس استعدادهای عالی و ذاتی نمایان شدند و توانستند، انقلاب و سرنوشت ایران را سکانداری کنند،تا در آن شرایط از لغزش، تجزیه و سقوط نجات یابد.

یکی از این تک ستارگان بی بدیل و راسخ با پشتوانه ی هویتی تاریخی و مبارزاتی که موجب اعتماد بنفس خاص او شده بود. و نماد کلیه ی اقوام ایرانی اعم از فارس، ترک،عرب، کرد‌، لر، بلوچ، شمالی، خراسانی و ترکمن و‌‌‌... با گردآوری جوان غیور و مستعد شده بود.
سردار دکتر محسن رضایی جوان انقلابی، مبارز و لُر زاگرس نشین بود.

اعتماد امام ره به حاج محسن رضایی و سپردن فرماندهی نیرویی وسیع و ناسازمان یافته را نمی توان تصادفی و بدون مطالعه فرض کرد و دانست. 
آنهم در شرایطی که جنگی نابرابر و همه جانبه در کنار ارتشیان وطن پرست و وفادار اما لطمه خورده شروع شده بود.

ارتشی که به لحاظ ساختاری لطمه خورده بود، و برخی عوامل ناراضی همچون دریادار افضلی ها و تیمسار مدنی ها ...هنوز وجود داشتند. 
این اعتماد علاوه بر عدم تصادفی، ناشی از پشتوانه ی مبارزاتی و هویتی با عرق ناگستنی ملی نزد اقوام در اقصار نقاط ایرانی به ویژه الوار مرزی و مرکزی خاص در پهنه ی زاگرس بود که در طول تاریخ نگاه ملی و عرق وطنی آنان به اثبات رسیده بود. زیرابه این و آب خاک خیانتی همراه با دشمنان برون مرزی برای تجزیه طلبی هرگز بجزء آزادیخواهی و مشروطه طلبی نداشته اند و همواره  تمام وجود و موجودیت خود را وقف و مدیون مام‌ میهن با وفاداری به آن برمی شماردند. 

در طول تاریخ و هویت الوار بطور برجسته در کنار سایر اقوام محترم ایرانی (در شرق، غرب، شمال، جنوب و مرکز ) با خدمت میهنی دوستانه، سربازی جوانمردانه و سرافرازی ملی عجین بود. 

چنین پشتوانه با سابقه ی مبارزاتی و مجاهدت هویتی و سلحشوری ایلی زمینه ای شد‌. تا امام ره به جناب رضایی با نگاه جامع اقوام و هویت دینی و میهنی با مطالعه ی قبلی اعتماد کند. و حساس ترین سمت شرافتمندانه و حیثتی تاریخ ساز ایرانی و اسلامی را در عصر نوین به او بدهد. و بحق هم تاکنون بدون غرور کاذب، عصیانی هواپرستانه ی قومی و تجملی دنیا پرستانه بر آن عهد و یاران شهیدش باقی ماند. 
و با امانتداری کامل ملی،تعهد دینی و عدالت سرزمینی پایدار و استوار با تمامی سرزنشها ایستاد. و بدون ورود به گرفتن رانت افراطی قومی، منطقه ای و استانی بر خلاف سایر کنشگران انقلابی و شاید همرزمان دنیا طلب بر اعتماد امام راحل با مظلومیت و نامهربانی هایی استوار و محکم ماند. 

آقا محسن رضایی شاید تنها درخلوت خود مظلومیت های و نامهربانی های اطرافیان و جمعی از دوستان را به سخره بگیرد. و حلاوت فرماندهی سپاهیان روح الهی و همرزمان شهیدش را با هیچ امری جزء استمرار مجاهدت و تکلیف خدمت برای حفظ و ثبت در تاریخ معاوضه نکند. 

او که دین اداء کرده ای تاریخ ساز و افتخار آفرین ملی شده است. نباید مایوس از بازیهای سیاسی و سرخورده شود. بلکه باید شئونات خود را بالاتر از نگاههای سخیف مقطعی هم صنفان بی وفا و همفکران قدرت طلب خود بداند.

لیکن کنشگران مدنی، مذهبی، صنفی و سیاسی   هر چند مخالف اندیشه ای آقا محسن دلیر که فرمانده روزهای سخت ایرانیان می باشند. 

لیکن باید این گوهر گرانبها که نمادی از صدها گوهر بی بدیل همرزم  همچون باکریها، همت ها، کاوها و بروجردی هاو هاشمی ها ره... می باشد، در صندوقچه های زرین افتخارات بدون خدشه و دستبرد نگهداشته شود و با حفظ حرمت این اسطوره ی ملی، نباید بی انصافانه دهن کجی یا تعرض خارج از شئونات  نمایند. تا برای فرزندان و آیندگان مان میراثی از شرافت، شجاعت و غرور ملی مانا با کرامت و تکریم بمانند و باید درسهای مبارزاتی، مدیریتی و فرماندهی این اسطوره های ملی با افتخار آفرین در هشت سال دفاع منبع راهبردی و مطالعاتی باشند وغروشهای بی امان در شب و روز، سرما و گرما  و هزیمتهایی که تحمیل بر دشمن تا دندان مسلح با حامیان جهانی نمودند، نباید دستخوش حوادث روزمره گردند. 

عصر مظلومیت اما پر تلالو و منور ایرانیان و فرزندانش که از خون شهدای دفاع مقدس شرف گرفته است، هرگز نباید به فراموشی سپرده شود و نباید بگذاریم و بگذارند نزد افکار عمومی و جوانان مان لوث و هزینه ی میدان سیاست و سیاست بازیها قرار گیرند.

اگر چنین شود در بعد اعتقادی و در محضر خدا و در بعد عبرت گیری در برابر تاریخ این میهن و ملت دلیر و مظلوم کسی هرگز بخشیده نخواهدشد،زیرا مسئولیت خود اسطوره ها، ما رزمندگان هم نسل و ملت در حفظ این نمادهای ملی و مواریث جوانمردی و شهامت با افتخارات بی بدیل بسیار سنگین است.

حرمت و حریم آقا محسن رضایی یعنی حرمت ملیت، اسلامیت و نماد سربازان خط شکن شبهای عملیات است،و پاسداشت حرمت کلیه ی فرماندهان جان بر کف و دلیرمردان ظفرمند میهنی و اقوام پر افتخار ایرانی می باشد.

من هیچ وقت رای برای سمت های انتخاباتی تاکنون به عزیران نظامی و فرماندهان و برادران ایلی مگر با نگاه موردی مدنی نداده ام،ولی با وجود اجحافات زیاد جناح اقتدارگرا به این دلبسته هوای جبهه ها که عزیران منتسب به آنان هستند. 

هنوز معتقدم باید تمسک به صحیفه ی نور و اندیشه امام راحل ضامن صیانت و بقاء قداست این اسطوره ها ملی  ارزشهای مکتبی و نظامی باشد. 

اما حفظ حرمت این سربازان دلیرمخلص وطن و پر افتخار غیر رانتی محجوب و مظلوم خاص جناب دکتر آقا محسن رضایی که شاید مورد بی مهری ملی، صنفی و قومی بخاطر رعایت عدالت سرزمینی و عدم رانتی‌ گیری افراطی قومی و منطقه ای قرار گرفته است، را از چشمانم واجب تر می دانم.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار