شوشان - جواد الهایی سحر:
به سختی بتوان عامل مخربی چون سد یافت که اینگونه نگران کننده و مستمر آسيبهايی اساسي به يك رودخانه وارد كند. سدها از حركت ماهيها و ديگر گونه هاي آبزي جلوگيري مي كنند، بوم سازگان رودخانه را غرق مي كنند، به كيفيفت آب آسيب مي رسانند و جريان طبيعي آن را كه براي بقا رودخانه لازم است، تغيير مي دهند.
تازه زماني كه سدها كهنه و پوسيده مي شوند، مي توانند كه براي جامعه يك خطر (امنيتي) بزرگ هم محسوب شوند.
با اين وجود صنعت سدسازي در كشور هنوز ادامه دارد بدون در نظر گرفتن حقآبه خوزستان!
اين بار ازشهرستان دلفان لرستان كه در میان رشته کوههای زاگرس و در شمال غربی استان لرستان، هم جوار با استانهای همدان، کرمانشاه واقع شدهاست قرار است سد ديگري ساخته شود با ظرفيت ۸۰ میلیون مترمکعب وبه منظور رونق كشاورزي در زمين هاي باير وبي آب و تخريب زمين هاي پررونق شوش عبدالخان ،حميديه و دشت آزادگان!
مطالعات سد ده پهلوان دلفان حدود ۱۴ سال پیش انجام شد( مطالعات بدون در نظر گرفتن نتيجه تخريب گسترده در پايين دست كرخه در خوزستان!)
سال ۹۷ علی رستمیان، نماینده مردم سلسله و دلفان درخصوص این سد گفت: بالاخره با پیگیریهای انجام شده این سد را در جدول بودجه قرار دادیم تا رستاخیزی برای منطقه شود.و صد البته رستاخيزي از تباهي سرزميني و مهاجرت هاي گسترده در خوزستان متاسفانه این پروژه شناسنامهدار شده و برای آن ردیف بودجه درنظر گرفتهاند!
[حشمت بهمنی، فرماندار دلفان در این خصوص به ایسنا گفت: سد ده پهلوان خیلی برای ما مهم است و باید تلاش کنیم که اجرایی شود.
وی ادامه داد: اگر این سد به بهرهبرداری برسد ۳۰ هزار هکتار از اراضی پاییندست آن به (از دیم به)آبی تبدیل میشود]
به همين راحتي ٣٠ هزار هكتار از زمين هاي باير و دیم در بالادست كرخه حقابه مي گيرند حساب دست شما باشد كه در پاياب كرخه و دشت آزادگان حداقل براي ٣٠ هزار هكتار با افتتاح اين سد حقابه و آبي نخواهد ماند، بماند آب شرب دامداران و كشاورزان .
چه کسی از افزایش بارگذاری نامتناسب با توان بومشناختی حوضه آبخیز کرخه سود میبرد؟ چه کسی عملاً خوشحال است که به بهانه ظاهراً دلپذیرِ احترام به نظر کشاورزان محرومِ شالیکار در پایاب کرخه، هورالعظیم خشک شود؟
هنر یک مدیریت خردمند و توسعهیافته آن است که درک کند: شرط حکومتِ پایدار بر طبیعت، درک، احترام و پیروی از قوانین آن است و نه تقابل و گردنکشی دربرابر طبیعت.
متاسفم اغلبِ آنهایی که در این مملکت قدرت آب در دست داشته و صندلیهای تصمیمگیری آبي را دودستی چسبیدهاند، هیچ اهمیتی ... مطلقاً هیچ اهمیتی به دورانی که دیگر قدرت امضا ندارند، نمیدهند و مانند یک مستاجرِ بیمسوولیت در حق آینده وطن جفا میکنند.
اگر در خوزستان، تالاب شادگان ، هورالعظيم ، شيمبار و بامدژ به سیهبختی رسیدهاند؛ بیشتر از آنکه ناشی از خشم طبیعت باشد، ناشی از دوستی خالهخرسه در خوشبینانهترین فرض ممکن است.
کرخه، جانِ خوزستان و خوزستان، جانِ ایران است؛ اگر برکت از خوزستان برود؛ دود از تنوره دیو برخواهد آمد و آیندگانی که مجبور به ترکِ دیار میشوند، پدران و مادرانِ منفعل و تسلیمشان را نخواهند بخشید.
اجازه دهیم هورالعظیم نفس بکشد؛ خیانت در حق این راهبردیترین پهنه آبی ایران ، جنايتي نابخشودني و تخريبي اشكار است.