شوشان - محمدرضا چمن نژادیان / فعال مدنی :
هنگامی که قرار است یک پدیده یا واقعه ی فرهنگی،اجتماعی و سیاسی حتی زیست محیطی واکاوی و تحلیل گردد.
لازمه ی آن پیشینه کاوی رویکردی و کارکردهای موثر در سیر تحولات با رصد تغییرات در بازه های زمانی گذشته، حال و آینده می باشد.
تا اثرات سازنده و مخرب پدیده ها بصورت علمی و عالمانه در ابعاد مختلف شناسایی گردند. و در راستای اهداف مطلوب فردی، جمعی و ملی با کمترین هزینه و بالاترین سود مورد بهره برداری قرار گیرند.
حال که پالسهای مثبتی از تغییرات رفتاری در فضای دیپلماسی فی مابین دولتمردان در سطوح ملی، منطقه ای و بین المللی با طالبان رد وبدل می شود. و وزارت خارجه ی ما هم به درستی برای اینکه در برابر وقایع پیش رو منفعل و غافل گیر نشود. با رصد رفتاری کنشگران میدانی به کنشگری هوشمندانه بارویکرد مثبت نسبت به طالبان و آینده ی آن در افغانستان مشغول شده است.
ولی باید دانست که این گروههای بنیادگرای سلفی مسلک و خشک مقدس مآب مانند القاعده و طالبان با جنایات فراوانی که در سابقه و پیشینه دارند،و هر زمانی به یکی از قدرتها گرایش پیدا می کنند. طالبانی که هم اکنون به دامن ارتش سرخ روس کنونی و انقلاب اسلامی به نوعی لمیدن گرفت.
اساساً هسته ی مرکزی طالبان را مجاهدان جنگ با شوروی و در افعانستان تشکیل می دهند. و از جمله گروههای مذهبی سلفی و بعضاً ضد شیعه با کارکردها و استانداردهای چندگانه و متضادی می باشند. که از آستین سازمانهای جاسوسی بلوک شرق و غرب مانند سیا، کا گ ب، موساد و... با مساعدتهای لجستیکی، مالی و همسویی عقیدتی مرتجعین بیرون می آیند.
در این وادی به اثبات رسید، هر کدام از گروههای تکفیری و سلفی تاریخ مصرف خاصی دارند.و جهت باج گیریهای بیشتر منطقه ای، جهانی و درون گروهی از استانداردهای متضاد و بهانه سازی برخوردارند. که به فراخور تسویه حساب با نهضت های ضد استعماری، حفظ رژیمهای وابسته و تامین منافع خاص رفتارهای مقطعی نظامی و سیاسی آن تقویت یا تضعیف می گردد.
حال طالبان با توجه موقعیت برای تحقق اهداف و مطلوب مورد نظر خود فرمان بسوی ما و شرق چرخانده است. اما شهادت دیپلماتها و خبرنگاران ما در کنسولگری مزار شریف که به دنبال اشغال شهر توسط نیروهای طالبان رخ داد.(گر چه این گروه این کشتار کار نیروهای خودسر دانست) وشهادت و تعدادی از فرزندان این مرز و بوم در مناطق و سرحدات با فجیع ترین بی رحمی به خاک و خون کشیده شدند. تا واقعه ی ۱۱ سپتامبر و مواضع حکیمانه ی دولت اصلاحات و... که توضیح دارد در برقراری روابط مدنظر بود...
این مختصری از پیشینه کاوی و عملگرایی میدانی و مدیریتی سران طالبان بود.که تاکنون به اقتضای شرایط زیرکانه برای رسیدن به قدرتیملی، متمرکز و مطلقه از خود نشان داده اند.
طالبانیسم که از تفکرات بنیادگرایی دیوبندی و پشتو نوالی با چاشنی ملی گرایی مذهبی خطرناک برخوردارند.اما بازی در میدانهای سیاسیت سیال را خوب بلدند.لذا مراتب جهت اطلاع و هوشیاری دولتمردان، جناحها سیاسی و کنشگران منطقه ای می باشد.
تارویکردهای رسمی، رسانه ای و ایدئولوژیکی به پالسهای مثبت شده ی طالبان بوالهوسانه نباشند.
وزارتخارجه باید تصمیمات و مواضع را بسیار حکیمانه،سفت، سخت و راهبردی اتخاذ نماید. و بشیوه ی علمی و سوابق رفتاری طالبان، حامیان منطقه ای و فرامنطقه ای کنشگری موثر و فعال داشته باشد. همه ی عوامل ذیصلاح با شناخت پتانسیلهای متخاصمین ضد امنیت و منافع ملی باید بدون ملاحظه دستورالعمل اقدام برای هر مرحله ای را تنظیم نماید.
در عین حال نباید تحت تاثیر شانتاژهای ایدئولوگهای افراطی داخلی با هیجانات غرب ستیزانه و شرق گرایی قرار گیرند.
تطهیر و توجیه ابزاری طالبانیسم با نگاه اشتراکات احساسی ایدئولوژیسیتهای داخلی مانند کیهان نشینان تناسب ویرانگری می تواند رقم بزند.
و اگر ملاک عمل و ارتباط با طالبان قرار گیرد، صد درصد ضد منافع و امنیت ملی می تواند عمل نماید.
و در نهایت امکان این خطر وجود دارد، که تطهیر کنندگان، ملت و مملکت در باتلاق کاسبکارانه ی دینی مسبوق به سابقه و توجیه گرایانه ی افاغنه ی طالبانیسم با رویکردمحمود افغانی غرق گردند.
جناب آقای شریعتمداری که بنگاه بزرگ کیهان را از صدقه ی سر بیتالمال در ید قدرت برای توجیه گری جناحی و ایدئولوژیکی به نمایندگی از نظام دارند،
لطف نمایند.
بدون شتاب زدگی و هیجانات ناشی از نتیجه ی انتخابات با اما و اگرهای ۲۸ خرداد در تزکیه طالبان قلم نزنند. و سعی نداشته باشند، با تخفیف جنایات گذشته و رفتارهای خشن مبرهن کنونی طالبان به بهانه ی عدم سر بریدن علیه اخلاق، مدنیت و انسانیت تیتر درشت بزنند.
بگذارند دست اندرکاران وزرات خارجه و قوه ی عاقله ی نظام بر اساس منافع، امنیت ملی و اراده ی اکثریت برادران مسلمان افغانی مواضع اتخاذ نمایند.
تاعجولانه وبدون درک واقعیات درونی کشور ستمدیده افغانستان و ذینفعان بازیگر هزینه ی جبران ناپذیر دیگری را بر گرده ی ملت و مملکت بسته نشود.
همگان با حوصله، رعایت عدالت، حسن همجواری، منافع و امنیت ملی باید کمک کنند.
تا مواضع و روابطی عقلانی، قانون پسند و راهبردی همسو با سایر ملل، دولتمردان رسمی ایرانی، افغانی، کنشگران میدانی برقرار گردد.
و در آینده دست اندرکاران و کنشگران میهنی و میدانی بتوان پاسخگو در برابر اخلاق، ملت و تاریخ این مرز و بوم باشند.