شوشان ـ محمدرضا چمن نژادیان :
حرمت شکنی اماکن مقدس شیعیان، ویرانی مواریث فرهنگی تاریخی جوامع بشری و شهادت مظلومانه و مکرر هموطنان در ارامگاهها و بارگاههای امامزادگان مانند احمدبن موسی ع شاهچراغ بهانه ای شد تا ضمن محکومیت شدید، با برخی آسیب شناسی ها به واکاوی دینی و تحلیل تاریخی ریشه ی منحوس مقدس شده این نوع تفکر منتج به خشونت و ترور پرداخته شود.
عوام و خواص دگم اندیشی سیاسی را در مکاتب سیاسی با ویژگی های و آثار مخرب جانی و مالی آنرا بخوبی می شناسند و آشنایی دارند.
اما خود برتر بینی و مطلق گرایی دگم اندیشانه را پیروان ادیان در متون کهن و دینی منحصراً مطلق متعلق به شیطان قلمداد و می شناسند. و خُلق و خوی کینه توزانه و خشن تا سر حد جنایت را شیطانی می خوانند. زیرا شیطان خود را در برابر خدا و آفریدگار رحمانی و رحیمی در ابعاد دنیوی و اخروی قرار داده است و بر اساس همین نخوت و استیلاجویی سلطه گرانه بر انسان است. که او هم ادله ی از نوع تبعیض در سرشت را در برابر خالق خود مطرح کرده است.
بنابراین شیطان از دایره عبودیت به ورطه ی دگم اندیشی و لجاجت کینه ورزان تا سر حد ستیز با خدا افتاده است. خروجی دگم اندیشانه ی شیطان از عبودیت ناشی از عهدی بدگمانی است، که ابلیس با سوگند جلاله خود را مقید به انحراف از صراط مستقیم، کینه ورزی و خونریزی ابنا بشر به ویژه بندگان موحد و حتی مخلص کرده است.
حال تمامی ویژگیهای مشترک دگم اندیشان سیاسی و شیطان صفتان از ابتدای تاریخ حکمرانان جوامع بشری و دینی تاکنون را می توان در تحجر گرایی فکری، استیلا جویی و کینه ورزیهای مقدس منتج به خونریزیها دانست.
جنگ قدرت هابیل و قابیل فرزندان آدم منتج به قتل سرچشمه ی دو تفکر رحمانی و شیطانی در تاریخ سیاسی ادیان گردید. و بعدها در تاروپود ادیان و مذاهب مختلف استمرار و با تقدس پرورش یافته است. آنگاه به عنوان دوطیف و جبهه ی مطلق اندیشی (حق و باطل) برای حواریون و پیروان ترسیم و تشریح شده است. و بهانه ای برای افراطیون کج اندیشی جهت از میان برداشتن خردجمعی و عقلانیت در امور زندگی فردی و جمعی ملتها گردید.
به مرور زمان و با حذف و اضافاتی پیروان نحله های دینی و مذهبی چنان بر شعله ی دگم اندیشی نزد نحله های غیر رحمانی و متحجرانه ی دینی دمیدند، که با افراط و تندروی خشونت، تجاوز و ترور مقدس و تئوریزه نزد خشک مقدس مآبانی شد. در انتهای تاریخ ادیان و مذاهب قشری با این تفکر و تمسک به آیات الهی بنام خوارج پیدا شدند. و با شعارهای دینی و تمسک به آیاتی مانند... لا حکم الا لله هرکس را سد راه خود در هر جا ومکان می پنداشتند، بر می داشتند.
حتی امام معصوم را در مقدس ترین جا یعنی محراب مسجد و درموقع نماز قربتاً لله به قتل می رساندند. به مصداق ایده ی هر کس با مانیست بر ماست اقدام می کردند.و بدون توجه به قوانین خدایی، عقلانیت بشری و یاحق تفکر اعتقاد داشتند و دارند، مخالفان آنان باید برای رضای خدا و استقرار احکام الهی از بین بروند. حتی اگر علی ع در محراب نماز و شب قدر ماه رمضان حرب حرام هم باشد. امام علی ع عادلی است، که بسیاری از خوارج بخصوص قاتلش در دامن و لشکرگاه او بزرگ شده بودند.
امروزه و در عصر کنونی آن نسل هم اکنون با تفکر کهنه و عتیقه اما عمیق و مسلح به سلاح مدرن سر برآورده است، مانند سلف ناخلف خودشان به امکان مقدس مسلمین، شیعیان و مواریث فرهنگی جوامع انسانی یورش می برند. و با خشونت مقدس زنان، مردان و کودکان را در نهایت خشنودی خود، رهبران و خدای خشن خود سر می برند، تجاوز می کنند و قربتاً لله ترور می نمایند. آثار و دستاورد های تمدن بشری که حاصل دسترنج هزاران ساله ی ابنا متفکر و اندیشمند جوامع انسانی هستند بنحو فجیعی وحشیانه برای رضای خدای خود خراب و محو می نمایند.
بخاطر تمامی این اقدامات تقدس یافته ی نامقدس و نامیمون وحشیانه ای بود که بشریت در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود به این نتیجه رسید. تا چاره اندیشی نماید و جهان خود فردی و بین المللی را بروزرسانی نماید. در همین راستا ساز و کارهای مدرن حکمرانی دمکراتیک و مردمسالارانه را فلاسفه، علمای جامعه شناسی و متفکران دینی بنحوی طراحی کرده اند، و مکانیزنهای عقلانی، خردمندی جمعی و ساختارهای اصلاح پذیری را برای حکمرانی تدارک دیده اند.تا در ظل مشارکت مدنی، آگاهانه ی حداکثری ملتها و پاسخگویی شفاف تفکر تحجر دینی و دگم اندیشی سیاسی با خشونت مقدس بازگشت ناپذیر گردند.