شوشان - محسن بهداروند مرداسی:
«برجام در مسیر فرجام»
جهت
«دید و بازدید» و دیدار با یکی از روحانیون معظم و دوستان قدیم به شهر تاریخی «شوشتر» سفر کردم. زنگ خانه را که فشار دادم.
ایشان با لباسی سر تا پا سفید و ریش «آنکارد» شده مرا به طبقه بالا دعوت کرد. بعد از احوال پرسی مرسوم و از همان لحظه برخورد احساس کردم که با یک صمیمیت خالصانه و چشمانی تیزبین تمامی رفتار گفتار مرا با همان «عیار» منطقی و همیشگی خود میسنجد. و این روحانی پا به سن گذاشته چه بزرگوارانه به گفتارم توجه میکند.
در حقیقت من شیفته ی «هوشمندی» و «زیرکی» و «متانت» و «نجابت» و «بلندنظری» و «بردباری» اصول اخلاقی او قرار گرفتم.
یک «منبع» و یک «مرجع» در تاریخ و. انسانی به «غایت» «روشن بین» و «روشن اندیش» بود. بعد از ساعت ها از ایشان خداحافظی گرفته و به اهواز برگشتم.. در طول مسیر از فرصت پیش آمده نگاهی به مطالب و مرور مقالات «گروه» انداختم که تحلیلی تحت عنوان «برجام در مسیر نافرجام» نظر مرا بخودش جلب کرد.
طولانی مسیر باعث شد که من دوبار این تحلیل و مقاله را مطالعه کنم. حقیقتا هیچ «فاکتور» مناسبی که ذهن خودم را با آن «تجویز» کنم.. یافت نکردم.
اما امروز منصفانه به این نتیجه رسیدم که گاهی باید روی برخی از مقالات و تحلیل ها «خط بطلان» کشید. اما قبل از کشیدن خط مختصر به تاریخ برجام اشاره میکنم.
بدون شک از همان روزهای آغازین «مذاکره» حضرت آقا منافع ملی کشور را بر تمامی تصمیمات و مواضع و سلیقه ها و دیدگاه ها و «دیپلماسی های» کژ اندیشانه ارجحیت میداد و می دهد.. ایشان بارها فرمودند. گفتمان ما گفتمان «جنگ» نیست. اما مرز خود را با یک «هویت انقلابی» و با «آرمان های» یک جامعه توحیدی بر مبنای «عدالت» با دیگران تعیین میکنیم.
حضرت آقا بارها فرمودند. ما به «ساختار» و نظم «ظالمانه» و «ناعادلانه ی» کنونی معترضیم. چرا باید «تجمع قدرت» در دستان یک کشور باشد. آیا این تجمع قدرت نسبت به جهان خطرناک نیست.
غرب بارها نشان داد.. که غیر قابل اعتماد است.. ما برای حفظ منافع خویش اعتمادی به آمریکا نداریم. دیپلماسی آقای ظریف چه داشت. 8 سال هیچکس با گفتگو و مذاکره ایشان مخالفتی نشان نداد.
با اینکه تمامی تخم مرغ ها در سبد برجام بود.. اما در آخر ترامپ چه کرد.. میراث روشنگری فلسفه غرب تحت عنوان لیبرالیسم چه کمکی به کشورهای جهان کرد. امروز افغانستان سوریه عراق ووو چه اوضاعی دارند.. در به وجود آمدن این شرایط آمریکا نقش کلیدی داشت.
امروز دیپلماسی ما زیر «بیرق» و گفتمان متفکرانه و ژرف اندیش و یک شخصیت و «کاریزمای» بزرگیست که با هوشمندی سیاسی تمامی محاسبات قدرتهای بزرگ را در هم ریخته است.
و بی شک.. تقویت سنگرهای مقاومت ضد نظام سلطه و مبارزه انقلابی هر روز شکل تازه تری در منطقه بخود میگیرد.. و در یک مسیر همزمان «مبارزه و مذاکره» را بجلو میبرد. و مبارزه و مذاکره هیچ منافاتی با همدیگر ندارند.
اینکه عربستان و اسرائیل اطلاعات غلط به غرب میدهند بر هیچ کس پوشیده نیست. دیپلماسی که بوی «خفت خواری» بدهد... ارزش ندارد.
امروز تیم مذاکره کننده با تغییر «ریل» جلوی تخریب های گذشته را گرفته است. ما مذاکره ی شرافتمندانه را قبول داریم.. و امروز حرکت های «متهورانه ایی» در حوزه سیاست خارجی در حال شکل گرفتن است. باید واقع بینانه به نقشه جهان نگاه کرد. تیم مذاکره کننده قبل باید بیشتر به شرق اعتماد میکرد.
شرق به معنای روسیه و چین شرکای قدرتمندی که علاوه بر همسایگی در کنار ما بودند. و این امتیاز بزرگ را نادیده گرفتند.. جامعه تا کجا باید «تاوان» شاه سلطان حسین ها را پس بدهد. 8 سال دنیای غرب برای اقتصاد ما دسیسه کرد. و غرب هیچ «عایدی» و سود برای ما نداشت.
امروز بیش از پیش به ژورنالیست هایی همچون «حاج حسین شریعتمداری» که در تحلیلها و دیدگاههای خود اندیش های غربی را به چالش میکشاند «میبالم» که در جهت نیل به حقایق نسبت به «خیلی ها» ثابت قدم تر در عرصه رسانه و مطبوعات صادقانه قلم میزند... با سپاس.. اهواز.