شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۸۸۵۷
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۰۷:۰۱
دهه‌ی نودی‌ها به نویسندگان کتاب‌ها نامه نوشتند!
می‌بینید که از یک دیدار و گفتگوی فرهنگی چقدر می‌توان مایه گرفت؟! چقدر می‌توان به یک کار فرهنگی بُعد داد و عمق بخشید؟! چقدر می‌توان فرآیند ارتباطی خلاق تولید کرد؟
شوشان - دکتر لفته منصوری :
در دیدار و گفتگو با دهه‌ی نودی‌ها (شاگردان کلاس چهارم ابتداییِ محمد مجدم در دبستان طالقانی ملاثانی)؛ پیشنهاد دادم: «بچه‌ها پس از مطالعه‌ی کتاب‌هایی که به آن‌ها داده بودیم، نامه‌ای به نویسندگانشان بنویسند.» کودکان، ۱۴ نامه نوشتند. نامه‌هایی صریح، صادق، بی‌ریا و انتقادی؛ بدون رعایت چارچوب‌های مأمول و معمولِ ما آدم‌بزرگ‌ها! از زبان دستوری گرفته تا زبان گفتاری! از فرهنگ آرمانی تا فرهنگ واقعی! از سیاست رسمی تا سیاست عمومی! از قالب‌های ایدئولوژیک تا غالب‌های زندگی! و چه روایت‌های ناب و تازه‌ای به دستم رسید. امروز به دیدار وحید کیانی مدیر خوش‌ذوق، شاعر و دلسوزِ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خوزستان رفتم. تا این نامه‌ها را تحویل بدهم و او برای نویسندگان این کتاب‌ها که همه از انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هستند؛ ارسال کرده و پاسخ آن‌ها را دریافت کند. شاید در آیینی دیگر، نامه‌های دهه‌ی نودی‌های ملاثانی و پاسخ نویسندگان کتاب‌ها را در جمع خانواده‌هایشان بخوانیم!

می‌بینید که از یک دیدار و گفتگوی فرهنگی چقدر می‌توان مایه گرفت؟! چقدر می‌توان به یک کار فرهنگی بُعد داد و عمق بخشید؟! چقدر می‌توان فرآیند ارتباطی خلاق تولید کرد؟! این در حالی است که پس‌فردا دوشنبه، شهردار ملاثانی در آیین دیگری در کتابخانه عمومی شهدای ملاثانی همه‌ی بچه‌هایی را که کتاب‌ها را خواندند و خلاصه کردند، دعوت نموده و جوایزی اهدا خواهد کرد. آیین جذاب و متفاوتی که از مجری و قاری قرآن و سخنران و نمایشگاه جنبی و همه‌چیزش توسط خودِ کودکان و با حضور خانواده‌هایشان و مسئولان شهر و حضور دو میهمان استانی، مدیرکل آموزش‌وپرورش و مدیرکل کتابخانه‌های عمومی خوزستان تدارک دیده و برگزار می‌شود. اینجاست که باید به نشانه‌ی احترام ایستاد و از محمد مجدم، معلم این کودکان قدردانی کرد.

در ادامه این گزارش شما را دعوت می‌کنم به فرازهایی از نامه‌های این کودکان ۱۰ و ۱۱ ساله توجه کنید.

۱- محمد نعامی دو کتاب خوانده است. متأثر از کتاب «مثل همه اما مثل هیچ‌کس» آتوسا صالحی، یک داستان زیبایی به قلم خود در هم‌ذات پنداری با پریای داستان آتوسا صالحی نوشته است.

اگر تعریف راس (۱۳۷۶) در کتاب شناخت خلاقیت کودکان که خلاقیت را «یعنی توانایی دیدن، طرح‌ریزی کردن و نظم دادن به جهان پیرامون به همان شیوه‌ای که خود می‌خواهید. خلاقیت یعنی فکر کردن و انجام دادن کارهای غیرمنتظره و غیرمتعارف. خلاقیت، یعنی قدرت به تصویر کشیدن و مجسم کردن چیزی و پایه‌ریزی و به وجود آوردن آن.»[۱] تعریف می‌کند؛ بپذیریم. به نظر من محمد نعامی با خواندن کتاب «مثل همه اما مثل هیچ‌کس» توانسته است، داستان خلاقانه‌ای بر اساس زندگی روزمره‌ی خودش نوشته که این پدیده شگرفی است.

اما محمد نعامی تصویرگری کتاب دومی که خوانده (قصه کوچک بزرگ‌ترین سیب دنیا) را نپسندیده و نظرش را این‌طور نوشته: «من اگر به‌جای نویسنده بودم، درختان سیب را طوری نقاشی می‌کردم که هرکسی این داستان را بخواند از او لذت ببرد و به بچه‌هایی که در حال بازی بودن چند تا سیب در دستشان می‌گذاشتم، چون این داستان مربوط به درختان سیب است.» همچنین از اینکه «عکس زیاد توی داستان نیست و برخی کلمه‌ها کوچک و بزرگ هستند» انتقاد کرده است.

یکی از مهم‌ترین عوامل در تصویرسازی کتاب کودک، آشنایی تصویرگر با فضای ذهنی کودکان است و عواملی مثل تکنیک، رنگ و استفاده از مکتبی خاص نمی‌تواند به‌تنهایی عامل تعیین‌کننده‌ای باشد. تصویرگری این کتاب توسط آقای ابوالفضل همتی آهویی با تکنیک خیس رو خیس آبرنگ انجام‌شده است. در این حالت قلم‌مو و کاغذ هر دو خیس هستند. ابتدا کاغذ با آب تمیز خیس می‌شود و سپس رنگ رقیق با قلم‌مو به روی آن رها می‌شود. این روش لبه‌های نرم و بافت پنبه‌ای لطیف ایجاد می‌کند و تکنیک اصلی و پایه‌ای آبرنگ محسوب می‌شود. بااین‌همه، محمد نعامی کار استاد آهویی را نمی‌پسندد.

۲- حسین حمیدی و محمد ضیاء سلامی منش هر دو کتاب «پرواز کن! پرواز» اثر کریستوفر گرگوراسکی با ترجمه‌ی محسن چینی‌فروشان را خواندند. حسین از کتاب خوشش آمده و محتوای کتاب که تلاش انسان برای رسیدن به اهداف زندگی است را درک کرده است. محمد نیز از مطالعه این کتاب لذت برده اما اظهار داشته است: «اگر یه کم کلمه‌هاش بزرگ بود، عالی می‌شد.» و «اگه تصاویر داستان واضح‌تر بود خیلی خوب می‌شد.»

۳- محمدجواد نعامی خطاب به شاهین رهنما شاعر مجموعه‌ی «آبی لبخند» نوشته است: «می‌خواهم بگم اگر میشه داستان‌های علمی در مورد گاز، برق و نفت و ... [بنویسید] و من همین ازتان می‌خواهم انجام دهید. داستان و نقاشی‌های زیبایی و چیزهایی در مورد کتاب ریاضی بنویسید تا در درس ریاضی چیزهای مختلفی یاد بگیریم.»

شیالی رامامرتیا رانگاناتان (۱۹۷۲-۱۸۹۲) به‌عنوان پدر علوم کتابداری و اطلاع‌رسانی هندوستان شناخته‌شده است. او قوانینی را بنیاد نهاد که شالوده‌ی خدمات در یک کتابخانه آرمانی را تشکیل می‌دهند. پنج قانون رانگاناتان: ۱- کتاب برای استفاده است. ۲- هر خواننده‌ای، کتابش. ۳- هر کتابی، خواننده‌اش. ۴- در وقت خواننده صرفه‌جویی کنید. ۵- کتابخانه ارگانیسمی زنده و پویا است. می‌بینید که ما طبق قانون چهارم رانگاناتان نباید با «آبی لبخند» وقت محمدجواد نعامی را می‌گرفتیم. او طبق قانون دوم، کتاب علمی دوست دارد.

۴- سید محمد رسول عیسی زاده و صدرا منصوری هر دو، کتاب «پاپر» محمد میرکیانی را خواندند و هم تعریف و تمجید و هم نقد کردند. سید محمد رسول نوشته: «من خیلی کبوترها را دوست دارم و چند کبوتر هم در خانه دارم که از آن‌ها مواظبت می‌کنم و با آن‌ها رفتار خوبی می‌کنم.» صدرا هم اظهار داشته: «با داستان شما من هم حس آزادی و پرواز از درون قفس را گرفتم.» اما سید محمد رسول از صاحب پاپر ناراحت شده و انتقاد می‌کند که «احساس کبوتر را جریحه‌دار می‌کند.» صدرا نیز نوشته است: «انتقاد من از این داستان این است که در اول داستان سخن از سربریدن با چاقو و سر کندن کبوتر آورده بودید و من از این چیزها بدم می‌آید.»

۵- مهدی عامری و محمد جاسم پور هر دو، کتاب «تولد یک پروانه» اثر داوود امیریان مطالعه کرده و نقد کردند. مهدی نوشته است: «من از شما می‌خواهم کتاب رو کوچک‌تر کنید. اگر میشه اون رو کوتاه‌تر کنید، خوندنش کمی سخته و تصاویرش واضح نبودن.» محمد نیز اظهار داشته است: «تصاویر خیلی واضح نبودند و متن داستان هم سنگین بود ... چون در داستان کلماتی بودند که من نمی‌توانستم آن‌ها را خوب تلفظ کنم.»

مریم بیات تبار مربی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در نقد این کتاب، گفته است: مهم‌ترین نقص کتاب این است که از توصیفات بیش‌ازحد و واژه‌های سنگینی برخوردار است که درک آن را برای بچه‌های این گروه سنی واقعاً دشوار می‌کند. درواقع این کتاب برای گروه سنی «ج» مناسب نیست و بچه‌ها را دچار سردرگمی می‌کند. این کتاب نوشته‌ی داود امیریان است که بیش‌تر به نویسنده‌ی داستان‌های جنگی معروف است تا داستان‌های مذهبی![۲]

۶- محمدمهدی عتابی و حسین حمیدی هر دو، کتاب «سکه طلا» پروفسور آلما فلور آدا را مطالعه کردند. محمدمهدی نوشته: «من دوست داشتم در پایان کتاب سکه طلا، خووان همراه پیرزن [دوناژوزفا] شروع به کمک کردن به مردم کند و از کسانی که دزدی کرده معذرت بخواهد و از راه کارکردن هق [حق] آن‌ها را بدهد.» حسین نیز گفته: «وقتی ما خوبی کنیم حتی در آدم‌های بد مثل خووان که یک دزد بود، هم اثر می‌کند.» اما او هم بر کتاب نقدی دارد و می‌نویسد: «ولی در داستان نگفته بود که چرا پیرزن در آن کلبه تنها زندگی می‌کرد و کسی را نداشت و چه کسی آن سکه طلا را به پیرزن داده است؛ چون خودش یک زن فقیر بود.»

۷- حسین رسالی از کتاب «نارگیل‌ها» از مجموعه دوباره نگاه کن، خانم محبوبه مقصودی راضی بوده و نوشته: «از آن چیزهای خوب یاد گرفتم.»

۸- محمدمهدی حمیدان باوی از کتاب «قندیل کوچک» غسان کنفانی نویسنده معاصر فلسطینی نتیجه گرفته است: «آقای غسان کنفانی کتاب شما خیلی جالب و آموزنده بود و نتیجه گرفتم برای آبادی کشور همه باید باهم متحد شوند و طراحی کتاب هم درباره‌ی داستان بود.»

۹- جواد بریحی منش از کتاب «در آینه» کیومرث پوراحمد نتیجه گرفته است: «فهمیدم که باید قوی باشیم و هر کاری که بگیم فقط خودم را نگاه کنم و کسی را مسخره نکنم و در آخر تمرین و روان‌خوانی کتاب باعث می‌شود که با مردم، نویسنده‌های بزرگ آشنا بشویم. دوستتون داریم.»

