شوشان - سید علی حمیده کیش شاه قاسمی :
پیش از این در مقاطع مختلف ، در مقالات متعددی نسبت به عواقب شیوه ی حکمرانی در کشور و بی توجهی به مردم و رواج جریان گرایی و تبدیل کشور به دو اردوی رقیب همراه با پدیده های مذموم تملق و چاپلوسی هشدار داده شد.
در شرایط نامتعارف و خطرناک کنونی، حسب وظیفه سربازی، پس از بیان مقدمه ای کوتاه در خصوص نقش بی بدیل مردم در جنگ تحمیلی ایران و عراق به عنوان یکی از مولفه های اصلی قدرت در ناکام کردن دشمن بعثی، به عواقب کم توجهی و یا بی توجهی به مردم خواهم پرداخت. باشد که مورد توجه دولت مردان قرار گیرد.
بی شک صدام آن هنگام که جنگ را شروع کرد، با این تصور که در این جنگ پیروز قطعی خواهد بود و مهمتر اینکه وارد خاک ایران شد که بماند. که در قالب آن جمله معروف که عراقی ها بر روی دیواره های خرمشهر نوشته بودند."جئنا لنبقی." تجلی پیدا کرد.
لذا بر همین اساس ، قوای مورد نیاز چنین هدفی را مهیا کرده بود، چرا که در آن زمان ارتش عراق دارای ۱۲ لشکر سازمانی آفندی ، همراه با پشتیبانی رزم و پشتیبانی خدمات رزم بود. در حالی که ارتش ما بصورت رسمی دارای ۸ لشکر بود که بدلیل شرایط انقلاب ، همه منفی بودند و سپاه هم تازه تاسیس و بدون سازمان رزم بود.
ارتش عراق در دو ماهه اول جنگ ، بخشی از خاک ایران عزیز را اشغال کرد که با نقش آفرینی مردم در کنار نیروهای مسلح زمین گیر شد، چرا که به این مولفه ي قدرت توجه نکرده بود.
ایران در آن زمان برای بیرون راندن ارتش عراق از خاک ایران سه راهکار پیش روی خود داشت.
۱) با این نگاه که دشمن قدرتمند است ، جنگ را در همان شرایط متوقف و از طریق سیاسی به دنبال راه حل باشیم.
۲) با جذب و پشتیبانی یکی از قدرت های جهانی و چند قدرت منطقه ای ، زمینه ی برتریی نظامی را فراهم آورده و با دشمن مقابله کنیم.
۳) به دنبال تولید قدرت جدید رفته و جنگ را از آن طریق پی گیر باشیم.
لذا امام (ره) با امعان نظر به اینکه در مکتب اسلام ، دفاع بر همه واجب است، راهکار سوم را برگزدیدند . با بکارگیری و سازماندهی مردم ، تولید قدرت نموده و با اجتناب از پذیرش آتش بس، ضمن بیرون راندن دشمن از خاک وطن، آن را در اهدافش ناکام گذاشت.
بعد از پایان دفاع مقدس ، مدیران و مسئولین کشور با پشت کردن به ارزش های آن سال ها ، متاسفانه رویه ی نامیمون دو قطبی در قالب دو اردوگاه رقیب در کشور شکل گرفت و مجموعه رخدادهای صورت گرفته ی ذیل، منجر به بی توجهی به مردم، قهر اجتماعی و در نهایت اعتراضات عمومی شده است.
۱) حذف بخش عظیمی از نیروهای سیاسی
۲) بی توجهی به اجرای قوانین و مقررات جاری کشور از جمله عدم اجرای بخش های از قانون اساسی
۳) عدم تحقق ثبات سیاسی در کشور
۴) محرومیت منتقدان، مخالفان و اقلیتها از مشارکت در اداره امور کشور
۵) بنبست در هماهنگی و همکاری بین نهادهای مختلف
۶) معضلات سیاست خارجی و سیاست های منطقهای ایران
۷) گسترش فساد فراگیر سیستمی در کشور و بی توجهی به عدالت اجتماعی
۸) بحران کرونا و نقش نهادهای دینی، علمی برای مقابله با آن
لذا برای برون رفت از وضعیت موجود، لازم است حکمرانان کشور با الگو قرار دادن شیوه حکمرانی حضرت امیر(ع) ، ضمن بعهده گرفتن تبعات مسئولیت های خود و پاسخگویی به جامعه، بویژه پرهیز از خشونت و عذر خواهی از آنان ، نسبت به رفع موانع و مشکلات کشور با بهره گیری از نخبگان و اندیشمندان نسبت به اصلاحات اساسی روند امورات کشور و ناکام گذاشتن دشمنان و گروههای مختلف ماجراجو و ضد انقلاب، اقدام جدی بعمل آورد.
در پایان ترجمه بخشی از خطبه ی ۲۰۷ نهج البلاغه که در صفین توسط حضرت علی (علیه السلام) در خصوص نقش متقابل مردم و مسئولین ایراد گردید ، تقدیم می گردد.
« اما بعد، خداوند براى من که ولىّ امر و زمامدار شما هستم ، بر شما حقى مقرر داشته و همانگونه که مرا بر شما حقى است ، شما را نیز بر من حقى است. هنگامى که درباره حق گفتگو مى شود، حق گسترده ترین چیزهاست و به هنگام انصاف خواهى از یکدیگر حق دقیق ترین و تنگ میدان ترین امور است . آن سان ، که کسى را بر دیگرى حقى است آن دیگر را نیز بر او حقى خواهد بود. کسى که بر همگان حق دارد و هیچکس را بر او حقى نیست ، خداى تعالى است ، نه هیچیک از بندگانش . زیرا اوست که بر آفریدگان خود توانایى دارد و عدلش در هر چه قضایش بر آن جارى گردد، نمایان است . و او حق خود را بر بندگان در آن قرار داد که اطاعتش کنند و جزاى طاعتشان را دوچندان بر عهده گرفت .این فضل و بخشایشى است از سوى او و بخشندگى بسیار است که او را در خور است و بس .
والسلام علی من التبع الهدی