از بیانات پایانی آقای شی جین پینگ در هنگام خداحافظی با پوتین در سفر سه روزه ای که از روسیه داشت می توان فهمید چین بعنوان میانجی در همه ی اختلافات جهانی که عمدتا بانی و حامی آنها غرب یک جانبه گرا بوده قصد دارد نقش فعالی را بازی کند چون آمریکا و اروپا از سیاست "اختلاف بیانداز و حکومت کن" بیشترین بهره ها را در همین دو دهه گذشته بردند
شوشان ـ عبدالرحمن نیک سرشت :
در آستانه ی هزاره سوم، در پساکمونیزم وقتی اتحاد جماهیر شوروی فروپاشی شد عرصه بین المللی کمتر از دو دهه نظام بین المللی یک جانبه گرایی غرب را تجربه نمود و این وضعیت برای سیاست خارجی کشوری مثل جمهوری اسلامی که حتی با نظام دو قطبی پیشین سازگاری نداشت بسیار ناگوار و دشوار می نمود.
اما دیری نپائید اژدهای زرد در شرق آسیا (چین) با شعله های آتش اقتصادی خود اجاق های خاموش بازارهای سرمایه را در گوشه و کنار جهان روشن نمود و چنگی محکم بر رخسار یکپارچه گرایی غرب کشید و نظام بین الملل را به چند قطبی بودن پیمان ها و معاهدات در قدرت دعوت کرد.
علی ایحال، از بیانات پایانی آقای شی جین پینگ در هنگام خداحافظی با پوتین در سفر سه روزه ای که از روسیه داشت می توان فهمید چین بعنوان میانجی در همه ی اختلافات جهانی که عمدتا بانی و حامی آنها غرب یک جانبه گرا بوده قصد دارد نقش فعالی را بازی کند چون آمریکا و اروپا از سیاست "اختلاف بیانداز و حکومت کن" بیشترین بهره ها را در همین دو دهه گذشته بردند.
بدون تردید ابتکار توافق اخیر ایران و عربستان از جمله اقدامات کلیدی چین در غرب آسیا محسوب می گردد همان نقطه ای که آمریکا و هم پیمانانش بیشترین منافع را در وجود جنگ و اختلاف چپاول می کنند. البته ناگفته نماند که جذابیت تفکرات اقمار زدایی ایران(نه غربی و نه شرقی) در سیاست خارجی به شارژ این تفکر که نظام بین الملل باید چند قطبی مدیریت شود نقش مهمی را ایفا نموده که در آینده دستاوردهای بیشتری را به ارمغان می آورد.
پر مسلم است کشورهای غرب آسیا که از دهه ۹۰ میلادی تا کنون خود زخم خوردگان اصلی جنگ های استعماری و نیابتی بودند با این که خود متحد و مقوم یکپارچه گرایی غرب بودند ولی با پدیداری این وضعیت(چند قطبی) ممتاز که چین، روسیه و ایران مبتکر آن بودند خوشحال هستند چون بخوبی می دانند که ادامه ی یکپارچه گرایی غرب در نظام بین الملل برای منافع و امنیت ملی آنها یک تهدید بالقوه است.