معلمان و مربیان پرتلاش، خانواده‌های گرامی و کتابداران عزیز؛ من در یک دیدار و گفتگوی صمیمانه با دهه‌ی نودی‌های ملاثانی دریافتم که استعداد سرشار و خلاقیت و ابتکار در کودکان ما موج می‌زند. قدر این سرمایه‌های ارزشمند را بدانیم. آن‌ها را بامطالعه‌ی کتاب به‌ویژه کتاب‌های داستان آشتی بدهیم. می‌دانید یکی از کارکردهای مهم داستان در ذهن و روان کودکان، ایجاد لذت است. به عبارتی، کودکان می‌خوانند تا لذت خواندن را تجربه کرده باشند و همراه با شخصیت‌های یک اثر، در کشاکش حوادث داستان دنیای جدیدی را کشف کنند. درنهایت، همین تجربه‌ها خود موجب ایجاد تحول‌های فکری و تربیتی در آنان می‌شود. ما، بزرگ‌سالانی را در اطراف خود می‌شناسیم که خواندن یک داستان در دوران کودکی، زندگی و سرنوشت آنان را متحول کرده است. ازاین‌روی، در میان انواع ادبی، داستان‌ها جایگاه ویژه‌ای دارند. در داستان‌ها، کودکان به عوالمی سر می‌کشند که چه‌بسا در عالم واقع امکان ورود به آن‌ها را نداشته باشند. آن‌ها همراه با شخصیت‌های داستان به تجربه‌هایی دست می‌یابند که شاید هرگز در زندگی روزمره خود فرصت انجام آن را نداشته باشند. چه بسیارند کودکانی که سرنوشت شخصیت‌ها را سرنوشت محتوم خود می‌شمارند و در فراز و نشیب داستان با آن‌ها می‌گریند و می‌خندند. آن‌ها گذشته خود را در افسانه‌ها، حال خود را داستان‌های واقعی و آینده خود را در فانتزی‌ها و آثار علمی – تخیلی جستجو می‌کنند؛ بنابراین تأثیرات آموزشی و تربیتی که ادبیات، به‌ویژه ادبیات داستانی، درروند رشد و شکل‌گیری شخصیت کودکان بر جای می‌گذارد، غیرقابل‌انکار است.

اهواز – لفته منصوری
روز شنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۱

همراهان گرامی دیدگاه‌ها و نظرات شما درباره‌ی این یادداشت را در کانال تلگرامی خود به نشانی: (https://t.me/LaftehMansoori) منتشر می‌کنم. چنانچه این گزارش را می‌پسندید در گروه‌های موردعلاقه خودتان بازنشر دهید.

پانوشت:
[۱] - راس، کاترین (بهار ۱۳۷۶)، شناخت خلاقیت کودکان، ترجمه‌ی فاطمه زمانی، گلبانگ، سال سوم، چاپ اول، صص ۱۵-۱۳.

[۲] - کد خبر: ۲۲۷۲۵۲، ۳ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۴: ۱۴، پایگاه خبری کودک و نوجوان – استان زنجان داستان «تولد یک پروانه» نوشته «داود امیریان» نقد و بررسی شد. قابل‌دسترسی: https://www.kanoonnews.ir/news/227252
comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱۰
انتشار یافته: ۱
comment
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۵۷ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۳
comment
0
0
comment جناب لفته عزیز و گرامی. از این این قدر درگیر مسایل فرهنگی آن هم در سنین کودک و نوجوان هستی، هم شگفت زده و هم تحسین گر شما هستم. به عنوان یک دوستی قدیمی که خود دست به قلم دارد و روزگاری از بد حادثه از قلم سرایی و ارشاد گرایی روی کرد، عرض می کنم اصالت یک فرد فرهنگی و معنوی هنوز در شما درخشش دارد. امیدوارم عمر طولانی و با عزت شما برای کودکان و نوجوانان اهواز و به خصوص منطقه دوست داشتنی ملاثانی که چهره های شاخصی چون جنابعالی را به استان و کشور ما هدیه کرده است، پر بار و مستدام باشد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار