شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۷۶۸۳
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۴۰۰ - ۱۷:۱۳

شوشان - دکتر حسن دادخواه:

پیرامون شیوه اداره کلان کشور و بهترین مسیری که  باید در روند آن قرار بگیریم احتمالا بیش از سه راه و انتخاب یکی از آنها، راه چهارمی وجود ندارد:

۱_ اداره کلان کشور و مسیری که برخاسته از شعارهای شفاهی در روزهای مبارزه با رژیم سلطنت و توسط حاضران در راهپیمایی ها سر داده شد سپس در قالب قانون اساسی جمهوری اسلامی به نوشته در آمد. بخصوص آنچه که به روابط بین المللی مربوط است. 

بنظر می رسد که توجه و اهتمام مرحوم حضرت امام راحل و مقام معظم رهبری، هم بر پایه رعایت قوانین و هم رعایت روال های مورد پسند روحانیان بلندپایه و هم بر پایه ادامه حرکت بر مدار انقلاب، همین شیوه و روش بوده و هست. 

نقد و بررسی این شیوه از آن رو که پیامدهای مثبت و منفی آن کاملا محسوس است، آسان بنظر می رسد و از آن سو که بنیان انقلاب اسلامی و قانون اساسی بر آن ساخته و آمیخته شده است، سخت و دشوار است.

۲_ اداره کلان کشور و مسیری که پس از دو دهه تجربه انباشته پس از پیروزی انقلاب و در قالب گفتمان اصلاح طلبی و لزوم بازنگری و اصلاح همان شعارها و نوشته های موجود در قانون اساسی، از سال ۱۳۷۶ تا امروز مطرح شده است.

این شیوه، موافقان و مخالفانی دارد که بررسی حوادث سیاسی دو دهه  گذشته به نوعی بیان داستان رویارویی همین موافقان و مخالفان است.

مخالفان، در مجموع این روش را برای کشور زیان بخش و آن را در تضاد با شیوه متداول و حاکم بر کشور و متمایل به خواسته های مخالفان انقلاب و غربیان و اروپاییان و مقدمه ای بر استحاله فرهنگی و سیاسی جمهوری اسلامی می دانند در حالی که موافقان، این روش و گفتمان را روندی طبیعی و در راستای پیراستن آلودگی های احتمالی و مخاطرات می دانند و انقلاب بدون اصلاح را منتهی به خشونت و استبداد و ورشکستگی تلقی می کنند.

در هر حال، ادامه و حاکمیت هر یک از دو شیوه یاد شده بر کشور، خواه نا خواه منجر به چیرگی یک سری از مقامات و حذف سری دیگر خواهد شد.

۳_ اداره کلان کشور و مسیری که بر اساس عرف روزانه و بدون لحاظ ایدئولوژی و مرام خاص و بر پایه تعامل با همه کشورها و نظامات بین المللی و بر مدار حفظ منافع ملی و میهنی استوار است.

در این شیوه، اصل و اساس بر رفاه شهروندان و توسعه همه جانبه و سازگاری با روال های حاکم بر روابط جهانی است.

اجرای این شیوه البته نیازمند وجود مدیران کاردان و چیره بر روابط و اخلاق بین المللی است تا بتوانند در چانه زنی ها و چرخش های روزانه سیاست ها، بهترین موضع را به سود کشور اتخاذ نمایند.

اجرای این شیوه البته افراد متنوعی را بر روی کار می آورد و چه بسا به حذف و کنار رفتنِ موافقان دو شیوه قبلی منجر گردد.

تجربه چهاردهه پس از پیروزی انقلاب و مشاهده کنش ها و واکنش ها و تاثیر هر یک بر فضای عمومی کشور نشان می دهد که مدیریت کشوری و کلان ایران در میان و میانه این سه روش و گفتمان در حالت سرگردان و تعلیق قرار گرفته است.

ماندن در این بی تکلیفی به زیان غیر قابل جبران تمام خواهد شد. در این حالت تعلیق، البته هم فرصتی برای محک خوردن روش ها و شیوه ها و هم افراد و چهره ها فراهم گردید و هم سطح دانش و آموزش مقامات ایران و کنشگران سیاسی و مردم عادی نسبت به برجستگی ها و عیوب و کاستی های هر سه روش، روزآمد شد.

اینکه گام دوم و چله دوم انقلاب و کشور به چه سمت و سویی باید برود، به انتخاب و تصمیم نسل و شهروندان حاضر در همان برهه وابسته است. آنان به پشتوانه تجارب و دانش سیاسی خویش بهترین تصمیم را می توانند اتخاذ نمایند.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار