از چهارسو گرفته مرا روزگارِ تنگ
بیدل نیشابوری
۱۴ خرداد سالروز وفات امام خمینی رحمه الله علیه ؛ فرصت مغتنمی است که دیدگاه های اجتماعی - سیاسی ایشان مرور گردیده و مورد بحث و بررسی قرار گیرد. دیدگاه های اجتماعی - سیاسی امام ؛ همانند دیدگاه های هر فرد تاثیر گذار اجتماعی- سیاسی در جهان را می توان به دو دسته کلی تقسیم بندی کرد
الف ) دیدگاه های محکم و ثابت و لایتغیر
ب) دیدگاه های متغییر با گذشت زمان و تجربه کردن آنها در اجتماع و کشور
متاسفانه در طول سالهای گذشته بیشتر به دیدگاه های متغییر امام توجه شده ؛ و در اجتماع بیان و برجسته گردیده و همجنان می گردد و توجه چندانی به دیدگاه های محکم و ثابت امام نمی شود .!
یابهتر بگوئیم تفکیکی بین دیدگاه های متغیر و دیدگاه های ثابت امام صورت نمی گیرد .
بعضی از دیدگاه های محکم و ثابت که امام از قبل پیروزی انقلاب تا هنگام ارتحال داشتند را با کمی توضیح ؛ بیان می کنیم
یک ) در جمهوری اسلامی " میران رای و خواست ملت است " امام خمینی (ره)
از یکطرف حفظ نظام جمهوری اسلامی ایران را منوط به رضایت اکثریت ملت از حکومت و نظام جمهوری اسلامی ایران می دانستند و از طرف دیگر معتقد بودند حفظ نظام جمهوری اسلامی ایران از اوجب واجبات است و نتیجه می گرفتند برای کسب رضایت ملت که حفظ نظام در پرتو این رضایت ملت محقق میشود می توان اجرای بعضی احکام اولیه اسلام را با استفاده از احکام ثانویه ؛ برای حفظ نظام جمهوری اسلامی موقتا متوقف کرد.
دوم امام مرتبا جمله ای از استاد خود مرحوم حائری( موسس) نقل قول می کرد که :
" حرف مرد یکی نیست دوتاست " یعنی هر وقت انسانی متوجه شود حرف و قول و عملش اشتباه بوده است باید فورا آنرا اصلاح کند و سیره امام از بعد پیروزی انقلاب تا هنگام ارتحال ؛ موید عمل به این اعتقادش بود. برای مثال امام بعد از ۸ سال جنگ که معتقد بود باید ارتش بعث عراق را شکست داد و صدام را تسلیم نمود همینکه مسئولان جنگ و دولت به ایشان اعلام کردند امکان این مهم فراهم نبوده و نخواهد بود با آن تعابیری که همه ما شنیده ایم صلح با عراق ؛ و قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد ؛ که سالها انرا رد کرده بود را پذیرفت .
سوم) امام معتقد بود : " ایشان جزء اصول دین نیست که کس و کسانی حق نداشته باشند با دیدگاه ها و اعمال و کردار حکومتی او مخالفت کنند " این اعتقاد امام ؛ با اعتقادی از امام که در بند اول به آن اشاره رفت همپوشانی دارد ، امام در جاهای مختلفی هم به شورای نگهبان و هم به اعضای مجلس خبرگان رهبری ؛ و هم حتی خطاب به خودش اظهار کرده است :باید رای و خواست مردم در تصمیمات ما مسئولان اصل باشد امام در جایی می گوید : ای آقایان خواست و رای مردم برای ما مسئولان باید مطاع باشد ؛ حتی اگر ماها به این نتیجه برسیم که رای و خواست مردم بضرر خودشان است !!!!! امام تا جایی پیش می رود که می گوید : اگر مردم ماها را نخواستند ؛ هر کس و گروهی را که خواستند حتی اگر محمدرضا شاه را هم خواستند باید حکومت را تحویل او بدهیم ، امام اعتقاد داشت اگر مردم ماها را نخواستند شرعا جایز نیست که بر آنها حکومت کنیم.
چهارم)
قانون گرایی ؛ آنهم قوانین بالادستی و پایین دستی که توسط نمایندگان اکثریت ملت نوشته و به تصویب رسیده باشد ، امام در طول عمر ۱۰ ساله بعد از پیروزی انقلاب خود ؛ همیشه از نهادهای انتخابی توسط مردم؛ مانند مجلس و دولت دفاع کرده است ؛ حتی در زمانی که بین دولت و مجالس آن زمان با شورای نگهبان اختلاف پیدا میشد ؛ که موارد اختلافی هم خیلی خیلی زیاد بود امام تقریبا همیشه از دولت و مجلس وقت حمایت می کرد و به شورای نگهبان تذکر میداد : که اینها یعنی دولت و مجلس نمایندگان مردم هستند و از جانب مردم حرف می زنند و قانونی را تصویب می کنند و اصلا تاسیس " مجمع تشخیص نظام" توسط امام در راستای تقویت جایگاه نهادهای مردمی مانند دولت و مجلس بود در مقابل شورای نگهبان !!!
هر چند که این مجمع تشخیص خیلی زود از هدف اصلی خود فاصله گرفت !!!
امام راحل حتی به قوانین بین المللی هم توجه داشت ، وقتی سردار رفیق دوست وزیر وقت وزارتخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از امام درخواست کرد که سفارت آمریکا در تهران را به وزارتخانه سپاه تبدیل کند ، امام راحل درخواست او را رد کرد و به او گفت :
اولا، مگر قرار است ایران تا ابد آمریکا رابطه نداشته باشد و ثانیا این عمل برخلاف قوانین و عرف بین المللی پذیرفته شده همه کشورهاست !!
در پایان نامه محترمانه و انتقادی بعضی نمایندگان مجلس سوم ؛ معروف به خط امامی ها ؛ که از سال ۷۶ به اصلاح طلبان قدیم کشور پیوستند ؛ به امام راحل ؛ و پاسخ متواضعانه و قانونمندانه ی ایشان به آن نمایندگان ؛ که مربوط به اواخر حیات امام هم می باشد را تقدیم عزیزان می نمایم .