پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همان نسل از جوانان شیفته و شوربده، در فضایی آرامتر از دوران انقلاب به مطالعه تاریخ ایران و بویژه تحولات اندیشه ایرانیان در ۲۰۰ سال اخیر رو آوردند و.

شوشان - دکتر حسن دادخواه:

حدود پنجاه سال پیش که جوانان مسلمان آن روزگار، کتاب "امت و امامت" از مرحوم دکتر علی شریعتی را که متن یک سخنرانی ایشان است، می خواندند، بدون لحاظ داشتن جغرافیای سرزمینی و در عالم ذهنی، خویش را در یک جمعیت جهانی متشکل از مسلمانان جهان می پنداشتند که با یک " هدف" مشترک و زیر پرچم اسلام و به فرماندهی امام غائب در ستیز با آنچه که غرب و شرق مادیگرا تصور می کردند، در حرکت بودند.

شور و حماسه سرشاری که از نفس گرم و عاطفه پاک مرحوم دکتر شریعتی، در این سخنرانی به جان های جوانان مسلمان آنروز ایران می نشست، چنان قوی و کارساز بود که هویتی تازه و نو به آنان بخشید و آنان در سایه آن هویت، توانستند در برابر ایدئولوژی های مطرح آن دوران، احساسی برتر و با رویکرد جهان وطنی و با اهدافی الهی و نه مادیگری، در خویشتن بجویند.

این هویت معنوی_ دینی، بی گمان یکی از علل و اسباب آمدن جوانان ایران به میدان سیاست و مبارزه علیه رژیم سلطنت و بالاخره واژگون کردن آن بود!

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همان نسل از جوانان شیفته و شوربده، در فضایی آرامتر از دوران انقلاب به مطالعه تاریخ ایران و بویژه تحولات اندیشه ایرانیان در ۲۰۰ سال اخیر رو آوردند و دریافتند که بی جهت نیست که کارشناسان و متخصصان تاریخ معاصر ایران، برهه اخیر یعنی دوره منتهی به مشروطه و پس از آن را، سرشارترین دوران تاریخ ایران دانسته اند.

این نسل جوان که حالا به میانسالی و پختگی سیاسی و فکری رسیده بودند، کتاب های مربوط به مشروطیت و اندیشه منتج به آن و پیشینه بروز آن تحول را به دقت و با حوصله بررسی کردند و به بحث نشستند و دریافتند که موجودیت یافتن واژگانی چون" ملت" و " مردم" در ادبیات سیاسی ایران و راه اندازی مجلس شورا و تفکیک و استقلال دستگاه عدلیه در کنار قدرت شاه و مشروط کردن آن، گامی حیاتی و مهم در تحقق ارزش های انسانی و بلکه دینی است، زیرا تحقق آزادگی حسینی در انسان مسلمان نیازمند برآورده شدن بسترهای تحقق آزادی انسان هاست و این آزادگی و آزادی در سایه شوم استبداد و تک صدایی زاده نمی شود و در نطفه نابود می گردد.

پس از پیروزی انقلاب مشروطیت در ایران بود که ارزشمندی " قانون" و " برابری" مردم در برابر قانون، حق رای دادن و انتخاب،" پاسخگو بودن مقامات"، استقلال نهادهای مذهبی و......در لیست خواسته ها و مطالبات عمومی قرار گرفت و اینگونه بود که ایران، پیشگام بسیاری از کشورهای مسلمان منطقه در دستیابی به شرایط نسبی و مناسب زیست مسلمانی قرار گرفت.

در سایه ارزش های نوین در عرصه سیاست جهانی، اصولی چون به رسمیت شناختن مرزها، حسن همجواری، عدم دخالت در امور داخلی کشورها و احترام به قوانین و رای سازمان های بین المللی در منازعات میان دولت ها، مبنا و پایه سیاست ورزی و حکمرانی قرار گرفت.

در سیاست های داخلی کشورها نیز، تدوین قانون اساسی به مدد خرد جمعی، تعیین راه کارهای حق تعیین سرنوشت ، برابری همگان در برابر قانون، تشکیل نهاد های مستقل تصمیم گیری، اصل توزیع قدرت و.... که حاصل تجربه بشری در دو دهه اخیر است، مورد اتفاق قرار گرفت.

اگر نگاهی به منازعات روز در میان کشورهای منطقه بیفکنیم که بر سر باریکه مرزی که نقش حیاتی در زندگی و اقتصاد و امنیت دولت های منطقه دارد، با هم به اختلاف برخاسته اند، به عمق و ژرفای اصول مسلم حس همجواری و احترام به مرزها و جلوگیری از به هم خوردن جغرافیای سرزمینی، پی خواهیم برد.

در همین راستاست که حتا کشورهای مسلمان و شیعه نیز به صرف اشتراک مذهبی، نمی توانند در امور داخلی یکدیگر دخالت کنند و وجود دولت های متعدد در سرزمین های مسلمان نشین را نادیده بگیرند و یا کشورها با داشتن زبان و نژاد وتاریخ مشترک نمی توانند بدون رعایت عرف های جهانی و نظام بین الملل، در امور یکدیگر دخالت کنند.

در این میان جای شگفتی است که یکی از معاونان ریاست جمهوری در کشورمان، به تبدیل شدن گفتمان ملت و دولت به گفتمان امت و امام در ایران افتخار می کند و با این سخن که حاصل اندیشه انفرادی و نه رسمی اوست، قلم سرخ به همه تجارب زیسته مردم می کشد!

سخنی که اگر جدی تلقی شود می تواند در عرصه بین المللی عواقب و هزینه های هنگفتی را به دولت و مردم ایران تحمیل کند!!

X Share

Stumble Upon Delicious Cloob

Digg

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به شوشان است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

طراحی و تولید: ایران سامانه